تاریخ
٣ سال پیش
متن
His English improved enormously because of his association with British people.
دیدگاه
٣

انگلیسی او به دلیل ارتباط با مردم انگلیس بسیار پیشرفت کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was enormously sympathetic when my father died.
دیدگاه
٢

او وقتی پدرم درگذشت بسیار دلسوز بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
As he expected, his endorsement got wide press coverage.
دیدگاه
٠

همانطور که انتظار داشت ، تأیید وی بازتاب گسترده ای در مطبوعات داشت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
But despite their endorsement in the municipal elections last October, it is not the moderates who hold the balance of power.
دیدگاه
٠

اما علیرغم حمایت آنها در انتخابات شهرداری در اکتبر گذشته ، این اعتدال گرایان نیستند که توازن قوا را حفظ می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His presidential campaign won endorsement from several celebrities.
دیدگاه
٢

کمپین انتخاباتی وی برای ریاست جمهوری مورد حمایت چندین چهره مشهور قرار گرفت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She's always conspicuous because of her bright clothes and queer hair style.
دیدگاه

او همیشه بخاطر لباسهای روشن و مدل موهای عجیب و غریب خودنمایی می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The advertisements were all posted in a conspicuous place.
دیدگاه

همه این تبلیغات در یک مکان قابل رویت قرار گرفتند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
There was a conspicuous landmark ahead.
دیدگاه

یک اثر تاریخی برجسته در جلو دیده می شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I felt very conspicuous in my red coat.
دیدگاه

من در کت قرمز خودم کاملاً انگشت نما شدم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
It was an age of conspicuous consumption — those who had money liked to display it.
دیدگاه
١

این یک عصر ( دوره ) مصرف گرایی تجملی بود - کسانی که پول داشتند دوست داشتند آن را به نمایش بگذارند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Its colouring makes it highly conspicuous.
دیدگاه

رنگ آمیزی آن بسیار چشمگیر است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The foreigners were conspicuous in this small Chinese village.
دیدگاه
٢

خارجی ها در این دهکده کوچک چینی انگشت نما بودند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The difference between this child's talent and that of the other students was conspicuous.
دیدگاه
٤

تفاوت بین استعداد این کودک و سایر دانش آموزان کاملاً مشهود بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her distrust of him was conspicuous.
دیدگاه
٢

بی اعتمادی او به او عیان بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
There was a conspicuous lack of emotion shown at the man's funeral.
دیدگاه
٧

در مراسم خاکسپاری این مرد فقدان احساسات آشکار دیده شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She cut a breadth of the silk.
دیدگاه
٠

او پهنای پارچه ابریشم را برید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Who can measure the breadth of a mother's love?
دیدگاه
٠

چه کسی می تواند وسعت عشق یک مادر را اندازه گیری کند ( بسنجد ) ؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We were impressed with the breadth of his knowledge on the subject.
دیدگاه
١

ما از وسعت دانش او در این زمینه تحت تأثیر قرار گرفتیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The road stretched out across the broad valley.
دیدگاه
١

جاده در آن دره وسیع امتداد داشت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We define education very broadly and students can study any aspect of its consequences for society.
دیدگاه
٠

ما آموزش را بسیار به طور گسترده تعریف می کنیم و دانش آموزان می توانند هر جنبه ای از پیامدهای آن را برای جامعه مطالعه کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His proposals met with a broadly favourable response.
دیدگاه
١

پیشنهادهای وی با استقبال گسترده مطلوبی روبرو شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The term 'business' is here interpreted broadly to include all types of organization in the public and private sectors.
دیدگاه
١

اصطلاح "تجارت" در اینجا به طور گسترده ای تفسیر می شود که شامل انواع سازمانها در بخشهای دولتی و خصوصی است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The government has broadly endorsed a research paper proposing new educational targets for 14 - year - olds .
دیدگاه
٠

دولت به طور فراگیر یک مقاله پژوهشی را پیشنهاد کرده است که اهداف جدید آموزشی را برای نوجوانان 14 ساله پیشنهاد می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The President broadly got what he wanted out of his meeting.
دیدگاه
٠

رئیس جمهور به طور کلی آنچه را که می خواست از جلسه خود به دست آورد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Early diagnosis and treatment can usually prevent blindness.
دیدگاه
١

تشخیص و درمان به موقع معمولاً می تواند از نابینایی ( کوری ) جلوگیری کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His blindness is the result of an accident.
دیدگاه
٠

نابینایی او ناشی از یک تصادف است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her blindness of both eyes resulted from a traffic accident.
دیدگاه
٠

