غزوه بدر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بدر نام سه غزوه در صدر اسلام است: بدر اولی یا غزوه سَفَوان، بدر کبری یا بدر القتال و بدر الموعد؛ ولی اگر به صورت مطلق به کار رود، مورد دوم منظور است.
غزوه بدر، نخستین و مهم ترین جنگ میان مسلمانان و کافران قریش است که خداوند در قرآن از آن نام برده: «و لَقَد نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدر» و با عنایتی خاص آن را به طور گسترده در سوره هایی مانند انفال و آل عمران آورده و نکاتی را درباره آن بیان کرده که کمتر مورد توجه مورخان قرار گرفته است. ابن اسحاق و واقدی نیز آیات مربوط به جنگ بدر را که بیش تر در سوره انفال است، آورده و به تفسیر آن ها پرداخته اند.
← یَومَ الفُرقانِ
منطقه بدر جایگاهی برای گرد همایی اعراب به شمار می رفت و بازار آن هر سال از آغاز ماه ذیقعده به مدت ۸ روز بر پا می شد. هم اکنون منطقه بدر به شهری در ۱۵۵ کیلومتری مدینه تبدیل شده که فاصله ای در حدود ۳۱۰ کیلومتر با مکه و حدود ۴۵ کیلومتر با ساحل دریای سرخ دارد.
زمان وقوع جنگ بدر
بنابر نقل مشهور، این رخداد مهم در صبحگاه روز جمعه ، هفدهم رمضان و بنا بر نقلی روز دوشنبه هفدهم یا نوزدهم رمضانِ سال دوم هجرت (نوزدهمین ماه هجرت) اتفاق افتاد.
علل و عوامل شکل گیری جنگ بدر
...
غزوه بدر، نخستین و مهم ترین جنگ میان مسلمانان و کافران قریش است که خداوند در قرآن از آن نام برده: «و لَقَد نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدر» و با عنایتی خاص آن را به طور گسترده در سوره هایی مانند انفال و آل عمران آورده و نکاتی را درباره آن بیان کرده که کمتر مورد توجه مورخان قرار گرفته است. ابن اسحاق و واقدی نیز آیات مربوط به جنگ بدر را که بیش تر در سوره انفال است، آورده و به تفسیر آن ها پرداخته اند.
← یَومَ الفُرقانِ
منطقه بدر جایگاهی برای گرد همایی اعراب به شمار می رفت و بازار آن هر سال از آغاز ماه ذیقعده به مدت ۸ روز بر پا می شد. هم اکنون منطقه بدر به شهری در ۱۵۵ کیلومتری مدینه تبدیل شده که فاصله ای در حدود ۳۱۰ کیلومتر با مکه و حدود ۴۵ کیلومتر با ساحل دریای سرخ دارد.
زمان وقوع جنگ بدر
بنابر نقل مشهور، این رخداد مهم در صبحگاه روز جمعه ، هفدهم رمضان و بنا بر نقلی روز دوشنبه هفدهم یا نوزدهم رمضانِ سال دوم هجرت (نوزدهمین ماه هجرت) اتفاق افتاد.
علل و عوامل شکل گیری جنگ بدر
...
wikifeqh: نبرد_بدر
[ویکی شیعه] غَزْوه بَدْر یا بَدرُالکُبریٰ، نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر(ص)، میان مسلمانان و مشرکان قریش پس از هجرت پیامبر به مدینه، در هفدهم رمضان سال دوم هجری در منطقه بدر روی داد. در این جنگ، مسلمانان علی رغم کم شمار بودن در مقایسه با مشرکان، به پیروزی رسیدند و چندین تن از بزرگان مشرکان کشته یا اسیر شدند. این پیروزی جایگاه مسلمانان در مدینه را تثبیت کرد. بنابر منابع تاریخی، از علل پیروزی مسلمانان، جانفشانی و دلاوری مسلمانان به ویژه علی (ع) و حمزه سیدالشهداء، بود. این غزوه جزو معدود جنگ هایی است که در قرآن ذکر شده و نمونه ای از امدادالهی دانسته شده است.
