تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نظرم علاوه بر همه اینها، گاهی میشه نوشت �الهام گرفتن از ، با الهام از. . �، خیلیم قشنگ میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بعضی جاها به معنای طرح هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با توجه به تعریفِ زیر �کودکانِ با استعداد یا تیزهوش یا نابغه � معنی میده: Gifted children are born with above - average natural abilities. Talented ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گاهی به معنای �حدنصاب� هست که چون حدنصاب رو تو همه متون نمیشه نوشت کلمه �معیار� رو میشه به جاش بکار برد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کاربر فرشته عشق عزیز، �راجب� غلط هست، �راجع به� درسته، افراد باسوادی مثل شما بهتر هست که املای خودشون رو تقویت کنن چون نظراتشون برای دیگر افراد جامعه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

گاهی به معنای سوق دادن کسی به سوی کاری یا هدفی یا چیزی هم هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

الهام گرفته از. . نشات گرفته از. . . با تکیه بر. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

هویداست بدیهی است آشکار است واضح است مبرهن است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

سرخوردگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به همین خاطر - به همین دلیل، به همین سبب - نتیجتا - بنابراین - سرانجام - در نهایت - دستِ آخر - آخرسر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

روسیاه، سرشکسته، بدنام، رسوا، خوارشده، مفتضح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ارجاع، نسبت، ارتباط اسناد، اِطلاق، انتساب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بعضی جاها به این معان هم میتونه باشه� مبنا، پایه، اساس و مقدمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

عبور کردن، پشت سر گذاشتن، گذر کردن، حل کردن به ویژه زمانی که در مورد بحران یا مشکل بکار برده شه باشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

به عنوان صفت میتونه معنای فوق العاده، بی رقیب، بی نظیر را هم داشته باشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سیستم آموزشی، نظام آموزشی، نظام تحصیلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چرب زبان و چاپلوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ابزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جانِ کلام - لبِ مطلب - مختصر و مفید - به طور خلاصه - خلاصه اینکه و. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گاهی به معنای تفکیک هست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوران ابتدایی هم میتونه معنا بده نه صرفا مدرسه ابتدای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گاهی به معنای �تقویت کننده یا تقویت کردن� هم میتونه بیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حق تالیف گاهی به این صورت میاد authorship attribution که به معنای �خصوصیات نویسنده� هست و در مباحث مربوط به هوش مصنوعی برای موضوع شناسایی نویسنده از ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

معقول، منطقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشینه، سابقه، عقبه هم میتونه معنا بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرتبط بودن با. . . مرتبط با. . . در ارتباط با . . . . هدف اصلی. . . محوریت بودن. . . مرکزیت داشتن. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حق تالیف، حق مؤلف گاهی به صورت ترکیب authorship attribution میاد که به معنای شناسایی نویسنده از طریق بررسی سایر تالیفاتش هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اعتباربخشی، اعتبار بخشیدن، معتبر ساختن، تصدیق کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در نقش اسم: رشوه - فریب در نقش فعل: تطمیع - رشوه دادن - فریب دادن - گول زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به طورِ قانع کننده ای به نحوی مجاب کننده به صورتِ متقاعد کننده ای با بیانی مستدل و اقناع کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مبنا/مبانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی چیزی از چیزی دیگه یا کسی از کسی دیگه �پیشی گرفته� باشه یا �فراتر رفته� باشه یا �جلو زده� باشه، سبقت گرفته باشه از outgrowth of استفاده میشه یا ح ...

پیشنهاد
٢

غلبه تصادفیِ مرتبه اول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آموزش دیده - تحصیل کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در جاهای مختلف معانی متفاوتی می تونه داشته باشه مثلا: زمان انجام، زمان پیشگیری، زمان سفارش، پیش زمان تهیه کالا و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاهی میتونه �پذیرش� معنا بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتبار بخشیدن، معتبر ساختن، تصدیق کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در نتیجه، به دنبالِ آن، در پیِ آن، نتیجتا، در نهایت، ماحصلِ آن ین بود که، نتیجه آن این بود که، نتجر شد که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو بعضی متن ها به معنای محیط های آزاد و به دور از نظارت، محیط های غیر امنیتی - در واقع گاهی در معنایِ متضاد با secure به کار برده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مورد اسناد و گزارش ها و . . . به معنای طبقه بندی شده و سِرّی و محرمانه هم هست مثلا compartmented reporting که به معنای گزارش سِرّی و طبقه بندی شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بعضی جاها �پشتیبانی کردن� هم معنی میده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به صورت مجزا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توجه داشتن به چیزی یا کسی یا کاری، پاییدن، زیرنظر داشتن، مراقب . . بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

�پیشرو� هم به همه معانی قبلی اضافه کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنای �منسوخ شده� �منقضی شده� یا �قدیمی شده� هست تو یعضی متون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

MD مخفف Managing Director هست به معنای مدیرعامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موجِز - مختصر - خلاصه - چکیده - جانِ کلام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دستگیره، شستی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مورد لباس پوشیدن به معنای پشت به جلو پوشیدن هست یعنی پشت لباس بیافته جلو موقع پوشیدنش اما در مورد انجام کار یا پیگیری یک روند یعنی اشتباه انجام دا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدینه فاضله، آرمان شهر

١