تاریخ
٣ سال پیش
متن
The students seem to get an inordinate amount of homework for their age.
دیدگاه
١

به نظر می رسد که دانش آموزان مقدار زیادی از تکلیف شب را نسبت به سن خود دریافت می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
No one on the team could meet the coach's inordinate demands.
دیدگاه
٥

هیچ کس در تیم نمی تواند خواسته های بی حد و حصر مربی را برآورده کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
One afternoon that spring the weather became inordinately hot, boiling up to midsummer levels.
دیدگاه
٠

یک بعدازظهر در آن بهار هوا بیش از حد گرم شد و تا حد چله تابستان جوش آمد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The BBC must ensure that due impartiality is preserved in its news programmes.
دیدگاه
١

بی بی سی باید اطمینان حاصل کند که بی طرفی لازم ( مناسب ) در برنامه های خبری خود حفظ شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Impartiality is essential to a judge.
دیدگاه
١

انصاف برای یک قاضی واجب است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The broadcasting media are statutorily required to be impartial.
دیدگاه
٠

طبق قانون رسانه های صداوسیمایی ( خبری ) باید بی طرف باشند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He gave an impartial view of the state of affairs in Ireland.
دیدگاه
١

وی دیگاهی بی طرفانه درباره وضعیت امور در ایرلند ارائه داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Reporters must be impartial and not show political bias.
دیدگاه
٢

خبرنگاران باید بی طرف باشند و تعصب سیاسی از خود نشان ندهند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A trial must be fair and impartial.
دیدگاه
٠

دادرسی باید عادلانه و بی طرفانه باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The wife of the accused has maintained an impartial stance throughout the trial.
دیدگاه

همسر متهم در تمام مدت دادگاه موضع بی طرفی داشته است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
They offer impartial advice on contraception.
دیدگاه
٠

آنها توصیه های بی چشم داشتی را در مورد پیشگیری از بارداری ارائه می دهند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Careers officers offer impartial advice to all pupils.
دیدگاه

افسران مشاغل مشاوره بی چشم داشتی را به همه دانش آموزان ارائه می دهند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His teaching evoked his students' creativity.
دیدگاه
٥

تدریس او خلاقیت دانشجویانش را برانگیخت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The music in this slow passage evokes images of a drowsy summer's day.
دیدگاه
٩

موسیقی در این گذرگاه آرام تصاویری از یک روز خواب آلود تابستان را تداعی می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The documentary offers an insight into the everyday lives of millions of ordinary Russian citizens.
دیدگاه
٠

این فیلم مستند بینشی از زندگی روزمره میلیون ها شهروند عادی روسیه ارائه می دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The family made discreet enquiries about his background.
دیدگاه

خانواده درباره سوابق او پرسشهای محرمانه ای انجام دادند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He assured her that he would be discreet.
دیدگاه
٢

او به او اطمینان داد که با احتیاط رفتار خواهد کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His desk was discreetly placed behind a screen.
دیدگاه
٢

میز کار او به طور نامحسوس پشت یک پرده قرار داشت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She coughed discreetly to announce her presence.
دیدگاه
٠

او برای اعلام حضور خود با احتیاط سرفه کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Bland, banal music tinkled discreetly from hidden loudspeakers.
دیدگاه
١

موسیقی غیرمعمول و مبتذل، به طور نامحسوس از بلندگوهای مخفی به صدا در آمد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His latest book is a delightful children's tale about talking animals.
دیدگاه
١

آخرین کتاب او یک داستان جذاب کودکان در مورد حیوانات سخنگو است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The hotel is delightfully situated close to the waterfront.
دیدگاه
٠

این هتل به طور چشم نوازی در نزدیکی اسکله واقع شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A doctor who gives away confidential information about patients is not behaving professionally.
دیدگاه
٠

پزشکی که اطلاعات محرمانه ای در مورد بیماران می دهد ، به طور حرفه ای رفتار نمی کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Your medical records are strictly confidential .
دیدگاه
١

سوابق پزشکی شما کاملاً محرمانه است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The affair must be kept confidential.
دیدگاه
٠

این ماجرا باید محرمانه باقی بماند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Revealing confidential information to a rival company could land you in serious trouble with your boss.
دیدگاه

افشای اطلاعات محرمانه برای یک شرکت رقیب می تواند شما را با رئیس خود درگیر مشکلات جدی کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She accused them of leaking confidential information about her private life.
دیدگاه
٣

