پیشنهاد
٠

کارواژه های کنشگرانه اربی: افعال لازم انگلیسی: intransitive verbs

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنودن مایۀ دگرگونی جیزی شدن، تاثیر کردن در چیزی سرواژه: هنودن [ تاثیر کردن to affect ] دستور واژه: بهنای بن واژه: هنای نام واژه: هنایش [تاثیر effec ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همشکنی ( همشکانی ) همدیگر را شکستن، همدیگر را نقض کردن، ناقض هم بودن همشکانی از سرواژه شکاندن است. اربی: تناقض انگلیسی: contradiction ایرانی: همشکن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنشساز هر انچه که کنشی را می سازد یا پدید اورنده ی کنشی است. اربی: عامل انگلیسی: agent, factor

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درمان ناپزیر untreatable

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درمان ناپزیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبود ایرانی فقدان اربی absence انگلیسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رهیافت نمی تواند جایگزین approach شود. ریشه شناسی: [ad proch [to near نزدیک شدن. اگر بخواهیم گرته برداری کنیم که همان نزدیک شدن به چیزی، تراگفت ان خو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بارنهاد کنونی واژه اربی ( توجیه ) از بنواژه ( وجه ) ، هیچ پیوندی با ریشه اربی خود ندارد. بارنهاد اربی توجیه، روی به کسی کردن است، که در زبان امروزی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کژنمایی = کوشش برای درست وانمود کردن جیزی که می دانیم نادرست است با به کار بردن کژگزاره ها.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رواداری رواداری کردن با کسی یا چیزی روا داشتن چیزی کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ، برای پیشبرد کاری. پزیرفتن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رواداری - کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ناهمسو با خواست درونی خود، برای پیشبرد کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رواداری - کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ناهمسو با خواست درونی خود، برای پیشبرد کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم پوشی و کوتاه امدن از خواسته خود بر خلاف خواست درونی، برای مدارا کردن با کسی یا چیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دید من به نگر من

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه شناسی methodology شناخت گامهایی است که پژوهشگر در روند پژوهش خود برمی دارد. شناخت شیوه انجام کار. شیوه = method

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منحرف شدن کژ راهه رفتن کژروی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن خاطر جمع SURE

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایرانی: کارساز اربی: موثز انگلیسی: effective

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش انگاره = پیش فرض = presumption an idea that is taken to be true on the basis of probability انگاره ای که درست بودنش را پیشاپیش بر پایه شایدینگی، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیدمان در برابر واژه نظریّه است که به انگلیسی theory گفته می شود. دیدمان - نظریّه دیدگاه - منظر چشم انداز - منظره نگرش - نظر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اربی = ارتقاء انگلیسی = upgrade فرا به نهاد بالا فرابرد فرا بردن فرابرد کردن فرابری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واداشتن وادار کردن واداری compulsory [اجباری، زوری، محبوری]

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واشکافی / واشکافتن همان تجزیه/تجزیه کردن اربی است، به نهاد چیزی/پرسمانی را به پاره های سازنده اش جدا کردن. decompose, breakdown

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبرد مانش، جنگ برای ماندن struggle for existence

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/mA. nesh/ مانش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانش می تواند از شکوفه های کارواژه ماندن باشد، هم نعشت واژه های اربی بقا و انگلیسی survival

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهبرد - استراتژی strategy راهکار - تاکتیک tactic

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انچه از خود واژه پیداست، بهترین حالت و نهشتار چیزی، کمال، درستی، راستی perfection بهبود = بهتر بودن فربود = بهترین بودن کمبود = کم بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بند از سرواژه بستن، دستور واژه ببند، بن واژه بند برامده است و نام واژه ان بند است، افزاری که با ان بتوان چیزی را به چیزی بست و بندمند کرد. بندواژه هم ...

٢