پیشنهاد‌های علی ماشالله زاده برزکی (١٥٤)

بازدید
١٢٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم ( کسی ) به ( جمال کسی ) روشن شدن گل از گل کسی شکفتن Her face lit up the sight of her child چشمش به دیدار فرزندش روشن شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لبخند گرم و صمیمی Sunny: happy and friendly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چهره ی گرم و صمیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اشیاء ) حیات ، موجودیت start/begin/come to life as something The building began life as a monastery. این ساختمان حیاتش را آغاز کرد به عنوان یک صو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مورد استقبال قرار گرفتن قدردانی و سپاس دیگران را کسب کردن The painting gained recognition thanks to the major exhibition in Newyork این نقاشی مورد اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مکانی با قابلیت دسترسی به مایحتاج مکانی با دسترسی پذیری به امکانات شهری مکان با دسترسی آسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Language style سبک صحبت کردن Register. . . . . . species. . . . kind. . . . type. . . . . style

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به شوخی ) خوشبختانه ( با طعنه ) خوشبختانه ٠٩Harry was blissfully unaware that he was in danger هری خوشبختانه ( یا بدبختانه ) نمی دانست که در خطر ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیده نگه داشتن ( طناب ) Pull steadily on the rope کشیده نگه دار طناب را

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Free offerپیشنهاد رایگان، محصولی رایگان که در ازای خرید تعداد مشخصی کالا به شما تعلق می گیرد Longman dictionary ) There’s a free offer on orders ove ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسب صلاحیت کردن I'm afraid, you won't meet the requirement for university entry متاسفم شما کسب صلاحیت نخواهید کرد برای ورود به دانشگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یک کمد اشیا برگزیده یک کمد لباس های مد روز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشیا برگزیده اشیا گلچین شده A capsule Collection یک کلکسیون اشیا برگزیده A capsule wardropیک کمد لباس های مد روز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Denimپارچه ی لی Cottonپارچه ی پنبه ای توجه:پارچه ی لی هم از الیاف پنبه می باشد ولی با بافت کج راه و محکم تر پارچه ی پنبه ای هم از الیاف پنبه می باشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصادف شاخ به شاخ کردن Car collisionتصادف خودرویی شاخ به شاخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مجتمع خدمات رفاهی بین راهی ( جایگزین کاروانسرا ) Maral Setare rest area complex is standing on the way Tehran - Qom

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاکسی دربست گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پروازی که منتظر می ماند تا مسافران پرواز تازه فرود آمده را به مقصد نهایی سوار کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( خودرو ) :فرمان را چرخاندن Steer toward the leftفرمان را به چپ بچرخان He was steering with only pne hand او داشت فرمان را می چرخاند فقط با یک دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پول پرداختی پول داده شده Get a refundگرفتن پول پرداختی =get the money backپس گرفتن پول Give a refundدادن پول پرداختی=give the money backپس دادن پول ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رفته He is away او رفته است He was away او رفته بود He will be away او رفته خواهد بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Chalk = completely Chalk full of remedy کاملا پر از مرهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

I'll have a sandwich. . That will keep me going untill lunchtime این ساندویچ نگه میداره من را تا ناهار نگهم میداره که ادامه بدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارد می پردازد به ( این مطلب ) دارد ادامه می دهد به ( این مبحث ) دارد صحبت می کند درباره ی ( این مطلب ) دارد بحث می کند درباره ی ( این مطلب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

غرق در کار ( که حواسمان به اطراف نیست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - . . . . . inclusive of شامل. . . . The monthly rent is inclusive of light and water اجاره ی ماهانه شامل آب و برق هست ( پول آب و برق هم در مبلغ ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - گنجاندن The book's value stems from its inclusion of multiple viewpoints ارزش این کتاب به گنجاندن نظرات مختلف ( در کتاب ) است ۲ - مشارکت عمومی، ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آواها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فعال پیشدستانه حمایتگر حامی/حایل دار/از پیش مراقب از پیش در رفع نیازها و دفع خطرات از کسی کوشا پیشدستانه مراقب و حمایتگر My son is active , so I have ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کمک فکری We’ll need input from community nurses ما نیاز به کمک فکری از پرستاران اجتماعی خواهیم داشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Two centsنظر شخصی Input کمک فکری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منتظر نتیجه ایستادن منتظر جواب ایستادن پشت پیشخوان منتظر ماندن پشت پیشخوان منتظر ( جواب ) بودن I stood in line for a few minute before being waited o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منتظر نتیجه ایستادن منتظر جواب ایستادن پشت پیشخوان منتظر ماندن پشت پیشخوان منتظر ( جواب ) بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

غذا خوردن ، شام خوردن To dine is to eat a meal, particularly the last meal of the day. Dinning at a resturantشام خوردن در رستوران فعل: dine

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تصادف زنجیره ای A pile - up is a road accident in which a lot of vehicles crash into each other. . . . a 54 - car pile - up. یک تصادف زنجیره ای ۵۴ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ritual عادت شخصی ( همه صبح ها مطالعه نمی کنند، عادت شخصی است ) routinعادت همگانی ( همه صبح ها مسواک می زنند. . . ) My morning ritual includes readi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( ترافیک ) پس زدن ، طولانی شدن traffic backs up, it forms a long line of vehicles that cannot move The traffic was starting to back up in both direc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( خودرو ) وسط راه خراب شده ( خودرو ) داخل جاده نقص فنی پیدا کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرکت کند ترافیک کلاچ ترمزهای مکرر Traffic in the high way is stop and go ترافیک این بزرگراه همه اش کلاچ ترمز است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ادغام شدن در ترافیک/ بزرگراه/خط عبور ملحق شدن به ترافیک/بزرگراه/خط عبور وارد . . . . ( بزرگراه/خط عبور ) . . . شدن I mergeed into the highway من وارد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سیستم انتقال نیرو ( گیربکس ) Put the transmission into park گیربکس را در حالت پارک قراربده ( ماشین را در حالت خاموش بگذار توی دنده که حرکت نکند ) T ...

پیشنهاد
٠

سیستم انتقال نیرو را در حالت پارک قرار دادن گیربکس را توی دنده گذاشتن ( که ماشین در حالت خاموش حرکت نکند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

که آدم را درگیر خودش می کنه جالب و جلب توجه کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جایش را گرفتن جایگاه شغلی . . . را گرفتن Some workers will lose their jobs as machines take over بعضی کارگرها شغل شان را از دست خواهند داد چون ماشین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( از روی هیجان به خاطر موفق شدن در کاری یا یافتن چیزی. . ) عالیه Way to go, Kim! Now we'll have to start all over again. As he left, the fans broke ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( شخص ) هیدراته ( شخص ) دارای آب کافی برای بدن کسی که دچار کمبود آب بدن نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشکلات حل تمرین مشکل در تمرین حل کردن مشکل در حل تمرین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دانش کاری دانش مرتبط با کار معلومات شغلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معلومات پیش نیاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توسعه دهنده ( ی زمین املاک ) = بساز بفروش