پیشنهادهای ZabanHi (٢٨٧)
خودمختاری / استقلال خودمختاری یعنی توانایی تصمیم گیری و اداره ی خود بدون کنترل یا دخالت دیگران. یعنی استقلال و آزادی عمل بر اساس ارزش ها و انتخاب های ...
کالاوارگی یا کالایی سازی 🔹 تعریف ساده: کالایی سازی یعنی تبدیل چیزی که ذاتاً کالا نبوده ( مثل احساسات، روابط انسانی، فرهنگ، دانش یا طبیعت ) به چیزی ...
( از یک نمایشگر یا سیستم کامپیوتری ) که یک تصویر سه بعدی ایجاد می کند که به نظر می رسد کاربر را احاطه کرده است.
رایج کردن / معروف کردن / همه گیر کردن
ابداع شده توسط / ابداع کردن یک واژه یا اصطلاح توسط کسی
ابداع شده توسط / ابداع کردن یک واژه یا اصطلاح توسط کسی
شبیه سازی ها / نسخه های تقلیدی / بازنمایی های جعلی
دفاع کردن از. . . / حمایت کردن از. . . / طرفداری کردن از. . .
علم ارتباط و کنترل در انسان، حیوان و ماشین
علم ارتباط و کنترل در انسان، حیوان و ماشین
Loop ( as a noun ) = حلقه / چرخه / دور Loop ( as a verb ) = حلقه زدن / دور زدن / در چرخه افتادن
تحول / دگرگونی / تغییر اساسی
طعنه / کنایه / طنز تلخ
تکه تکه شدن / فروپاشی / گسستگی
زوال / پوسیدگی / فروپاشی
شامل بودن / نمایش دادن / ارائه دادن ( به عنوان ویژگی برجسته )
جبرگرایی: عقیده ای که می گوید همه چیز از قبل تعیین شده و علت و معلولی است و انسان اراده آزاد ندارد.
معضل/ دو راهی/ مشکل دشوار
تصویر/ بازنمایی / شرح/ نمایش/ تصویرسازی
ازتصور کردن، دوباره تصور کردن، بازاندیشی خلاقانه درباره ی چیزی
اهداف / مقاصد / منظورها
توجیه / دلیل منطقی / مبنای فکری / ضرورت انجام
موقت / اولیه / آزمایشی / قابل تغییر
Tentative Outline = طرح کلی اولیه
طرح کلی / چارچوب / فهرست اولیه
کمیک بوک ها یا رمان های تصویری ژاپنی با سبک بصری خاص
برجستگی / اهمیت / شهرت / جایگاه ویژه
عمدی / آگاهانه / هدفمند
جامع، کامل، همه جانبه
دامنه / گستره / حوزه
محدودیت ها / قیود / موانع
قابل گسترش دادن یا اعمال کردن یک نتیجه، قانون، یا مشاهده به موقعیت ها، افراد، یا نمونه های دیگر. 🔹 به زبان ساده: وقتی می گوییم "یک نتیجه تعمیم پذیر ...
زمینه / حوزه / عرصهٔ مفهومی یا فکری
زیست اخلاقی یا اخلاق زیستی
جلب کردن / به دست آوردن / کسب کردن ( معمولاً درباره توجه، حمایت، شهرت، یا اعتبار )
جلب کردن / به دست آوردن / کسب کردن ( معمولاً درباره توجه، حمایت، شهرت، یا اعتبار )
تناقض / تضاد / ناسازگاری
نوعی ترکیب تقلیدی از سبک ها، بازی با فرم ها یا بازآفرینی سبک های دیگر بدون لزوماً انتقاد
بی ثبات کردن / برهم زدن / متزلزل ساختن / از بین بردن ثبات
به طور کلی / سطحی / غیر دقیق
بیگانگی از زندگی / ازخودبیگانگی در زندگی
فروپاشی یا ازهم گسیختگی سوژگی ( یا هویت فردی )
�پایانی� یا �بحرانی�
قانون مند کردن / نظام مند کردن / تدوین کردن / کدگذاری کردن
گزیده / گلچین / مجموعه آثار منتخب
در بستر خود قرار دادن / در چارچوب مناسب جای دادن / نسبت دادن به زمینهٔ علمی موجود
ترکیب می کند / تلفیق می کند / یکپارچه می سازد
فراخواندن، احضار کردن، به یاد آوردن، زنده کردن ( احساس یا تصویر در ذهن )