پیشنهاد‌های علی ماشالله زاده برزکی (١٥٤)

بازدید
٨٨
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

یک کمد اشیا برگزیده یک کمد لباس های مد روز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

I'll have a sandwich. . That will keep me going untill lunchtime این ساندویچ نگه میداره من را تا ناهار نگهم میداره که ادامه بدهم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

داروسازی خرد داروسازی در مقیاس خرد داروسازی جزئی داروسازی موردی ساخت بعضی دارو ها از روی نسخه ی پزشک بصورت موردی برای یک بیمار توسط داروساز نه در مقی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فلز خام فلزی که هنوز روی آن کار نشده ( حالت داده نشده، برش نخورده ) ورق خام

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( حرف ) کلفت بار کسی کردن تیکه ی سنگین به کسی گفتن فحش دادن به کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سر کسی گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آسیب پذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عموم افراد کتابخوان It was with the circulation of pinkwik paper . he began to enjoy a truly unprecedented ascent into the favour of the British read ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطالعه ی همگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - شلوغ پلوغ full of people The bar was absolutely heaving مشروب فروشی کاملا شلوغ پلوغ بود ۲ - متلاطم، بالا و پایین شونده He stood on the heaving de ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه ی قول داده شده خانه ی بیعانه داده شده این خانه را قولش را به کس دیگری دایم ( under offer ) هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دادم از روی کلید ساختند دادم از روی کلید برش زدند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( از روی هیجان به خاطر موفق شدن در کاری یا یافتن چیزی. . ) عالیه Way to go, Kim! Now we'll have to start all over again. As he left, the fans broke ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تعطیلی کشیده شدن به طور فرسایشی به تعطیلی کشیده شدن The city came to a grinding halt as transport workers went on strike شهر به تعطیلی کشیده شد چو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توقف فرسایشی تعطیلی فرسایشی تعطیلی تدریجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این هم ایده ای هست

پیشنهاد
٠

مهر تاییدی بر. . . . بودن کامل کردن. . . . . به کمال رساندن. . . . حسن ختام بر. . . . بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رانندگی شکاری شکار ران این عنوان معمولاً با مقوله های سافاری و مسافرت ارتباط تنگاتنگی دارد. شکار رانی می تواند به وسیلهٔ ماشین شخصی و در مناطق خاص یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دائمی Michael's invariable reaction was anger and a reluctance to try anything new. عکس العمل دائمی میخاییل عصبانیت و بی تفاوتی نسبت به تلاش برای هر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آواها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جو آرام شد فضای ( گفتگو، جلسه، اجتماع، کلاس ) آرام شدن

پیشنهاد
٠

سیستم انتقال نیرو را در حالت پارک قرار دادن گیربکس را توی دنده گذاشتن ( که ماشین در حالت خاموش حرکت نکند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منتظر نتیجه ایستادن منتظر جواب ایستادن پشت پیشخوان منتظر ماندن پشت پیشخوان منتظر ( جواب ) بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی کله گی و سرمستی In the heady days of their youth, they thought anything was possible در این روزهای بی کله گی و سرمستی جوانی شان، آنها فکر می کردند ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا چرخیده فرمان قفل شده ( تا آخر چراخنده شده ) Start parking with wheels turned all the way around پارک دوبل را شروع کنید با چرخ های کاملا چرخیده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Just yet = yetهنوز Not just yetنه هنوز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشیده نگه داشتن ( طناب ) Pull steadily on the rope کشیده نگه دار طناب را

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشوق های مالیاتی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاکسی دربست گرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( بازدید ) خوردن ( سود ) بدست آوردن ( ضرر ) دادن ( فروش ) رفتن rack up profit rack up losses rack up sales

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ندانستن کجا گذاشتن I mislay my keys نمیدونم کلیدهایم را کجا گذاشته ام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اظهار نظر، رویکرد، نگرش ) بی پرده، بی حجب و حیا، بدون ملاحظه ی شان ومقام دیگران irreverent approavh/attitude/comment

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معلومات پیش نیاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حلقه ی مفقوده قطعه پازل گمشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوسول و اواخواهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توضیحات ریز یک پرونده قضایی توضیحات کم اهمیت تر یک پرونده قضایی جزئیات ریز تایپ شده ی یک پرونده قضایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهره ی گرم و صمیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غذا خوردن ، شام خوردن To dine is to eat a meal, particularly the last meal of the day. Dinning at a resturantشام خوردن در رستوران فعل: dine

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( منطقه ) باوضعیت نامعلوم ( شهر، ناحیه. . . ) با وضع امنیتی نا معلوم در قیاس با وضعیت سفید و قرمز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ترجمه یdeveloper لغت تکنولوژی به انتهای ترجمه باید اضافه گردد: توسعه دهنده ( ی تکنولوژی ) یعنی کسی یا شرکتی که کامپیوتر و دستگاه های با تکنولوژی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصادف سازشی تصادف سازش در محل ( تصادف )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای اطلاعات مفید و بدرد بخور ارائه دهنده ی اطلاعات مفید و بدرد بخور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تعطیلی کشیده شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورزش تیمی انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملا موافقم خیلی زیاد موافقم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البسه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت بالا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( لباس، لوازم منزل. . . ) ست کردن طوری انتخاب کردن که به همدیگر بیاد طوری انتخاب کردن که با هم جور و هماهنگ باشد ( به لحاظ رنگ، مدل، جنس. . . ) =mat ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بطور امن ، با احتیاط Safely Complete your turn or U turn بطور ایمن کامل کنید گردش یا دور زدن تان را. ( با احتیاط )