پیشنهاد‌های علی ماشالله زاده برزکی (١٦٤)

بازدید
٦٥٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یک کمد اشیا برگزیده یک کمد لباس های مد روز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

I'll have a sandwich. . That will keep me going untill lunchtime این ساندویچ نگه میداره من را تا ناهار نگهم میداره که ادامه بدهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

داروسازی خرد داروسازی در مقیاس خرد داروسازی جزئی داروسازی موردی ساخت بعضی دارو ها از روی نسخه ی پزشک بصورت موردی برای یک بیمار توسط داروساز نه در مقی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

غذا خوردن ، شام خوردن To dine is to eat a meal, particularly the last meal of the day. Dinning at a resturantشام خوردن در رستوران فعل: dine

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چهره ی گرم و صمیمی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

=roll over in his grave =spine in his grave

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوسول و اواخواهر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه ی قول داده شده خانه ی بیعانه داده شده این خانه را قولش را به کس دیگری دایم ( under offer ) هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دادم از روی کلید ساختند دادم از روی کلید برش زدند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( از روی هیجان به خاطر موفق شدن در کاری یا یافتن چیزی. . ) عالیه Way to go, Kim! Now we'll have to start all over again. As he left, the fans broke ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطالعه ی همگانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آسیب پذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تعطیلی کشیده شدن به طور فرسایشی به تعطیلی کشیده شدن The city came to a grinding halt as transport workers went on strike شهر به تعطیلی کشیده شد چو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

توقف فرسایشی تعطیلی فرسایشی تعطیلی تدریجی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

این هم ایده ای هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرصت طلایی فرصت استثنایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به شوخی ) خوشبختانه ( با طعنه ) خوشبختانه ٠٩Harry was blissfully unaware that he was in danger هری خوشبختانه ( یا بدبختانه ) نمی دانست که در خطر ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اورژانس پزشکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی کله گی و سرمستی In the heady days of their youth, they thought anything was possible در این روزهای بی کله گی و سرمستی جوانی شان، آنها فکر می کردند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملا چرخیده فرمان قفل شده ( تا آخر چراخنده شده ) Start parking with wheels turned all the way around پارک دوبل را شروع کنید با چرخ های کاملا چرخیده ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاکسی دربست گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ندانستن کجا گذاشتن I mislay my keys نمیدونم کلیدهایم را کجا گذاشته ام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معلومات پیش نیاز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( منطقه ) باوضعیت نامعلوم ( شهر، ناحیه. . . ) با وضع امنیتی نا معلوم در قیاس با وضعیت سفید و قرمز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورزش تیمی انجام دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصادف سازشی تصادف سازش در محل ( تصادف )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فلز خام فلزی که هنوز روی آن کار نشده ( حالت داده نشده، برش نخورده ) ورق خام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Off the top of my head

پیشنهاد
٠

هوا عالیه هوا آفتابی هست با یک نسیم خنک جون میده با شلوارک بری حمام آفتاب بگیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوا ی عالی هوا آفتابی با یک نسیم خنک It's absolutely shorts weather! جون میده با شلوارک بری حمام آفتاب بگیری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنش توی گور لرزید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنش توی گور لرزید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آواها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سر کسی گذاشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رانندگی شکاری شکار ران این عنوان معمولاً با مقوله های سافاری و مسافرت ارتباط تنگاتنگی دارد. شکار رانی می تواند به وسیلهٔ ماشین شخصی و در مناطق خاص یا ...

پیشنهاد
٠

سیستم انتقال نیرو را در حالت پارک قرار دادن گیربکس را توی دنده گذاشتن ( که ماشین در حالت خاموش حرکت نکند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

منتظر نتیجه ایستادن منتظر جواب ایستادن پشت پیشخوان منتظر ماندن پشت پیشخوان منتظر ( جواب ) بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( حرف ) کلفت بار کسی کردن تیکه ی سنگین به کسی گفتن فحش دادن به کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

املای این لغت را اشتباه نوشته اید Couch potato صحیح می باشد ( با تلفظ کاوچ )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تیغ آفتاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Put sth over فریب داد Nobody could put one over on him. هیچکس نمی تواند کلاه سرش بزاره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

می ارزد پول بدی بالاش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

البسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قیمت بالا دادن قیمت بالا ارائه کردن قیمت بالاتر از حد واقعی دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خط قرمز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اشیا برگزیده اشیا گلچین شده A capsule Collection یک کلکسیون اشیا برگزیده A capsule wardropیک کمد لباس های مد روز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قیمت بالا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( لباس، لوازم منزل. . . ) ست کردن طوری انتخاب کردن که به همدیگر بیاد طوری انتخاب کردن که با هم جور و هماهنگ باشد ( به لحاظ رنگ، مدل، جنس. . . ) =mat ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کاملا موافقم خیلی زیاد موافقم