دو غزوه دیگر نیز به نام بدر خوانده می شوند: بدر الاُولی و بدر الموعد ؛ اما مراد از جنگ یا غزوه بدر در منابع تاریخی بدر الکبری است.
منطقه بدر ناحیه ای سرسبز و برخودار از منابع آب در حوالی صد و پنجاه کیلومتری جنوب مدینه است. بدر در محلّ پیوستن راه مدینه به راه کاروان رو مکّه به شام قرار داشته و به سبب وجود آب، استراحتگاه کاروان ها بوده است. پیش از اسلام، هر سال از اول تا هشتم ذیقعده، در آنجا بازاری بر پا می شده است.
دو غزوه دیگر نیز به نام بدر خوانده می شوند: بدر الاُولی و بدر الموعد ؛ اما مراد از جنگ یا غزوه بدر در منابع تاریخی بدر الکبری است.
منطقه بدر ناحیه ای سرسبز و برخودار از منابع آب در حوالی صد و پنجاه کیلومتری جنوب مدینه است. بدر در محلّ پیوستن راه مدینه به راه کاروان رو مکّه به شام قرار داشته و به سبب وجود آب، استراحتگاه کاروان ها بوده است. پیش از اسلام، هر سال از اول تا هشتم ذیقعده، در آنجا بازاری بر پا می شده است.
wikishia: غزوه_بدر
[ویکی اهل البیت] غزوه بدر نخستین برخورد جدی مسلمانان با قریش است. این جنگ در 17 رمضان سال 2 هجری به وقوع پیوست و با پیروزی افتخار آمیز سپاه اسلام پایان یافت. به این جنگ بدر القتال، بدر الکبری و بدر العظمی نیز گفته میشود.
کاروان قریش با سرمایه بسیار بزرگی که همه زن و مرد قریش درآن سهیم بودند، عازم شام - منطقه غزه - شده بود. بدین ترتیب که کاروان قریش در غزوه عشیره از دست مسلمانان گریخت و به شام رفت. پیامبر (ص) مراقبانی را گماشت تا به هنگام بازگشت کاروان او را خبر کنند. سرپرستی کاروان را ابو سفیان بر عهده داشت و سی مرد، کمتر یا بیشتر، همراه او بودند. گفته اند: قیمت کالاهای این کاروان به پنجاه هزار دینار می رسیده.هیچ مرد و زن قریشی در مکه نبود مگر اینکه از یک مثقال طلا تا هر اندازه که توانسته بود در آن سرمایه گذاری کرده بود. حتی برخی از زنان، سرمایه های بسیار اندک فرستاده بودند. چون پیامبر (ص) زمان بازگشت کاروان قریش از شام را دانست، یاران خود را برای حمله به آن فرا خواند. ده شب پیش از خروج خود از مدینه، طلحة بن عبید الله و سعید بن زید را برای کسب خبر و اطلاع روانه فرمود
رسول خدا (ص) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند، برخی مشتاقانه فرمان پیامبر (ص) را پذیرفتند و شماری از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینی دستور رهبر را استقبال کردند. گروه زیادی از اصحاب هم چون با خروج پیامبر (ص) موافق نبودند همراه او بیرون نرفتند و در این مورد سخن و گفتگو بسیار شد. گروهی از اهل بینش و افراد دارای حسن نیّت هم از همراهی با پیغمبر (ص) خودداری کردند که نمی پنداشتند جنگی خواهد بود، بلکه گمان می بردند این سفر برای کسب غنیمت است. اگر گمان می کردند که جنگ خواهد شد، هرگز تخلف نمی کردند.
خداوند متعال در قرآن واکنش مسلمانان را چنین بازگو فرموده است: کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکارِهُونَ، یُجادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَیَّنَ کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ.
همان گونه که پروردگارت تو را از خانه ات به حقّ بیرون آورد و حال آن که دسته ای از مؤمنان سخت کراهت داشتند؛ با تو درباره حقّ- بعد از آن که روشن گردید- مجادله می کنند. گویی که آنان را به سوی مرگ می رانند و ایشان (بدان) می نگرند.
