پیشنهاد‌های اریا کرباسی (١٠٨)

بازدید
٣٠٥
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ارزش شدن بی پایه شدن ارزش و جایگاه خود را از دست دادن مانند پول یک کشور devaluation

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاوبندی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سهمگینانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کژواره برابرنهاد irony و همچنین کنایه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسار گشایی لنگرگشایی ازاد و رها کردن شناور یا کشتی از لنگر unmoor در رشته های دیگر هم کاربرد دارد با همین درونمایه مانند رهاسازی پولهای ستانش شده.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لنگرگشایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جنگنده های نهفته Stealth Fighters

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زیر پوستی زیر میزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخملی /makh. ma. li/ چک: Sametov� revoluce انگلیسی: The Velvet Revolution ایرانی: انقلاب مخملی، براندازی مخملی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورافکنی / ورا افکنی برابر نهاد واژه ی project انگلیسی است و هم نهاد با traject نمی تواند باشد. پیشاوند ورا با فرا یکسان است و همتراز پیشاوند - pro . ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترارفت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پابرجا ماندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاینده بودن پایندگی داشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایرانی: به همانه ی اربی: به مثابه ی، به منزله ی، در حکم انگلیسی: to amount to something the same as something

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاکسازی پالودن پالایش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fluctuating = نوسانی، نوسانمند، نوساندار نوسان واژه ای ایرانی است. نوسان همان ناسان، نابسان، نبسان، ناهمسان، نابسامان است. انجه که سان ندارد. سان ه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوسان همان ناسان، نابسان، نبسان، ناهمسان، نابسامان است. انجه که سان ندارد. سان همان سامان است. پس نوسان واژه ای ایرانی است. نوسان داشتن نوسانی بود ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش بینی ناپزیر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناهمگن، ناهمگون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدبین گرایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دورویی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جازدن چیزی به نام چیزی دیگر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بهره جویی، سودجویی بهره = صرفه نمونه: ان کار نمی صرفد. = ان کار بهره ای ندارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیدمان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناکار - خنثی ناکار کردن - خنثی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنودناپزیری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گان نشانک جمع نیست بلکه همان نشانک جمع ان است که در واژه هایی که به ه پایان می یابند، برای اسانی گویش گ به ان افزوده می شود مانند ستمدیده ستمدیدگان، ...

پیشنهاد
٠

کارواژه های کنشگیرانه اربی: افعال متعدّی انگلیسی: transitive verbs

پیشنهاد
٠

کارواژه های کنشگرانه اربی: افعال لازم انگلیسی: intransitive verbs

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هنودن مایۀ دگرگونی جیزی شدن، تاثیر کردن در چیزی سرواژه: هنودن [ تاثیر کردن to affect ] دستور واژه: بهنای بن واژه: هنای نام واژه: هنایش [تاثیر effec ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همشکنی ( همشکانی ) همدیگر را شکستن، همدیگر را نقض کردن، ناقض هم بودن همشکانی از سرواژه شکاندن است. اربی: تناقض انگلیسی: contradiction ایرانی: همشکن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنشساز هر انچه که کنشی را می سازد یا پدید اورنده ی کنشی است. اربی: عامل انگلیسی: agent, factor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درمان ناپزیر untreatable

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درمان ناپزیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نبود ایرانی فقدان اربی absence انگلیسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رهیافت نمی تواند جایگزین approach شود. ریشه شناسی: [ad proch [to near نزدیک شدن. اگر بخواهیم گرته برداری کنیم که همان نزدیک شدن به چیزی، تراگفت ان خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بارنهاد کنونی واژه اربی ( توجیه ) از بنواژه ( وجه ) ، هیچ پیوندی با ریشه اربی خود ندارد. بارنهاد اربی توجیه، روی به کسی کردن است، که در زبان امروزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کژنمایی = کوشش برای درست وانمود کردن جیزی که می دانیم نادرست است با به کار بردن کژگزاره ها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رواداری رواداری کردن با کسی یا چیزی روا داشتن چیزی کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ، برای پیشبرد کاری. پزیرفتن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رواداری - کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ناهمسو با خواست درونی خود، برای پیشبرد کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رواداری - کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ناهمسو با خواست درونی خود، برای پیشبرد کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم پوشی و کوتاه امدن از خواسته خود بر خلاف خواست درونی، برای مدارا کردن با کسی یا چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از دید من به نگر من

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیوه شناسی methodology شناخت گامهایی است که پژوهشگر در روند پژوهش خود برمی دارد. شناخت شیوه انجام کار. شیوه = method

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منحرف شدن کژ راهه رفتن کژروی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن خاطر جمع SURE

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایرانی: کارساز اربی: موثز انگلیسی: effective

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش انگاره = پیش فرض = presumption an idea that is taken to be true on the basis of probability انگاره ای که درست بودنش را پیشاپیش بر پایه شایدینگی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دیدمان در برابر واژه نظریّه است که به انگلیسی theory گفته می شود. دیدمان - نظریّه دیدگاه - منظر چشم انداز - منظره نگرش - نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اربی = ارتقاء انگلیسی = upgrade فرا به نهاد بالا فرابرد فرا بردن فرابرد کردن فرابری کردن