تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

محتوای جانبدارانه / مغرضانه ( در مورد رسانه ها و شبکه های اجتماعی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ظهور پیدایش emerge pop up

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Developing countries کشورهای جهان سوم / در حال توسعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رویکرد مستقیم - چیزی که میخوای رو نپیچونی و مستقیم بگی direct in your approach say what you need in a straightforward way. If you want to propose ma ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرصت یادگیری و کسب تجربه an opportunity to learn and gain experience, such as: "This internship provides great exposure to new skills and experien ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

به معنی انتقال دادن ( شغلی ) هم هست مثلا My uncle were a doctor and posted to that city back then

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

میشه مسلط بودن به زبان هم معنی بشه he possessed several languages besides his native tongue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

almost immediately خیلی زود؛ به زودی

پیشنهاد
١

it seems to pass slowly because you are bored or have nothing to do Time passes slowly زمان دیر ( و خسته کننده ) میگذره I always find that time ha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It is often used to describe a place of natural beauty and tranquility, and can also indicate a place of nurture or comfort. در دامان طبیعت By Livi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to use ( something ) in an effective way به معنای استفاده کردن / تجربه کردن هم هست My dream home would be in the suburb. There I would get the best ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در متون آکادمیک به معنی کاهش پیدا کردن، پایین اومدن ، تقلیل پیدا کردن هستش The proportion of it slipped to a mere 8 percent in 1995

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در تضاد کامل ( با چیزی که قبلا بیان شده ) در نقطه مقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر. . . . . . . . . نبود ( شرایط فرضی ) Had it not been for his quick thinking, the building might have caught fire اگه تیزهوشیش / واکنش سریعش نبو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

it is not surprising it is not wonder تعجبی نداره که. . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامتعارف - بی سابقه - شنیده نشده e ) Divorce and family breakdown were virtually unheard of just 100 years ago

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قطع کردن پول تو جیبی ( به عنوان نوعی از تنبیه برای بچه ها ) Nowadays parents should replace new methods of punishment such as withholding allowance ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

invoke یعنی استمداد طلبیدن یا درخواست عاجزانه داشتن خصوصا از قدرت بالاتر مانند خداوند Provoke به معنای تحریک کسی هست برای انجام عملی که معمولا تداعی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

social can describe people, whereas the adjective societal cannot describe people هر دو صفت بجای هم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند با این تفاوت که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پکیج مسافرتی ارزان قیمت ( که قابلیت سوا کردن ندارد، یعنی بلیط و هتل و مثلا 2 تا گشت داخل پکیج هست و نمیشه یکی رو نخواست ) the offer of a lower pric ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

when a person doesn’t grow or develop as much as he or she should رشد نکرده ( معمولا ناشی از سو تغذیه و کمبود ویتامین ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرید عمده کردن department stores have the advantage of buying in bulk, allowing them to offer better prices to customers

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب گسترده ای از That restaurant give you an extensive selection of cousins

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به عبار دیگه / اینجوری بگم که by which I mean ~ = that is to say ~ what I intend to say is ~ in other words When I go on vacation, I want to have fu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اوج کار یا اوج موفقیت یک هنرمند he wants to go out on a high note after his last role in that movie مترادف climax

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرمنده بودن بابت ( موضوعی ) Ashamed of not being a better daughter for her parents Ashamed of Your Kid's Behavior You should be ashamed of yourself

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

helping each person in your organization, division, or team understand their individual role in achieving the vision کمک به توسعه درک و فهم ( در مورد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که خجالتی هست اینجا شخصی که از رفتن به استیج برای مثلا سخنرانی فراریه مشابه همین camera shy رو داریم که کسی هست که از دوربین فراریه و دوست نداره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی خانمان کردن از جایی راندن میتونه معادل uproot هم باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قوانین صریح / واضح / شفاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از فرصت استفاده کردن یا فرصت رو از دست ندادن معادل با کله / سر رفتن if it arose, I would jump at the opportunity

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

fierce or ruthless in competition رقابت بسیار شدید جوری که بازار و شرایط حاکم بر اون بی رحم بنظر میرسه جوری که کوچکترین اشتباه شرکتها می تونه به قیمت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئولیت اجتماعی تعهد اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مبنای محکم / برمبنای چیزی که پشتوانه محکمی داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درصد ثابتی از . . . . . A quota of women / men / disabled

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Schemes طرح / برنامه Initiatives have been implemented in some countries to bring migrants home

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برهم زننده چیزی Excessive focus on cleanness are upsettingthe bacterial balance and maybe contributing to the huge increase in allergies and immune ...

پیشنهاد
١

برهم زننده وضع موجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a decorative piece of blue cloth that is given to the winner in a contest or competition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میراث خانوادگی چیزی که در خانواده بین نسلی دست به دست میشه مثل انگشتر، ساعت و. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به لحاظ احساسی به کسی یا چیزی وابسته بودن That book has sentimental value and I'm emotionally attached to it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خط ویژه دوچرخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

it seems to be true درست به نظر رسیدن But something about his story does not ring true . I was told a story that rings true, whether it is or not . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی به چیزی نیاز داشتن بدجور نیازمند چیزی بودن If a person need something badly, he might invent that to meet his need

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقریبا هر چیزی تقریبا همه چیز E ) nearly everything we do has changed because of the Internet

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معمولا با فعل make استفاده میشه مثلا Paris make a great city break destination

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

cold, dry, and fresh mountain air هوای سرد و خشک کوهستانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a forest where trees grow vigorously, especially with luxuriant foliage جنگل سرسبز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Causing quite a lot of argument/ disagreement

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیفیت محور E ) the shift towards a premium range of goods would force manufacturers to invest more in their productions to keep up with the quality ...