نابینایی هر دو چشم او ناشی از یک حادثه رانندگی است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She groped blindly for the door handle.
دیدگاه
٠

کورکورانه ( کورمال کورمال ) دستگیره در را گرفت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Don't just blindly accept what you are told.
دیدگاه
١

فقط آنچه را به شما گفته می شود کورکورانه قبول نکنید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Never copy foreign things blindly or mechanically.
دیدگاه
٠

هرگز موارد خارجی را کورکورانه و بدون فکر کپی نکنید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Sunshine and water are beneficial to living things.
دیدگاه
٣

آفتاب و آب برای موجودات زنده مفید است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This means, the children have to feel, that they acted badly, and they have to feel, that they can also act beneficially, if they make the effort.
دیدگاه
٠

این بدان معنی است که کودکان باید احساس کنند که بد عمل می کنند و احساس کنند که اگر تلاش کنند می توانند به طور سودمند هم عمل کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Thus attempts beneficially the exploration of innovation talents training pattern in our country.
دیدگاه
٠

بنابراین سعی می شود به طور سودمند الگوی آموزش استعدادهای نوآوری را در کشور ما کشف کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Mutually beneficially cooperation has entered into a new period of all-round development.
دیدگاه
٠

همکاری سودمند متقابل وارد دوره جدیدی از توسعه همه جانبه شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
These new agents may be most beneficially combined with chemotherapeutic agents to which melanoma has been refractory in the past.
دیدگاه
٠

این عوامل جدید ممکن است بیشترین ثمربخشی را در ترکیب با عوامل شیمی درمانی داشته باشند که ملانوم در گذشته مقاوم به آنها بوده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was a major beneficiary of the video boom and used his profits to diversify and expand abroad.
دیدگاه
٠

او یکی از ذینفع اصلی رونق ویدئو بود و از سود خود برای متنوع سازی و گسترش در خارج از کشور استفاده کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
If the trust is due at once, the beneficiary can claim with priority over other creditors.
دیدگاه
٠

اگر اعتماد به یک باره حاصل شود، مکفول له می تواند با اولویت نسبت به سایر طلبکاران مطالبه کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The main beneficiary of it was the agricultural worker and the principal loser the landowner.
دیدگاه
٣

ذینفع اصلی آن کارگر کشاورزی و بازنده اصلی صاحب زمین بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The national theatre will be the main beneficiary of the millionaire's largesse.
دیدگاه
٢

تئاتر ملی ذینفع اصلی فیلم بزرگ میلیونر خواهد بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her husband was the chief beneficiary of her will.
دیدگاه
٣

شوهرش وارث اصلی وصیت نامه او بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was the chief beneficiary of his father's will.
دیدگاه
٢

او مهمترین وارث وصیت نامه پدرش بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Who will be the main beneficiary of the cuts in income tax?
دیدگاه
١

چه کسی ذینفع اصلی کاهش مالیات بر درآمد خواهد بود؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We're having a benefit to raise money for the children's hospital.
دیدگاه
٠

ما از مزایای جمع آوری پول برای بیمارستان کودکان برخوردار هستیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I hope this advice benefits you in some way.
دیدگاه
٠

امیدوارم این مشاوره به نوعی برای شما سودمند باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The new public swimming pool will benefit the entire community.
دیدگاه
٦

استخر شنای عمومی جدید به نفع کل جامعه خواهد بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Our company provides benefits such as health insurance and paid vacations.
دیدگاه
٢

شرکت ما مزایایی مانند بیمه درمانی و مرخصی استحقاقی ( با حقوق ) را ارائه می دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Exercise provides many benefits for your health.
دیدگاه
١٢

ورزش فواید زیادی را برای سلامتی شما به ارمغان می آورد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Iron deficiency anemia, as evidenced by a high prevalence of low hemoglobin levels, was a widespread problem.
دیدگاه
٠

کم خونی ناشی از فقر آهن ، همانطور که با شیوع بالای سطح هموگلوبین پایین مشهود است ، یک مشکل گسترده ( شایع ) بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Will the prevalence of heroin use increase, decline or become stable?
دیدگاه

آیا شیوع مصرف هروئین افزایش ، کاهش یا پایدار خواهد ماند؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The prevalence of conflict in Gascony during this period reflects the vulnerability of minors to the political ends of their elders.
دیدگاه
١

رواج درگیری در گاسکونی در این دوره نشان دهنده آسیب پذیری افراد زیر سن قانونی از اهداف سیاسی بزرگان آنها است.