پیشنهادهای اریا کرباسی (١٠٨)
١٠٣
٤ ماه پیش
٠
واداشتن وادار کردن واداری compulsory [اجباری، زوری، محبوری]
٤ ماه پیش
٠
واشکافی / واشکافتن همان تجزیه/تجزیه کردن اربی است، به نهاد چیزی/پرسمانی را به پاره های سازنده اش جدا کردن. decompose, breakdown
٤ ماه پیش
٢
نبرد مانش، جنگ برای ماندن struggle for existence
٤ ماه پیش
٠
/mA. nesh/ مانش
٤ ماه پیش
٠
مانش می تواند از شکوفه های کارواژه ماندن باشد، هم نعشت واژه های اربی بقا و انگلیسی survival
٤ ماه پیش
٠
راهبرد - استراتژی strategy راهکار - تاکتیک tactic
١٠ ماه پیش
١
انچه از خود واژه پیداست، بهترین حالت و نهشتار چیزی، کمال، درستی، راستی perfection بهبود = بهتر بودن فربود = بهترین بودن کمبود = کم بودن
١٠ ماه پیش
١
بند از سرواژه بستن، دستور واژه ببند، بن واژه بند برامده است و نام واژه ان بند است، افزاری که با ان بتوان چیزی را به چیزی بست و بندمند کرد. بندواژه هم ...