اسم عربی - صفحه 28

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

غمزه/ghamze/

کرشمه، ناز، حرکت چشم و ابرو برای برانگیختن توجه دیگری


دختر

عربی
غنج/ghanj/

کرشمه، ناز


دختر

عربی
غوغا/ghogha/

صدای بلند، بانگ و فریاد


دختر

عربی
فؤاد/fo’ād/

( عربی ) ( در قدیم ) دل، قلب


پسر

عربی
فائحه

فایحه


دختر

عربی
فائض/faez/

فیض دهنده، فایض


پسر

عربی
فائضه

فایضه


دختر

عربی
فرادین/farādin/

دیندار، متدین، ( فرا = سویِ، جانبِ، به سوی، دین ) ( به مجاز ) دیندار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فراست/fe (a) rāsat/

زیرکی، هوشیاری، درک و فهم، ( در تصوف ) هوشیاری و دریافت امور پنهانی از روی ظواهر امور، یا اشراف بر ...


پسر

عربی
فراهت/farahat/

شأن، شوکت، شکوهمندی و زیبایی


دختر

عربی
فربدعلی/f.-ali/

ترکیب دو اسم فربد و علی ( دارای جلال و شریف )، از نام های مرکب، فربد و علی


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فرح بانو

فرح ( عربی ) + بانو ( فارسی ) بانوی شادمان


دختر

عربی، فارسی
فرح بخش/f.-bakhš/

شادی بخش، فرح انگیز، فرح ( عربی ) + بخش ( فارسی ) شادی بخش


دختر

فارسی، عربی
فرح سا/f.-sā/

کامروا و خوشبخت، ( فرح، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل فرح و شادمانی و سرور


دختر

فارسی، عربی
فرح سیما/f.-simā/

ترکیب دو اسم فرح و سیما ( شادمانی و چهره )، ( فرح، سیما )، آن که چهره اش شاداب است، ( به مجاز ) شاد ...


دختر

عربی
فرح نسا/f.-nesā/

ترکیب دو اسم فرح و نسا ( خوشحالی و زنان )، ( فرح، نسا )، زنی که موجب شادی و شادمانی باشد، شادی آور، ...


دختر

عربی
فرحت/farhat/

شادی، شادمانی


دختر، پسر

عربی
فرحتاج/farah-taj/

تاج شادی، فرح ( عربی ) + تاج ( فارسی ) مرکب از فرح ( شادمانی ) + تاج


دختر

فارسی، عربی
عرفه/arafe/

روز نهم از ماه ذی الحجه و روز قبل از عید قربان


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عروج/oroj/

بالا رفتن، پیشرفت کردن، ترقی


پسر

عربی
عروشا/arosha/

دختر بهشتی


دختر

عربی
عزالنسا/ezz-on-nesa/

آن که موجب سربلندی زنان است


دختر

عربی
عزت الزمان

آن که موجب بزرگی و سربلندی زمان خود است


دختر

عربی
عزت السادات

آن که باعث عزت و سربلندی سیدها است


دختر

عربی
عزت الملوک

آن که باعث سربلندی و عزت پادشاهان است


دختر

عربی
عزت بانو

عزت ( عربی ) + بانو ( فارسی ) بانوی گرامی و ارجمند


دختر

عربی، فارسی
عزت زمان

عزت ( عربی ) + زمان ( فارسی )، عزت الزمان


دختر

عربی، فارسی
عزت ملک

باعث عزت و سربلندی پادشاه، از زنان معروف اواخر دوره ایلخانیان


دختر

عربی
عزت نسا

زنان گرامی و ارجمند، نام دختر فتحعلی شاه قاجار


دختر

عربی
عزیر/azir/

نامی که اعراب مسلمان به عزرا می دهند، عزرا


دختر

عربی
عزیزالدین

گرامی در دین


پسر

عربی
عشا/ešā/

آغاز تاریکی بعد از غروب آفتاب، ( در قدیم ) زمانِ میان غروب آفتاب و طلوع فجر، شبانگاه، شامگاه


دختر

عربی
عشرت الملوک

سبب خوشی پادشاهان


دختر

عربی
عشیر/ašir/

معاشر، خویش نزدیک، معاشِر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عصمت الزمان/esmatozzamān/

ترکیب دو اسم عصمت و زمان ( معصوم و هنگام )، بی گناه و پاک در دوران و زمان، آن که در دوران خود مبرا ...


