تاریخ
٣ سال پیش
متن
The firm has achieved a dominant position in the world market.
دیدگاه
١

این شرکت به جایگاه برتر در بازار جهانی دست یافته است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She was the dominant partner in the relationship.
دیدگاه
٥

او شریک اصلی در این رابطه بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His defeat ended American domination of the sport.
دیدگاه
١

شکست وی نفوذ آمریکایی ها را بر این ورزش پایان داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Don't allow your problems to dominate your life.
دیدگاه
٦

اجازه ندهید که مشکلات شما بر زندگی شما غلبه کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The issue of gun control will dominate the next election.
دیدگاه
٠

مسئله کنترل اسلحه در انتخابات بعدی حکمفرما خواهد بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The superpower attempted to dominate over other countries.
دیدگاه
٣

این ابرقدرت تلاش کرد تا بر کشورهای دیگر سلطه یابد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The giant jets that increasingly dominate the world's airways.
دیدگاه
٢

جت های غول پیکری که به طور فزاینده ای بر مسیرهای هوایی جهان تسلط دارند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The strong usually dominate over the weak.
دیدگاه
٥

قوی معمولاً بر ضعیف غالب می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The company has a distinctive logo that makes it well known.
دیدگاه
٧

این شرکت دارای یک آرم ( لوگوی ) متمایز است که باعث شناخته شدن آن می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I distinctly remember asking him not to tell her about the new sales figures. .
دیدگاه
١

به طور واضح به یاد دارم که از او خواسته ام در مورد ارقام جدید فروش به او چیزی نگوید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was a small man, distinctly foreign in appearance.
دیدگاه
٢

او مرد کوچک اندامی بود که از نظر ظاهری به وضوح بیگانه بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He explained quite straightforwardly that there wasn't enough work for us all.
دیدگاه
٣

او کاملاً صریح توضیح داد که کار کافی برای همه ما وجود ندارد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Mr Winchester is impressively knowledgeable about all manner of things.
دیدگاه
٥

آقای وینچستر به طور تحسین برانگیزی در مورد همه مسائل آگاه است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
For a cultivated man to be ignorant of foreign languages is a great inconveniece.
دیدگاه
٥

برای یک انسان متمدن بی توجهی به زبان های خارجی ناراحتی بزرگی است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He has also called for an acceleration of political reforms.
دیدگاه
٧

وی همچنین خواستار تسریع در اصلاحات سیاسی شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
In other words, a scarcity value attaches at present to the possession of a licence.
دیدگاه
٥

به عبارت دیگر ، ارزش کالاهای کمیاب در حال حاضر به داشتن مجوز وابسته است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Scarcity of resources and marketing opportunities Companies are restricted by a shortage of resources from pursuing every identifiable marketing opportunity.
دیدگاه
٣

کمبود منابع و فرصت های بازاریابی شرکت ها به دلیل کمبود منابع در پیگیری هر فرصت بازاریابی قابل شناسایی ، محدود می شوند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Old properties in the town have acquired a scarcity value.
دیدگاه
٥

املاک قدیمی در این شهر ارزش کمیابی پیدا کرده اند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We will set down the factory administration and goods inspection systems diversely according to different products and requirements.
دیدگاه
٤

ما مدیریت کارخانه و سیستم های بازرسی کالا را با توجه به محصولات و نیازهای مختلف به طور متنوع تنظیم خواهیم کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She said she was not going to attribute blame or seek revenge for what had happened.
دیدگاه
٤

وی گفت که قصد ندارد تقصیرات را به گردن کسی بیاندازد یا انتقام آنچه را که اتفاق افتاده است بگیرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He claimed that he was not exceeding the speed limit.
دیدگاه
٧

او ادعا کرد که از حد سرعت مجاز فراتر نمی رود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The nose wheel is steered conventionally through the rudder pedals from both sides.
دیدگاه
٥

چرخ دنده از دو طرف به طور معمول از طریق پدال های سکان هدایت می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The machines roar incessantly during the hours of daylight.
دیدگاه
٤

در ساعت های روشنایی روز دستگاه ها بی وقفه سر و صدا می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Their victory was largely a result of their brilliantly orchestrated election campaign.
دیدگاه
٤

پیروزی آنها عمدتا نتیجه مبارزات انتخاباتی سازمان یافته درخشان آنها بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her article brilliantly demolishes his argument.
دیدگاه
٣

مقاله او به طور ماهرانه استدلال او را از بین می برد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Their bafflement is increased when they find such major changes made.
دیدگاه
٦

سردرگمی ( دست پاچگی ) آنها هنگامی افزایش می یابد که چنین تغییرات عمده ای را تشخیص دهند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The smart money begins to bid for out - of - favor stocks, which at temptingly low bargain prices.
دیدگاه
٤

پول هوشمند شروع به عرضه سهام خارج از سود می کند ، که با قیمت های معامله کننده به طور وسوسه انگیزی پایین است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Intolerant societies are often also among the most technologically backward.
دیدگاه
٥

جوامع متعصب اغلب از نظر فنی از عقب مانده ترین افراد هستند.