اسم - صفحه 97

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

کال

نام همسرشرمیون


پسر

پارتی
کالو/kalo/

از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کالی/kali/

نگهبان، محافظت کننده


پسر

هندی
کالین/kalin/

دختری جوان با مو و روی روشن


دختر

کردی
کام بین/kāmbin/

نیک بخت، سعادتمند، توانگر، کامیاب، خوشدل و بهره مند


پسر

فارسی
کاکله/kakole/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از فرزندان تور و جزو سپایان افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کاکو

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تازی نبیره ضحاک در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی


پسر

فارسی
کاکوتی/kākuti/

نام یک گیاه، گیاهی علفی یک ساله و خودرو از خانواده ی نعناع که برگ و دانه ی معطر آن مصرف دارویی دارد


دختر

ترکی

طبیعت
کاکی/kaki/

نام پدر ماکان دیلمی


پسر

فارسی
کایا/kaya/

صخره


پسر

ترکی
کایان/kayan/

آب تندی که از قله کوه جاری میشود


پسر

ترکی
کایاهان/kayahan/

صخره


پسر

ترکی
کایر/kayer/

همکاری و یاری


پسر

مازندرانی
کایرا/kaira/

لطف و احسان


دختر

ترکی
کایلین/kailin/

خالص و پاک


دختر

لاتین
کایوس

کیوس


پسر

فارسی
کبرا/kobra/

کبری، بزرگ، کبیر


دختر

عربی
کبوجیه/kabujiye/

نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کبوده

از شخصیتهای شاهنامه، مردم چوپان افراسیاب تورانی


پسر

فارسی
کتماره/katmare/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی در سپاه رستم پهلوان شاهنامه


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کجیر/kajir/

رهبر و پیشوا


پسر

کردی
کدمان/kadman/

نام اصلی داریوش پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کدیور/kadivar/

صاحب خانه، مالک خانه، کدخدا، کشاورز، زارع، باغبان، ( در متون مانوی پارتی ) به معنی دنیادار و جهاندا ...


پسر

فارسی
کرا/kera/

نام همسر مولانا جلال الدین بلخی


دختر

فارسی
کراخان/karakhan/

نام پسر بزرگ افراسیاب تورانی


پسر

فارسی
کرام الدین

بزرگوار دین


پسر

عربی
کرانه/karāne/

ساحل، کنار، سو، جهت، کران


دختر

فارسی
کنارنگ/kanārang/

فرماندار، حاکم، لقب مرزبان ابرشهر در زمان ساسانیان


پسر

فارسی
کندر

صمغی خوشبو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان تورانی سپاه ارجاسپ وزیر لهراسپ پادشاه کیانی


پسر

فارسی
کندرو

از شخصیتهای شاهنامه، نام پیشکار ضحاک


پسر

فارسی
کهار/kahār/

از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی، ( اَعلام ) ( = گهار )، گهارگهانی ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کهبد/kahbod/

آن مرد باشد که زر و سیم پادشاه به وی سپارد چون خازن و قابض، ( مرکب از «کَه» به معنی بوته ی زرگری و ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کهرام/kahram/

قهرمان


پسر

فارسی
کهربا/kahrobā/

نام صمغی سخت شده و زرد رنگ که خاصیت جذب کنندگی دارد، ( = کاه ربا )، ( در علوم زمین ) صمغی سخت شده، ...


دختر

فارسی

طبیعت
کهرم/kohram/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افراسیاب تورانی، معنی این کلمه ( کهرَم ) «هرمزدیل» می ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کهزاد/kohzad/

زاده کوهستان، کوهزاد


پسر

فارسی
کهسار/kohsar/

کوهسار، جایی که دارای کوههای متعدد است


دختر

فارسی
کهکشان/kahkeshan/

مجموعه ای شامل میلیون ها ستاره که به دور یک محور می چرخند


دختر

فارسی

کهکشانی
کهیار/kahyar/

کوهیار، کوه نشین، نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان


پسر

فارسی
کهیلا/kahila/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کواژین/koazhin/

باهم زندگی کردن


پسر

کردی
کوپال/kupal/

گرز آهنین


پسر

فارسی
کوت

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر هزاره سرداران رومی و از یاران خسروپرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
کوچک

دارای حجم اندک، ریز، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، لقب اردشیر پسر شیرویه پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
کوچیار/koch yar/

یار کوتاه قد، یارکوتاه قد ( نگارش کردی


دختر

کردی
کورداک/kordak/

پرش کننده


پسر

کردی
کورش

کوروش، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نه ...


پسر

فارسی
کورنگ/korang/

نام پسر گرشاسپ از پادشاهان پیشدادی


پسر

فارسی
کوروس/kuros/

کوروش، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کور، ( = کوروش )، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که ت ...