برخی از این جهت کراهت داشتند که قریش در مقابل چنین اقدام خطرناکی سکوت نخواهد کرد.برخی از مسلمانانی که در مکّه شکنجه شدند. آنان از پیامبر (ص) اجازه می خواستند تا با مشرکان بجنگند، امّا به آن ها اجازه جنگ داده نمی شد. هنگامی که فرمان جنگ یافتند، و دستور آمد که به سوی بدر حرکت کنند، این کار برشماری از آنان سخت می نمود. خداوند نازل فرمود: أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلی أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی . «1» آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: (فعلا) دست (از جنگ) بدارید، و نماز را بر پای دارید و زکات بدهید؛ والی همین که کارزار بر آنان مقرّر شد، به ناگاه گروهی از آنان از مردم (- مشرکان) ترسیدند، مانند ترس از خدا یا ترسی سخت تر، و گفتند: پروردگارا؛ چرا بر ما کارزار مقرر داشتی؟ چرا ما را تا مدّتی کوتاه مهلت ندادی؟ بگو: برخورداری (از این) دنیا، اندک و برای کسی که تقوا پیشه کرده، آخرت بهتر است .
ابوسفیان که خطر را درک می کرد، از همان تبوک شخصی را به مکه فرستاد تا قریش را به حمایت از اموالش فرا خواند. گفته شده که ابوسفیان، زمانی که در شام بود، خبر آمادگی مسلمانان را برای حمله به کاروان شنیده بود اما محتمل آن است که خبر دقیقی نداشته و لذا، در بازگشت تا نزدیکیه ای چاه های بدر نیز آمد. واقدی به نقل از مخرمه می نویسد: ما از شام ترسان بیرون آمدیم و از کمین می ترسیدیم. این بود که چون از شام بیرون آمدیم ضمضم بن عمرو را گسیل داشتیم . ابو سفیان او را مأمور ساخت که به قریش خبر دهد که محمد حتما به کاروان حمله خواهد کرد. و دستور داد بینی شتر خود را ببرد و هنگامی که وارد مکه می شود جل و جهاز شتر را هم واژگون کند و جلو و پشت پیراهن خود را هم بدرد و فریاد کشد که: کمک ... کمک ...! و گفته اند که او را از تبوک روانه داشتند.
عاتکه دختر عبد المطلب در خواب دید که مردی سوار بر شتر به مکّه آمد و فریاد می زد: ای آل غالب؛ یا: ای آل غدر؛ به سوی بسترهای مرگ خود بشتابید. سپس سنگی را از فراز کوه ابو قیس روانه کرد که چون پایین آمد، ریزریز شد. چنان که در مکّه هیچ خانه ای نبود که سنگ ریزه ای در آن نیفتد. عاتکه خواب خویش را به عبّاس گفت. او نیز به عتبة بن ربیعه بازگفت. عتبه گفت: این مصیبتی است که در قریش روی خواهد داد. امّا ابو جهل با شنیدن خواب عاتکه به تمسخر گفت: این پیغمبر دومی است که در بنی عبد المطلب ظهور می کند. قسم به لات و عزّی؛ سه روز صبر می کنیم. اگر آن چه او گفته، درست بود که هیچ و الّا سندی را علیه شما خواهیم نوشت که در میان عرب خانواده ای نیست که زنان و مردان آن از بنی هاشم دروغ گوتر باشند.روز سوم دیدند، مردی بانگ می زند: ای آل غالب؛ ای آل غالب؛ مصیبت؛ مصیبت
کاروان قریش با سرمایه بسیار بزرگی که همه زن و مرد قریش درآن سهیم بودند، عازم شام - منطقه غزه - شده بود. بدین ترتیب که کاروان قریش در غزوه عشیره از دست مسلمانان گریخت و به شام رفت. پیامبر (ص) مراقبانی را گماشت تا به هنگام بازگشت کاروان او را خبر کنند. سرپرستی کاروان را ابو سفیان بر عهده داشت و سی مرد، کمتر یا بیشتر، همراه او بودند. گفته اند: قیمت کالاهای این کاروان به پنجاه هزار دینار می رسیده.هیچ مرد و زن قریشی در مکه نبود مگر اینکه از یک مثقال طلا تا هر اندازه که توانسته بود در آن سرمایه گذاری کرده بود. حتی برخی از زنان، سرمایه های بسیار اندک فرستاده بودند. چون پیامبر (ص) زمان بازگشت کاروان قریش از شام را دانست، یاران خود را برای حمله به آن فرا خواند. ده شب پیش از خروج خود از مدینه، طلحة بن عبید الله و سعید بن زید را برای کسب خبر و اطلاع روانه فرمود