دختر

عربی
عصمت الملوک

عصمت پادشاهان


دختر

عربی
عضد/azod/

بازو، یار و یاور


پسر

عربی
عضدالدین

یارو یاور دین


پسر

عربی
عضدالملک

یار و یاور سلطتنت یا مملکت، نام یکی از رجال اواخر دوره قاجاریه


پسر

عربی
عطاالله

داده و عطای خداوند


پسر

عربی
عطاحسین/a.-hoseyn/

ترکیب دو اسم عطا و حسین ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، ( عطا و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عطارد/atarod/

نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی، نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد ...


پسر

عربی

کهکشانی
عطرآگین/a(e)trāgin/

دارای بوی خوش، معطر، خوشبو، ( به مجاز ) دلپذیر و خوش


دختر

فارسی، عربی
عطرسای/atrsay/

معطر و خوشبو کننده، عطر ( عربی ) + سا ( فارسی )


دختر

فارسی، عربی
عطریا/atriyā/

عطریه، خوشبو، ( = عطریه )


دختر

عربی
عطرینه/a(e)trine/

عطریه، خوشبو، ( عطر، اینه ( پسوند نسبت ) ) ( = عطریه )


دختر

عربی
عطوفت/otufat/

مهربانیِ بسیار


دختر

عربی
عطیة الله

عطاءالله


دختر

عربی
عفاف/afaf/

پرهیزکاری، پاکدامنی


دختر

عربی
عفیف/afif/

پای بند به اصول اخلاقی، پارسا و پرهیزکار، دارای عفت، ( عفت، به علاوه پای بند به اصول اخلاقی، پرهیزک ...


پسر، دختر

عربی
عفیف الدین/afifoddin/

عفیف در دین، پرهیزکار، پارسا و پرهیزکار در دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عقیقه/aqiqe/

مونث عقیق


دختر

عربی
فرخ یسار

فرخ ( فارسی ) + یسار ( عربی ) دارای مال و ثروت خجسته و مبارک


پسر

فارسی، عربی
فردان/fardan/

یکتا، یگانه


پسر

عربی
فرزدق/farzdaq/

ریزه ی نان، پاره های خمیر، گرده ی نان که در تنور افتد، ( اَعلام ) لقب ابوفراس همام ابن غالب ابن صعص ...


پسر

عربی
فرش آورد

فرش ( عربی ) + آورد ( فارسی )، فرشید ورد


پسر

فارسی، عربی
فرض

آنچه به طور موقت به عنوان حقیقت یا واقعیت مطرح می شود بدون آنکه درستی آن ثابت شده باشد، پنداشتن، تص ...


پسر

عربی
فرقد/farghad/

هر یک از دو ستاره فرقدی، هر یک از دو ستاره فرقدین


پسر

عربی
فاتیما/fatima/

فاطیما، نام شهری در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است


دختر

عربی
فادی/fādi/

نجات دهنده، کسی که خود را برای دیگران فدا کند، لقب حضرب عیسی ( ع )، ( اعلام ) لقب حضرب عیسی ( ع ) ن ...


پسر

عربی
فارد/fared/

یگانه، تنها، تک


پسر

عربی
فارص/fares/

نام پسر یهودا و نواده یعقوب است


پسر

عربی
فاطر/fāter/

آفریننده، خالق، از نامهای خداوند، نام سوره ای در قرآن کریم، از صفات و نام های خداوند، ( اَعلام ) سو ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه اطهر/f.-athar/

ترکیب دو اسم فاطمه و اطهر ( رانده شده از آتش و پاکیزه ترین زن )، از نام های مرکب، فاطمه و اطهر، فاط ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه آوا/fateme-ava/

ترکیب دو اسم فاطمه و آوا ( رانده شده از آتش و آواز )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه بانو/fatemeh-banu/

بانوی رانده شده از آتش


دختر

عربی
فاطمه جانا/fatemeh-jana/

ترکیب دو اسم فاطمه و جانا ( رانده شده از آتش و ای عزیز )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه دیبا/f.-dibā/

ترکیب دو اسم فاطمه و دیبا ( رانده شده از آتش و نوعی پارچه ابریشمی )، از نام های مرکب، ا فاطمه و دیب ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه ریحان/f.-reyhān/