پسر

فارسی
کوژیر/kozhir/

دانا و عاقل


پسر

کردی
کوژین/kozhin/

همه زندگی


پسر

کردی
کوش

کوشش و سعی


پسر

فارسی
کوشاد/koshad/

ریشه گیاهی خوشرنگ


پسر

فارسی

طبیعت
کوشادخت/k.-dokht/

دختر تلاشگر، دختری که بسیار تلاش و کوشش می کند


دختر

فارسی
کوشانه/koshane/

بانوی تلاشگر، مونث کوشان، دختر ساعی، بانوی تلاشکر


دختر

کردی، فارسی
کوشش/kušeš/

سعی، تلاش، تقلا، ( اسم مصدر از کوشیدن )، کار و فعالیت اعم از جسمی یا ذهنی، ( در تصوف ) سعی در انجام ...


پسر

فارسی
کوشک/koshk/

نام دختر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی، قصر، کاخ


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
کولیار

نام روستایی


پسر

فارسی
ویس/veys/

نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین، ( اَعلام ) ) نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین ...


دختر، پسر

فارسی، کردی

تاریخی و کهن
ویسپار/vispar/

از نجبای پارس


پسر

فارسی
ویستاخ/vistakh/

دل استوار، دل آسوده


پسر

پهلوی
ویستهم/vistaham/

گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی، وستهم


پسر

فارسی
ویسه/veyse/

ویس، از شخصیتهای شاهنامه، ( = ویس )، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ویشار/višār/

بیدار، هشیار


دختر

مازندرانی
ویشتاسب/vištāsb/

دارنده ی اسب سرکش، ( = گشتاسب )، به معنی دارنده ی اسب چموش و رَمو، ( اَعلام ) ویشتاسب: [زنده در پیش ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ویگن/vigen/

پیروزمند، بیژن


پسر

ارمنی
ویناسب/vinasb/

نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند


پسر

فارسی
وینه/vine/

عکس، تصویر، سبد میوه چینی، مانند، مثل، ( اعلام ) نام روستایی در کردستان


دختر

کردی
ویو

گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوانان بزرگ ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی


پسر

فارسی
ویوات/vivat/

گل بنفشه


دختر

فرانسوی

گل
ویوان/vivan/

نام حاکم رُخّج در زمان داریوش پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی
ویوگ/viyog/

عروس


دختر

فارسی
ویولا/viyola/

نام نوعی ساز زهی از خانواده ویولن


دختر

لاتین، ایتالیایی

هنری
ویولت/viyulet/

گل بنفشه در زبان فرانسوی


دختر

فرانسوی

گل
ویویان/viviyan/

زنده و جاندار


پسر

لاتین
ویوین/vivienne/

زندگی


دختر

فرانسوی
ویکتور/victor/

پیروز شدن، ظفریافتن


پسر، دختر

لاتین
کاآن/kaan/

شاه و حاکم


پسر

ترکی
کابی/kabi/

معرب منسوب به کاوه آهنگر


پسر

فارسی
کابیان/kābiyān/

درفش کاویان، ( = کاویان )، کاویان


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کاپر/kaper/

یاور، کمک


پسر

مازندرانی
کاترین/katrin/

پاک، بی آلایش


دختر

فرانسوی
کاترینا/katrina/

پاک، بی آلایش


دختر

لاتین، ایتالیایی
کاتوزا/kātuzā/

زاهد و پارسا، ( کاتوز= زاهد و پارسا، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به کاتوز


دختر

فارسی
کاتیا/katiya/

پاک، بی آلایش


دختر

لاتین، روسی
کاد

نام پسر یعقوب ( ع )


پسر

عبری
کادوسا/kādusā/

از نژاد کادوس، ( کادوس = نام قوم قدیم ساکن گیلان و شمال شرقی آذربایجان، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب ب ...


دختر

فارسی
کردعلی

کرد ( فارسی ) + علی ( عربی ) مرکب از کرد ( نام طایفه ای ) + علی ( بلندمرتبه )


پسر

فارسی، عربی
کردوشا/kardosha/

پناه


پسر

فارسی
کردوی/korduy/

نام دلاوری تورانی، ( اَعلام ) نام دلاوری تورانی ( گرگوی ) که در نبرد هماون پیران را یاری می داد و ا ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کردیار/kordyar/

یار کرد


پسر

فارسی
کرشمه/kereshme/

ناز، عشوه، غمزه


دختر

فارسی

هنری
کرم/karam/

بزرگواری، بخشندگی جوانمردی، لطف، احسان


پسر

عربی
کرم الله

بخشش و لطف خداوند


پسر

عربی
کروخان/krokhan/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی فرزند ویسه در سپاه افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
کریشنا/kerishna/

جاذب، رباینده، از خدایان هندو، هشتمین تجسم ویشنو


پسر

سانسکریت
کریم محمد/k.-mohammad/

ترکیب دو اسم کریم و محمد ( بخشنده و ستوده )، از نام های مرکب، ( کریم و محمّد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
کژین/kazhin/

جامه ابریشمی یا ابریشم


دختر

کردی
کسا/ke(a)sā/

عبای ضخیم، ( اعلام ) حدیث کسا ( کساء )، حدیثی معروف که شرح به هم گرد آمدن پیامبر اسلام ( ص ) و حضرت ...


پسر

عربی
کسایون/kasayon/

کتایون، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سه دختر قیصر روم و همسر گشتاسپ پادشاه کیانی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم