تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

داشتن چیزی برای شکایت کردن درمورد آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

اشتباه کوچک هنگام حرف زدن یا نوشتن مثلا گفتن کلمه ای به جای کلمه دیگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خیلی زیاد تلاش کردن برای خشنود کردن یا کمک کردن به کسی

پیشنهاد

کاری کنی که نظرهای اونها کم تاثیر تر به نظر بیاد با انجام دادن یک کار پیش بینی نشده

پیشنهاد

کاری کنی که نظرهای اونها کم تاثیر تر به نظر بیاد با انجام دادن یک کار پیش بینی نشده

پیشنهاد

Remember the past nostalgically به یاد آوردن خاطرات قدیمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی آزاد، کاملا آزاد، بدون محدودیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خنده آور یا شوخ رفتار کردن معمولا برای سرگرم کردن دیگران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مکان های زیادی یا آدم های زیادی اتفاق افتادن

پیشنهاد
٠

یکی مسئوله که انتخاب کنه چه کاری انجام بدهند، به کسی بستگی داشتن، نوبت کسی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک مکان دور افتاده یا مجزا و خیلی دور از شهر

پیشنهاد
٠

ممکنه خشن و خشم آلود به نظر بیاد ولی واقعا نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که روش و موقعیتشو عوض می کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن و کنترل کردنش سخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعضی اوقات ولی نه به طور منظم

پیشنهاد
٠

یک چیزی خیلی عالیه ، خیلی جالبه

پیشنهاد
٠

با انجام یک عمل دو نتیجه کارآمد رو به دست بیاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

( سرباز ) پیشروی کردن به سمت مکان دلخواه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

درباره موضوع مهمی صحبت نکردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

برای شرایط جدی یا سخت استفاده میشه

پیشنهاد

احساس آسودگی کردن به خاطر اینکه یک نگرانی رفع شده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

سرت خیلی شلوغ باشه

پیشنهاد

خیلی عصبانی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در حضور شخص دیگر نه با تلفن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

انجام دادن هرکاری که لازم باشه برای انجام دادن یا به دست آوردن چیزی بدون توجا به اینکه اونکار چقدر سخت باشه

پیشنهاد
٠

یک دفعه ای برای کسی مشکل درست کردن

پیشنهاد
٠

مقابله کردن و ایجاد کردن بهترین نتیجه از یک موقعیت بد ، بدشانسی ، ناخوشایند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه ای که می خوای انجامش میدی به خاطر اینکه ازش لذت می برید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه ای که یک فرد راضی بشه بدون محدودیت مثال: please eat to your hearts content لطفا به هر اندازه ای که دلتون می خواد میل کنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

راز نگهدار بودن، به کسی نگفتن راز

پیشنهاد
٠

قلب کسی در دهانش آمدن ( از ترس ) به شدت ترسیدن و اضطراب داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اشتراک گذاشتن عمیق ترین احساسات

پیشنهاد
٠

باعث بشی یکی یک نظر یا عقیده رو قبول کنه

پیشنهاد
٠

نمی تونست چیزی رو که می بینه باور کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

عوض کردن نظر و استدلال ، تغییر نگرش دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نگاه سریع کردن به چیزی

پیشنهاد
١

خودتو گیر کرده بین دو نفر که دارن دعوا می کنن یا باهم موافق نیستن پیدا کنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ادامه ندادن درگیر شدن در کاری

پیشنهاد
١

به شدت ناموافق بودن با یکدیگر ، با کسی ناسازگاری یا برخورد داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی سبک

پیشنهاد
١

یه جور خیلی خوشایند و دوستانه رفتار بکنی ، مخصوصا وقتی که به طور عادی اینطوری رفتار نمی کنی. She is all sweetness and light when paul's around.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

با ابتکار خودمون بدون کمک خواستن از کسی دیگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کاری رو خوب انجام بدی تا چیزی که میخوای رو به دست بیاری ( غیر رسمی و معمولا به صورت if you play your cards right. . . . به کار میره )

پیشنهاد
١

میدوندیش ولی نمی تونید به طور کامل بیاد بیاریدش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قدیمی شده و به خوبی کار نمی کنه ، در شرایط بدی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برای اولین بار امتحان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خیال کسی را راحت کردن، ترس و نگرانی کسی رو از بین بردن

پیشنهاد
١

انجام دادن کاری وقتی دیگران نمی تونند ببینند که چه کار می کنید ( معمولا چیزی که اون شخص نمی تونه بپذیره ) ، وقتی که کسی حواسش نیست