ترکیب دو اسم فاطمه و ریحان ( رانده شده از آتش و نوعی گیاه معطر )، از نام های مرکب، فاطمه و ریحان


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه زهره/f.-zohre/

ترکیب دو اسم فاطمه و زهره ( رانده شده از آتش و نام یک سیاره )، از نام های مرکب، ا فاطمه و زهره


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه ستایش/f.-setāyeš/

ترکیب دو اسم فاطمه و ستایش ( رانده شده از آتش و ستودن )، از نام های مرکب، فاطمه و ستایش


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه سرور/f.-sorur/

ترکیب دو اسم فاطمه و سرور ( رانده شده از آتش و آنکه مورد احترام است )، از نام های مرکب، فاطمه و سرور


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه سلما/f.-salma/

ترکیب دو اسم فاطمه و سلما ( رانده شده از آتش و صلح )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه سلوا/f.-selvā/

ترکیب دو اسم فاطمه و سلوا ( رانده شده از آتش و مایه آرامش )، ( عربی ) از نام های مرکب، فاطمه و سلوا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه ضحی/fateme-zoha/

ترکیب دو اسم فاطمه و ضحی ( رانده شده از آتش و خورشید )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه غزاله/f.-qazāle/

ترکیب دو اسم فاطمه و غزاله ( رانده شده از آتش و زیبارو )، از نام های مرکب، فاطمه و غزاله


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه مانا/f.-mānā/

ترکیب دو اسم فاطمه و مانا، از نام های مرکب، فاطمه و مانا، فاطمه ی ماندنی و پایدار


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه محدثه/f.-mohaddese/

ترکیب دو اسم فاطمه و محدثه ( رانده شده از آتش و سخن گو )، از نام های مرکب، فاطمه و محَدّثه


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه مطهره/f.-motahhare/

ترکیب دو اسم فاطمه و مطهره ( رانده شده از آتش و پاک )، از نام های مرکب، فاطمه و مطهّره


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه مهدا/fatemeh-mahda/

ترکیب دو اسم فاطمه و مهدا ( رانده شده از آتش و آرامش شب )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه یاسمین/f.-yāsamin/

ترکیب دو اسم فاطمه و یاسمین ( رانده شده از آتش و یاسمن )، از نام های مرکب، فاطمه و یاسمین


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فروغ الدین/foruqoddin/

روشنی دین، ( اَعلام ) فروغ الدین اصفهانی از شعرای عهد قاجار ( ناصرالدین شاه )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فریحا/fariha/

شادی و خوشحالی


دختر

عربی
فرید حسین/f.-hoseyn/

ترکیب دو اسم فرید و حسین ( یگانه و نیکو )، از نام های مرکب، فرید و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فریدالزمان

آن که در زمان خود یگانه و بی نظیر است


پسر

عربی
فریضه/farize/

عمل واجب، امر واجب


دختر

عربی
فصیح الدین

دارای روشنی و فصاحت در دین


پسر

عربی
فصیح الزمان

آن که در زمان خود در فصاحت از همه بالاتر است


پسر

عربی
فصیح الملک

آن که در کشور خود در فصاحت از همه بالاتر است


پسر

عربی
فضل علی/fazl-ali/

بخشش حضرت علی ( ع )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فضیل/fazil/

دارای فضل


پسر

عربی
عامره/amereh/

مؤنث عامر، آباد کننده


دختر

عربی
عباس مهدی/a.-mahdi/

ترکیب دو اسم عباس و مهدی ( بسیار شجاع و هدایت شده )، از نام های مرکب، عباس و مهدی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالامین/abdol-amin/

بنده امین و درستکار، بنده پروردگار که مورد اعتماد و امانت دار است


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالجواد

بنده پروردگار که بخشنده است


پسر

عربی
عبدالحسن/abd-ol-hasan/

بنده حسن


پسر

عربی
عبدالحکیم/abdolhakim/

بنده خدای دانا


پسر

عربی
عبدالخالق/abdol-khalegh/

بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالرحمن

بنده پروردگار بخشاینده، نام نویسنده و شاعر نامدار قرن نهم، عبدالرحمن جامی


پسر

عربی
عبدالرسول/abd-ol-rasol/

بنده پیامبر


پسر

عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر عربیاسم دختر عربی