پیشنهادهای زهرا مرادی (٦٤)
به نظرم علاوه بر همه اینها، گاهی میشه نوشت �الهام گرفتن از ، با الهام از. . �، خیلیم قشنگ میشه
بعضی جاها به معنای طرح هست
با توجه به تعریفِ زیر �کودکانِ با استعداد یا تیزهوش یا نابغه � معنی میده: Gifted children are born with above - average natural abilities. Talented ...
گاهی به معنای �حدنصاب� هست که چون حدنصاب رو تو همه متون نمیشه نوشت کلمه �معیار� رو میشه به جاش بکار برد.
کاربر فرشته عشق عزیز، �راجب� غلط هست، �راجع به� درسته، افراد باسوادی مثل شما بهتر هست که املای خودشون رو تقویت کنن چون نظراتشون برای دیگر افراد جامعه ...
گاهی به معنای سوق دادن کسی به سوی کاری یا هدفی یا چیزی هم هست.
الهام گرفته از. . نشات گرفته از. . . با تکیه بر. . .
هویداست بدیهی است آشکار است واضح است مبرهن است
سرخوردگی
به همین خاطر - به همین دلیل، به همین سبب - نتیجتا - بنابراین - سرانجام - در نهایت - دستِ آخر - آخرسر
روسیاه، سرشکسته، بدنام، رسوا، خوارشده، مفتضح
ارجاع، نسبت، ارتباط اسناد، اِطلاق، انتساب
بعضی جاها به این معان هم میتونه باشه� مبنا، پایه، اساس و مقدمه
عبور کردن، پشت سر گذاشتن، گذر کردن، حل کردن به ویژه زمانی که در مورد بحران یا مشکل بکار برده شه باشه.
به عنوان صفت میتونه معنای فوق العاده، بی رقیب، بی نظیر را هم داشته باشه
سیستم آموزشی، نظام آموزشی، نظام تحصیلی
چرب زبان و چاپلوس
ابزار
جانِ کلام - لبِ مطلب - مختصر و مفید - به طور خلاصه - خلاصه اینکه و. .
گاهی به معنای تفکیک هست.
دوران ابتدایی هم میتونه معنا بده نه صرفا مدرسه ابتدای
گاهی به معنای �تقویت کننده یا تقویت کردن� هم میتونه بیاد
حق تالیف گاهی به این صورت میاد authorship attribution که به معنای �خصوصیات نویسنده� هست و در مباحث مربوط به هوش مصنوعی برای موضوع شناسایی نویسنده از ...
معقول، منطقی
پیشینه، سابقه، عقبه هم میتونه معنا بده
مرتبط بودن با. . . مرتبط با. . . در ارتباط با . . . . هدف اصلی. . . محوریت بودن. . . مرکزیت داشتن. . .
حق تالیف، حق مؤلف گاهی به صورت ترکیب authorship attribution میاد که به معنای شناسایی نویسنده از طریق بررسی سایر تالیفاتش هست.
اعتباربخشی، اعتبار بخشیدن، معتبر ساختن، تصدیق کردن
در نقش اسم: رشوه - فریب در نقش فعل: تطمیع - رشوه دادن - فریب دادن - گول زدن
به طورِ قانع کننده ای به نحوی مجاب کننده به صورتِ متقاعد کننده ای با بیانی مستدل و اقناع کننده
مبنا/مبانی
وقتی چیزی از چیزی دیگه یا کسی از کسی دیگه �پیشی گرفته� باشه یا �فراتر رفته� باشه یا �جلو زده� باشه، سبقت گرفته باشه از outgrowth of استفاده میشه یا ح ...
غلبه تصادفیِ مرتبه اول
آموزش دیده - تحصیل کرده
در جاهای مختلف معانی متفاوتی می تونه داشته باشه مثلا: زمان انجام، زمان پیشگیری، زمان سفارش، پیش زمان تهیه کالا و. . .
گاهی میتونه �پذیرش� معنا بده
اعتبار بخشیدن، معتبر ساختن، تصدیق کردن
در نتیجه، به دنبالِ آن، در پیِ آن، نتیجتا، در نهایت، ماحصلِ آن ین بود که، نتیجه آن این بود که، نتجر شد که
تو بعضی متن ها به معنای محیط های آزاد و به دور از نظارت، محیط های غیر امنیتی - در واقع گاهی در معنایِ متضاد با secure به کار برده میشه
در مورد اسناد و گزارش ها و . . . به معنای طبقه بندی شده و سِرّی و محرمانه هم هست مثلا compartmented reporting که به معنای گزارش سِرّی و طبقه بندی شده ...
بعضی جاها �پشتیبانی کردن� هم معنی میده.
به صورت مجزا
توجه داشتن به چیزی یا کسی یا کاری، پاییدن، زیرنظر داشتن، مراقب . . بودن
�پیشرو� هم به همه معانی قبلی اضافه کنید
به معنای �منسوخ شده� �منقضی شده� یا �قدیمی شده� هست تو یعضی متون
MD مخفف Managing Director هست به معنای مدیرعامل
موجِز - مختصر - خلاصه - چکیده - جانِ کلام
دستگیره، شستی
در مورد لباس پوشیدن به معنای پشت به جلو پوشیدن هست یعنی پشت لباس بیافته جلو موقع پوشیدنش اما در مورد انجام کار یا پیگیری یک روند یعنی اشتباه انجام دا ...
مدینه فاضله، آرمان شهر