رسول خدا (ص) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند، برخی مشتاقانه فرمان پیامبر (ص) را پذیرفتند و شماری از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینی دستور رهبر را استقبال کردند. گروه زیادی از اصحاب هم چون با خروج پیامبر (ص) موافق نبودند همراه او بیرون نرفتند و در این مورد سخن و گفتگو بسیار شد. گروهی از اهل بینش و افراد دارای حسن نیّت هم از همراهی با پیغمبر (ص) خودداری کردند که نمی پنداشتند جنگی خواهد بود، بلکه گمان می بردند این سفر برای کسب غنیمت است. اگر گمان می کردند که جنگ خواهد شد، هرگز تخلف نمی کردند.
خداوند متعال در قرآن واکنش مسلمانان را چنین بازگو فرموده است: کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکارِهُونَ، یُجادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَیَّنَ کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ.
همان گونه که پروردگارت تو را از خانه ات به حقّ بیرون آورد و حال آن که دسته ای از مؤمنان سخت کراهت داشتند؛ با تو درباره حقّ- بعد از آن که روشن گردید- مجادله می کنند. گویی که آنان را به سوی مرگ می رانند و ایشان (بدان) می نگرند.
برخی از این جهت کراهت داشتند که قریش در مقابل چنین اقدام خطرناکی سکوت نخواهد کرد.برخی از مسلمانانی که در مکّه شکنجه شدند. آنان از پیامبر (ص) اجازه می خواستند تا با مشرکان بجنگند، امّا به آن ها اجازه جنگ داده نمی شد. هنگامی که فرمان جنگ یافتند، و دستور آمد که به سوی بدر حرکت کنند، این کار برشماری از آنان سخت می نمود. خداوند نازل فرمود: أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلی أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی . «1» آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: (فعلا) دست (از جنگ) بدارید، و نماز را بر پای دارید و زکات بدهید؛ والی همین که کارزار بر آنان مقرّر شد، به ناگاه گروهی از آنان از مردم (- مشرکان) ترسیدند، مانند ترس از خدا یا ترسی سخت تر، و گفتند: پروردگارا؛ چرا بر ما کارزار مقرر داشتی؟ چرا ما را تا مدّتی کوتاه مهلت ندادی؟ بگو: برخورداری (از این) دنیا، اندک و برای کسی که تقوا پیشه کرده، آخرت بهتر است .
ابوسفیان که خطر را درک می کرد، از همان تبوک شخصی را به مکه فرستاد تا قریش را به حمایت از اموالش فرا خواند. گفته شده که ابوسفیان، زمانی که در شام بود، خبر آمادگی مسلمانان را برای حمله به کاروان شنیده بود اما محتمل آن است که خبر دقیقی نداشته و لذا، در بازگشت تا نزدیکیه ای چاه های بدر نیز آمد. واقدی به نقل از مخرمه می نویسد: ما از شام ترسان بیرون آمدیم و از کمین می ترسیدیم. این بود که چون از شام بیرون آمدیم ضمضم بن عمرو را گسیل داشتیم . ابو سفیان او را مأمور ساخت که به قریش خبر دهد که محمد حتما به کاروان حمله خواهد کرد. و دستور داد بینی شتر خود را ببرد و هنگامی که وارد مکه می شود جل و جهاز شتر را هم واژگون کند و جلو و پشت پیراهن خود را هم بدرد و فریاد کشد که: کمک ... کمک ...! و گفته اند که او را از تبوک روانه داشتند.
عاتکه دختر عبد المطلب در خواب دید که مردی سوار بر شتر به مکّه آمد و فریاد می زد: ای آل غالب؛ یا: ای آل غدر؛ به سوی بسترهای مرگ خود بشتابید. سپس سنگی را از فراز کوه ابو قیس روانه کرد که چون پایین آمد، ریزریز شد. چنان که در مکّه هیچ خانه ای نبود که سنگ ریزه ای در آن نیفتد. عاتکه خواب خویش را به عبّاس گفت. او نیز به عتبة بن ربیعه بازگفت. عتبه گفت: این مصیبتی است که در قریش روی خواهد داد. امّا ابو جهل با شنیدن خواب عاتکه به تمسخر گفت: این پیغمبر دومی است که در بنی عبد المطلب ظهور می کند. قسم به لات و عزّی؛ سه روز صبر می کنیم. اگر آن چه او گفته، درست بود که هیچ و الّا سندی را علیه شما خواهیم نوشت که در میان عرب خانواده ای نیست که زنان و مردان آن از بنی هاشم دروغ گوتر باشند.روز سوم دیدند، مردی بانگ می زند: ای آل غالب؛ ای آل غالب؛ مصیبت؛ مصیبت
wikiahlb: غزوه_بدر
[ویکی حج] غزوه بدر نخستین و مهم ترین غزوه رسول خدا(ص) در منطقه ای به همین نام در سال دوم ق. می باشد. از اهمیت این نبرد در اسلام است که آیاتی از قرآن کریم در شأن نزول این نبرد نازل شد و حاضران در این جنگ جایگاه ویژه ای نزد مسلمانان و برخی از خلفا داشتند و حتی مبالغی را از بیت المال برای آنان مقرر کرده بودند. تا قبل از هجرت مسلمانان به مدینه مسلمانان در مقابل آزار و اذیت مشرکان دعوت به صبر شده بودند اما بعد از هجرت دستور نبرد به مسلمانان داده شد لذا در پی آن سریه نخله در ماه حرام رخ داد و خداوند در آیه از قرآن ظلم های مشرکان را گناهی بدتر از نبرد در ماه حرام دانسته است این یکی از بهانه های ابوجهل برای ترغیب مشرکان برای نبرد با مسلمانان بود و عامل اصلی نبرد بدر تهدید کاروان تجاری مکیان به دست مسلمانان بود. این کاروان به سرکردگی ابوسفیان راهی غزه بود اما مسلمانان در راه رفت به کاروان نرسیدند و در مسیر برگشت در مسیر کاروان قرار گرفتند و مشرکان قریش برای حمایت از کاروان از مکه خارج شدند و در منطقه بدر با مسلمانان مواجهه شدند و نبرد بدر با سپاه اندک مسلمانان و سپاه باتشریفات و ساز و برگ بسیار قریش روبرو شدند و با یاری خداوند و ملائکه مسلمانان سپاه قریش را شکست داده سران کفر را من جمله ابوجهل، عتبة، شیبه را کشته و 70 کشته از مشرکان گرفته و غنائم و اسیرانی نیز از مشرکان گرفتند. وجود برخی روایت های تفسیری و تطبیق برخی آیات در شان بدری ها، بیانگر جایگاه و منزلت آن ها است، این منزلت طوری بود که بعضی از افراد که در بدر حضور نداشتند آرزوی حضور در آن را داشتند تا همانند آنان ثواب و اجر می داشتند، و حتی حضور نیروهای بدری در هر سپاه و گروه و حزب، امتیازی ویژه برای آنان به شمار می رفت.
