تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

increase ( something ) by a large or excessive amount افزایش زیاد چیزی مثلا Inflating the price of petroleum

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Almost It's vertically impossible

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به واقعیت مبدل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساخته شده از Uranium glass is a new type of glass fashioned of nuclear waste in order to dispose of the unwanted material

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خط داستانی جذاب ( کتاب / فیلم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A better than normal Unusually good به طرز فوق العاده ای خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزه چیز ممنوعی زیر دندون کسی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Equate with

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی محدود شده هم می تونه باشه Animal testing should be reserved

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مبتنی بر واقعیت در بستر واقعیت This film is grounded in reality خود ground in یعنی مبتنی بودن Most phobias are grounded in childhood experiences ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه مثال دیگه می تونه بیماری مشترک ( بین انسان و حیوان ) باشه Shared diseases between humans and animals

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در رایتینگ و برای شیفت از نکات مثبت به منفی از On a more negative note و برای شیفت از منفی به مثبت از On a more positive note استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مکان های آموزشی مراکز آموزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر این

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای بیان کردن اثر چیزی With the effect of acquisition of quality being heightened

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A fixed percentage درصد ثابت هم می تونه معنی بده Some people believe that companies should employ a quota of women in all jobs.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خط پروازی برای هواپیما یا هلی کوپتر مسیر مشخصی که ازش رد میشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تورم فزاینده تورم همیشه درحال افزایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Apparently

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رقابت سالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیامدهای قانونی the legal implications for the company are still uncertain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Media tycoon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه شخص خارجی ( معمولا خانم ) که تو خونه آدمهای پولدار در ازای یه اتاق، وعده های غذایی و مقداری پول کار میکنه کارهایی مثل پرستاری بچه، نظافت، آشپزی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سه رقمی triple - digit inflation تورم سه رقمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Tourists

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنی رفتار کردن منطبق با نُرم ( چیزی ) یا پیروی کردن از نرم ( چیزی ) هست. مثلا پیروی از قوانین یا عرف When a person is stated to conform, this imp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عرف پذیرفته شده هنجار مورد قبول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مردم پولدار ( که به لحاظ تعداد درجامعه در اقلیت هستند ) the small number of people who are treated better than others and have special advantages pe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نرم های اجتماعی، عرف های اجتماعی any of various established rules, methods, procedures, and practices that have been accepted as guides for social co ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

محدودیت های مالی Also, because of financial constraints and changing attitudes in society, polygamy is becoming less and less common. همچنین بخاطر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

You can't remember it Sorry. . . . . Her name escapes me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Immigration = entering foreign country to live Emigration = leaving your own country permanently

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Immigration = entering foreign country to live Emigration = leaving your own country permanently

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار مشغول بودن، خیلی درگیر بودن، کار داشتن، مشکلات و کارهای زیادی برای رسیدگی داشتن To be too busy. To have too many things to deal with or a lot ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آستانه تحمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بالا بردن آگاهی عمومی در ارتباط با برخی مسائل عمومی مثل اعتیاد، مشکلات زیست محیطی ، کم آبی و. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

آسیب دیده , بحران زده ، گرفتار Affected by an undesirable feeling or condition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقررات ساخت و ساز کلمه code یکی از معانیش مقررات و ضوابط هست مقرران ساخت و ساز که معمولا از طرف شهرداری و نظام مهندسی ابلاغ میشه مثل استاندارهای ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Best quality and price I'm usually after the best value for money

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anything that helps you see things that maybe you hadn't seen before An eye opener event/experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میشه برای هر موضوعی از ساختار xxxxx person استفاده کرد معنی اش میشه اهل . . . . . Like/don't like sth very much مثلا I'm not a flower person اهل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

برای زمانی که درخواست برای چیزی بسیار زیاد است. opular demand when a lot of people have asked for something to be done, performed etc مثلا • It was ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

And so on. . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

یکی از معانیش می تونه Can باشه I get to work from home sometimes

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Be pretty good at sth E ) Are you good at taking photo? Yeah, I can hold my own

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

We can add well to may, might and could when there is evidence to justify the reason E ) I think cinemas my well disappear ( because we have seen so ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Something often true ( not always )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Annoyed I'd be a bit put out if someone called me idiot ناراحت عصبانی آشفته بهم ریخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ضمیر خودآگاه چیزی که در کنترل اراده و اختیار انسان هست مثلا حرف زدن و راه رفتن به وسیله ضمیر خودآگاه کنترل میشه اما نفس کشیدن و پلک زدن با ضمیر ناخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سوگواری یا مرثیه میتونی معنی مناسبی باشه مثلا Requiem for a dream مرثیه ای برای یک رویا