وی آنها را به درز اطلاعات محرمانه درباره زندگی خصوصی اش متهم کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was their adviser, confidant and father confessor.
دیدگاه
٢

او مشاور ، معتمد و راهنمای معنوی پدر آنها بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her sister was her confidant, the one to whom she told all her secrets.
دیدگاه
٧

خواهرش معتمد ( راز نگه دار ) او بود ، کسی که همه اسرار خود را به او می گفت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
All information supplied will be treated confidentially.
دیدگاه
٠

با کلیه اطلاعات ارائه شده به صورت محرمانه برخورد می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He told me confidentially that he's thinking of resigning next year.
دیدگاه
١

او به من محرمانه گفت که در فکر استعفا در سال آینده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Can I speak to you confidentially?
دیدگاه
١

آیا می توانم با شما خصوصی صحبت کنم؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He confidentially authorized me to act for him while he is abroad.
دیدگاه
٠

او به من به طور مخفیانه ( یواشکی ) اجازه داد که در خارج از کشور برای او کار کنم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I didn't want to agitate her by telling her.
دیدگاه
٣

نمی خواستم با گفتنش تحریکش کنم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
All you need to do is gently agitate the water with a finger or paintbrush.
دیدگاه
١

تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که به آرامی با انگشت یا قلم مو آب را به هم بزنید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Pour the powder into the solution and agitate it until the powder has dissolved.
دیدگاه
٠

پودر را داخل محلول بریزید و آن را هم بزنید تا پودر حل شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The unions continue to agitate for higher pay.
دیدگاه
١

اتحادیه ها برای دستمزد بالاتر همچنان غوغا به پا می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Many victims of violence have been leading agitators against corruption, as well as high-profile leftist activists.
دیدگاه
٠

بسیاری از قربانیان خشونت ، مخالفان ضد فساد و همچنین فعالان برجسته چپ را رهبری کرده اند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The riots were the work of political agitators.
دیدگاه

شورش ها کار آشوبگران سیاسی بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Yet, along with journalists, poets, literary figures, and agitators, they do help form opinions.
دیدگاه
٠

با این وجود ، آنها در کنار روزنامه نگاران ، شاعران ، چهره های ادبی و تشویشگران، به شکل گیری نظرات کمک می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Agitators were exciting the people to rebel/to rebellion against their rulers.
دیدگاه
٠

اغتشاشگران مردم را به شورش و طوغیان علیه حاکمانشان برانگیختند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Small shopkeepers carried on a long agitation against the big department stores.
دیدگاه
٠

فروشگاه های کوچک اعتراض عمومی طولانی ای را علیه فروشگاه های بزرگ انجام دادند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The suspect's agitation increased when the officers began to question him about his past.
دیدگاه
٠

وقتی مأموران شروع به سوالات از او درباره گذشته او کردند ، اضطراب ( تشویش ) او بیشتر شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
In their most visible work, astronauts will let loose a retrievable satellite carrying a coffin-sized inflatable antenna.
دیدگاه
٠

در مشهودترین کار خود ، فضانوردان یک ماهواره قابل بازیابی را که حامل یک آنتن بادی به اندازه تابوت است ، رها می کنند ( آزاد می سازند ) .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Records shall remain legible, readily identifiable and retrievable.
دیدگاه
٠

اسناد باید خوانا ، قابل شناسایی و قابل بازیابی باقی بمانند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Chinese have long recognized the importance of retrievable reconnaissance satellites.
دیدگاه
٠

مدت هاست که چینی ها به اهمیت ماهواره های قابل بازیابی پی برده اند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
If we continue to use water at our current rate, our supply will inevitably run out.
دیدگاه
٤

اگر ما همچنان به میزان فعلی خود از آب استفاده کنیم ، تامین برق ( ذخایر ) ما به طور حتم تمام می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Later, he was embarrassed by his inadvertent outburst.
دیدگاه
١

بعداً ، او از فوران خشم ناخواسته خود شرمسار شد ( خجالت کشید ) .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Numerous inadvertent casualties occurred during the battle.
دیدگاه
١

در طول این نبرد تلفات ناخواسته بی شماری رخ داده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This expandable phone system lets you upload unlimited free recordings of your favorite songs or sounds that you can set as your telephone ringer.
دیدگاه
٢

این سیستم تلفنی قابل ارتقا به شما امکان می دهد ضبط رایگان موسیقی و آهنگ های مورد علاقه خود را که می توانید به عنوان زنگ تلفن خود تنظیم کنید را بارگذا ...