غزوه بدر از مهم ترین جنگ های پیامبر(ص) است که در سرزمینی به همین نام رخ داد. نزول چندین آیه در قرآن در شان این نبرد (سوره آل عمران، آیه13، 123-125، 169؛ سوره انفال، آیه5، 7، 9، 11، 15-17، 41، 65، 67-68؛ سوره سجده، آیه21؛ سوره دخان، آیه16) و نیز جایگاه حاضران در این نبرد نزد مسلمانان، بیانگر اهمیت آن در اسلام است. از نبرد بدر با نام های بدر الکبری یا بدر القتال نیز یاد شدهکه آن را از غزوات بدر الاولی یا سفوان (2ق.) و بدر الموعد (4ق.) متمایز می کند. بدر نخستین غزوه ای است که در سوره های قرآن از جمله انفال و آل عمران بازتاب یافته و از آن به «یوم الفرقان» (سوره انفال، آیه41) یعنی روز جدایی حق از باطل و نیز آیتی برای مردم (سوره آل عمران، آیه13) تعبیر شده است. بدر در آن هنگام مکانی برای گردهمایی اعراب به شمار می رفت و هر سال از آغاز ماه ذی قعده به مدت هشت روز بازاری در آن برپا می شد.اکنون منطقه بدر به شهری تبدیل شده و آن از مدینه 150 و از مکه 310 و از دریای سرخ حدود 45 کیلومتر فاصله دارد.
مسلمانان تا پیش از هجرت به مدینه، در برابر آزار مشرکان به صبر فراخوانده می شدند. اما در پی هجرت، خداوند با برشمردن برخی از آزارهای مسلمانان به دست مشرکان، همچون آواره ساختن مسلمانان از خانه و کاشانه خود، غارت و تصرف دارایی مسلمانان مهاجر و نیز بازداشتن آنان از مسجدالحرام و انجام مناسک حج (سوره انفال، آیه34) به ایشان اجازه نبرد داد. (سوره حج، آیه 39-40) خداوند در آیه ای دیگر، ظلم های مشرکان را گناهی بدتر از نبرد در ماه حرام دانسته است. (سوره بقره، آیه217) این آیه در پی سریه نخله (2ق.) نازل شد که در ماه حرام رخ داد و به کشته شدن یک تن از کافران به نام عمرو بن حضرمی و ضبط اموال این کاروان انجامید.قریش این شکست را موجب سرافکندگی خود در میان قبایل عرب دانست و خواهان خون بهای او گشت. این یکی از بهانه های ابوجهل برای ترغیب و تشویق مکیان در نبرد با پیامبر(ص) بود. اما عامل اصلی نبرد بدر، تهدید کاروان تجاری مکیان به دست مسلمانان بود.
غزوه بدر از مهم ترین جنگ های پیامبر(ص) است که در سرزمینی به همین نام رخ داد. نزول چندین آیه در قرآن در شان این نبرد (سوره آل عمران، آیه13، 123-125، 169؛ سوره انفال، آیه5، 7، 9، 11، 15-17، 41، 65، 67-68؛ سوره سجده، آیه21؛ سوره دخان، آیه16) و نیز جایگاه حاضران در این نبرد نزد مسلمانان، بیانگر اهمیت آن در اسلام است. از نبرد بدر با نام های بدر الکبری یا بدر القتال نیز یاد شدهکه آن را از غزوات بدر الاولی یا سفوان (2ق.) و بدر الموعد (4ق.) متمایز می کند. بدر نخستین غزوه ای است که در سوره های قرآن از جمله انفال و آل عمران بازتاب یافته و از آن به «یوم الفرقان» (سوره انفال، آیه41) یعنی روز جدایی حق از باطل و نیز آیتی برای مردم (سوره آل عمران، آیه13) تعبیر شده است. بدر در آن هنگام مکانی برای گردهمایی اعراب به شمار می رفت و هر سال از آغاز ماه ذی قعده به مدت هشت روز بازاری در آن برپا می شد.اکنون منطقه بدر به شهری تبدیل شده و آن از مدینه 150 و از مکه 310 و از دریای سرخ حدود 45 کیلومتر فاصله دارد.
