پیشنهادهای زهرا کوهی ور (١١٨)
راضی، خوشحال
- بالاترین - عامیانه به معنای "خیلی خوب"
certainly dead
The slang adjective jelly is a fun synonym and alteration of jealous, formed by tacking a –y ending onto a phonetic spelling of its first syllable به ...
It is slang for one person respecting another person's ability میشه اینجوری معنی کرد: حرفه ای ها همدیگه رو میشناسن
در اینجا مقصود دقیقا لغت planty هست نه plenty 2 ) در انیمیشن لِگو خطاب به گیاه گفته میشودplanty 1 ) به نقل از urban dictionary: Planties are humans ...
"it's like "stop lying
If you give something your best shot, you do it as well as you possibly can تمام تلاشت رو کردی به اندازه کافی تلاش کردی
سر به فلک میذاره
Its someone who is a dork, and a douchebag. Somewhat mentally retarded خل و چل کله پوک
تصورشم نمی تونی بکنی
در بعضی موارد به معنای ( شهامت، جرات ) هست
a type of collocation where a lexical item is tied to a grammatical one ترکیب یک بخش دستوری با یک واژه like to swim like swimming
گاهی در پاسخ به no way استفاده میشه. در واقع در مخالفت با no way - no way ( امکان نداره ) - yes way ( معلومه که داره )
خسته کردن کسی با صحبت طولانی و حوصله سر بر یا کار کسل کننده
گستاخ، پررو معنای قدیمی: میمون اهلی
در فولکور، "روشنایی مرداب" نوری است که مسافران شب ها در مرداب ها و باتلاق ها می بینند. نام های دیگر: فانوس جک اُ، فانوس راهب، فانوس عجیب وغریب و. . ...
used when you are disagreeing with someone برای مخالفت با انجام کاری استفاده میشه
If you say that someone is being put out to pasture, you mean they are no longer being employed because they are considered to be too old or no longe ...
چراغ راهنما
با لگد شکستن ( مثلا دَر )
to go to bed or to sleep
بلامانع
If you say you couldn't agree more/less, you mean you completely agree/disagree I couldn't agree less : کاملا مخالفم، صد در صد مخالفم I couldn't agre ...
we're on to you: دستتو خوندیم
mad خل شده
To allow one to attack someone or something بذار حسابشو برسم
Boar - headed یه دنده، خودسر
ذرت آبنبات: نوعی شیرینی هرمی شکل سه رنگ که مخصوص فصل پاییز و هالوین است در آمریکای شمالی
لجباز
مغز متفکر گروه
گیر افتادن
( colloquial ) Comparative form of scared: more scared بیشتر ترسیده
یار، عزیز قمری
یا عیسی مسیح یا خداااا ( برای تعجب به کار میرود )
مضطرب بودن دلشوره داشتن
A individual on instagram who is full of themselves and likes to show it
تاثیر گذار
To be ready, willing, or eager to do something
a frozen dessert made with yogurt
سخت کار کردن
A day on which a group of students, generally the senior class, leaves the campus and its responsibilities for a day.
بدون شک
If you've got dibs, you consider yourself to have the right to the thing that you've made a claim to حق خود دانستن مال خود دانستن
پر کردن چیزی با مایع بصورت کامل to fill ( something ) completely with a liquid
Crazy Days is an annual event in Downtown Brookings featuring deals, steals, and fun for the whole family یک نوع ایونت سرگرم کننده دوستان کمک کنند ک ...
دسترسی به بزرگراه
از شدت خستگی خواب رفتن
گردهمایی مدیران و کارکنان شرکت a meeting outside the company ( in a resort area )
assess whether something is suitable ارزیابی اینکه مناسبه یا خیر