مسلمانان تا پیش از هجرت به مدینه، در برابر آزار مشرکان به صبر فراخوانده می شدند. اما در پی هجرت، خداوند با برشمردن برخی از آزارهای مسلمانان به دست مشرکان، همچون آواره ساختن مسلمانان از خانه و کاشانه خود، غارت و تصرف دارایی مسلمانان مهاجر و نیز بازداشتن آنان از مسجدالحرام و انجام مناسک حج (سوره انفال، آیه34) به ایشان اجازه نبرد داد. (سوره حج، آیه 39-40) خداوند در آیه ای دیگر، ظلم های مشرکان را گناهی بدتر از نبرد در ماه حرام دانسته است. (سوره بقره، آیه217) این آیه در پی سریه نخله (2ق.) نازل شد که در ماه حرام رخ داد و به کشته شدن یک تن از کافران به نام عمرو بن حضرمی و ضبط اموال این کاروان انجامید.قریش این شکست را موجب سرافکندگی خود در میان قبایل عرب دانست و خواهان خون بهای او گشت. این یکی از بهانه های ابوجهل برای ترغیب و تشویق مکیان در نبرد با پیامبر(ص) بود. اما عامل اصلی نبرد بدر، تهدید کاروان تجاری مکیان به دست مسلمانان بود.
wikihaj: غزوه_بدر
دانشنامه عمومی
غَزوهٔ بَدْر یا بَدْرُ الْکُبریٰ، نخستین نبرد بزرگِ محمد، پیامبر اسلام، در مواجهه با مشرکان مکه بود که در ۱۷ تا ۲۱ رمضان سال دوم ه. ق ( ۱۳ تا ۱۷ مارس ۶۲۴ میلادی ) رخ داد. این، نخستین نبردی بود که مسلمانان مدینه، موسوم به انصار، نیز در آن شرکت داشتند. این نبرد با پیروزی قاطع مسلمانان و کشته و اسیر شدن جمع زیادی از سپاه مکه به پایان رسید.
منطقهٔ بدر واحه ای در میان مکه و مدینه است که شهرتش به خاطر وجود چاه های آب در آن است. بازاری که در پیش از اسلام در منطقهٔ بدر برقرار می شد، هر ساله از اول تا هشتم ذیقَعده و با مراسم عبادی در برابر بُت ها و برنامه های تفریحی همراه بود. سالانه دو کاروان تجاریِ بزرگ از مکه خارج می شد و سود حاصل از آن، بخش عمدهٔ درآمد اهل مکه را شامل می شد و همهٔ تاجران مکه در آن سهیم بودند و تقریباً برای هر کس از اهل مکه اهمیت داشت. در جمادی الْاوّل یا جمادی الثّانی سال دوم ه. ق، ابوسفیان کاروان تجاری بزرگی را به مقصد شام رهبری کرد و محمد از این موضوع باخبر شد. ۱۵۰ تا ۲۰۰ تن از مسلمانان برای حمله به آن در ذِی الْعَشیره کمین کردند و کمی بعد دریافتند که کاروان چند روز پیش از آنجا گذشته است؛ پس تصمیم گرفتند هنگام بازگشتِ کاروان به مکه به آن حمله کنند. از سوی دیگر، ابوسفیان که شرایط منطقه را به خوبی زیر نظر داشت، گویا از مأموران محمد آگاهی یافت و برای مقابله با این اقدام، کسی را به مکه فرستاد تا مکیان را از قصد مسلمانان آگاه سازد. این خبر موجب تلاطم در مکه شد اما در ابتدا چندان جدی تلقی نشد. بهرامیان در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، احتمال می دهد که این جدی تلقی نشدن، به جهت در نظر گرفتن شرایط مسلمانانِ مدینه بوده است. در مکه، ابوجهل مسئول تجهیز سپاه مکیان بود و احتمالاً این فرصت را برای از بین بردن محمد مناسب می دید.
هنگام بازگشت کاروان از شام به مکه، محمد از طریق دو فرستاده خود مطلع شد که کاروان با ۴۰ نفر و نزدیک به پنجاه هزار دینار طلا عازم مکه است. سپاه مسلمانان متشکل از ۳۰۰ تا ۳۱۷ تن ( ۸۲ تا ۸۶ تن از مهاجرین، ۶۱ تن از اوس و ۱۷۰ تن از خزرج ) و ۲ یا ۳ اسب و ۷۰ شتر به سمت منطقهٔ بدر حرکت کردند. دربارهٔ علت ورود سپاهیان مسلمان به منطقهٔ بدر، این احتمال داده می شود که مسلمانان تصور داشتند کاروان تجاری قریش برای معامله و داد و ستد، به بازار بدر مراجعه خواهد کرد. این درحالی است که آنان از مواجهه با سپاه مکیان اطلاعی نداشتند و اصحاب محمد انتظار نداشتند که در این نبرد، با جنگی سخت مواجه شوند. در مقابل، سپاه مکه متشکل از ۹۵۰ سرباز، شامل ۱۰۰ سواره نظام و ۶۰۰ سرباز زره پوش و تعداد زیادی شتر، به رهبری عمرو ابن هشام ( ابوجهل ) بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمنطقهٔ بدر واحه ای در میان مکه و مدینه است که شهرتش به خاطر وجود چاه های آب در آن است. بازاری که در پیش از اسلام در منطقهٔ بدر برقرار می شد، هر ساله از اول تا هشتم ذیقَعده و با مراسم عبادی در برابر بُت ها و برنامه های تفریحی همراه بود. سالانه دو کاروان تجاریِ بزرگ از مکه خارج می شد و سود حاصل از آن، بخش عمدهٔ درآمد اهل مکه را شامل می شد و همهٔ تاجران مکه در آن سهیم بودند و تقریباً برای هر کس از اهل مکه اهمیت داشت. در جمادی الْاوّل یا جمادی الثّانی سال دوم ه. ق، ابوسفیان کاروان تجاری بزرگی را به مقصد شام رهبری کرد و محمد از این موضوع باخبر شد. ۱۵۰ تا ۲۰۰ تن از مسلمانان برای حمله به آن در ذِی الْعَشیره کمین کردند و کمی بعد دریافتند که کاروان چند روز پیش از آنجا گذشته است؛ پس تصمیم گرفتند هنگام بازگشتِ کاروان به مکه به آن حمله کنند. از سوی دیگر، ابوسفیان که شرایط منطقه را به خوبی زیر نظر داشت، گویا از مأموران محمد آگاهی یافت و برای مقابله با این اقدام، کسی را به مکه فرستاد تا مکیان را از قصد مسلمانان آگاه سازد. این خبر موجب تلاطم در مکه شد اما در ابتدا چندان جدی تلقی نشد. بهرامیان در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، احتمال می دهد که این جدی تلقی نشدن، به جهت در نظر گرفتن شرایط مسلمانانِ مدینه بوده است. در مکه، ابوجهل مسئول تجهیز سپاه مکیان بود و احتمالاً این فرصت را برای از بین بردن محمد مناسب می دید.
هنگام بازگشت کاروان از شام به مکه، محمد از طریق دو فرستاده خود مطلع شد که کاروان با ۴۰ نفر و نزدیک به پنجاه هزار دینار طلا عازم مکه است. سپاه مسلمانان متشکل از ۳۰۰ تا ۳۱۷ تن ( ۸۲ تا ۸۶ تن از مهاجرین، ۶۱ تن از اوس و ۱۷۰ تن از خزرج ) و ۲ یا ۳ اسب و ۷۰ شتر به سمت منطقهٔ بدر حرکت کردند. دربارهٔ علت ورود سپاهیان مسلمان به منطقهٔ بدر، این احتمال داده می شود که مسلمانان تصور داشتند کاروان تجاری قریش برای معامله و داد و ستد، به بازار بدر مراجعه خواهد کرد. این درحالی است که آنان از مواجهه با سپاه مکیان اطلاعی نداشتند و اصحاب محمد انتظار نداشتند که در این نبرد، با جنگی سخت مواجه شوند. در مقابل، سپاه مکه متشکل از ۹۵۰ سرباز، شامل ۱۰۰ سواره نظام و ۶۰۰ سرباز زره پوش و تعداد زیادی شتر، به رهبری عمرو ابن هشام ( ابوجهل ) بود.
wiki: غزوه بدر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید