ترجمههای موسی (٥٧٨)
این هیئت گزارشی منصفانه درباره انتخابات ارائه داد.
این کتاب شرح منصفانه ( عادلانه ) ای از جنگ را بیان می کند و خواننده می تواند تصمیم بگیرد که آیا این جنگ ارزش آن را داشت یا نه.
شما نمی توانید قول بودجه مالی که دیروز داده اید را انکار کنید ( زیر سیبیلی رد کنید ) .
ما کل بودجه خود را برای امسال هزینه کرده ایم.
کل سوال در مورد تخصیص منابع هفته آینده بررسی خواهد شد.
سهم بندی باید براساس یک مجموعه دقیق از معیارها انجام شود.
به طور مسخره ای چرت است که باور کنیم عدد 13 بدشانسی می آورد.
بحث در مورد سیاست های تعدیل اجباری معلمان بی معنی است.
برای اکثر مردم قرن پانزدهم تصور اینکه زمین گرد باشد ، احمقانه بود.
یک پیش فرض ( فرضیه ) کلی وجود دارد که پزشک بهتر می داند.
آنها از بی شرمی او خشمگین ( عصبانی ) شدند.
یک استدلال ( توجیه ) قوی به نفع صحت گفته های آنها وجود دارد.
تا زمانی که مجرم بودن آنها ثابت نشود ، همه حق فرض ( اصل ) برائت ( ادعای بی گناهی ) را دارند.
با استدلال ( استنباط ) به اینکه دکتر بهتر می داند ، من دارو را مصرف کردم.
یک فرضیه کلی وجود دارد که غذاهای چرب برای قلب شما مضر هستند.
او از تصور ( برداشت، استدلال ) مردم خسته شده بود که این شوهرش بود که دانشمند بود و نه او.
باران می بارد ، این یحتمل ( احتمالاً ) به معنای لغو مسابقه فوتبال شما خواهد بود.
او یک زن بالغ است. احتمالاً خودش می تواند چنین تصمیماتی بگیرد.
او تمام روز غذا نخورده و احتمالاً گرسنه است.
او به صورت تشریفاتی ( به صورت اسمی ) مسئول این پروژه بود.
این شرکت نمی تواند شخصی را که حتی اسماً ( عنواناً ) مسئول آموزش کارکنان است معرفی کند.
در مکینوک ، دورتر از شرق و جنوب ، سیل عظیم ( آب گرفتگی ) در اواخر روز رخ می دهد.
در غیر این صورت ، سیلی از ناامیدی به سراغمان خواهد آمد.
مطالعه دارای ارزش ذاتی است و همچنین به شما در رسیدن به اهداف خود کمک می کند.
در ماهیت اصلی این کار هیچ چیزی وجود ندارد که این کار را برای خانم ها مناسب تر کند.
بخودی خود ( اساساً ) هیچ مشکلی با این ایده وجود ندارد.
این موضوع بخودی خود جالب و به نوبه خودش شایسته ( درخور ) مطالعه است.
من انتظار نداشتم که این کار اساساً ( بخودی خود ) پاداش آور باشد.
گاهی اوقات من تعجب می کنم که آیا مردم به طور ذاتی شرور هستند؟
وقتی مردی با حسن نیت صحبت می کند یا عمل می کند آنگاه خوشبختی مانند سایه اش او را دنبال می کند که هرگز او را ترک نمی کند.
هدف اصلی ضبط حدود 80 سخنران بود که به طور مساوی بین زن و مرد تقسیم شده بود.
او هرگز کوچکترین قصدی برای موافقت با آن نداشت.
پدر و مادرش به اهداف این مرد مشکوک بودند.
ما نتوانستیم منظور نویسنده را در این شعر درک کنیم.
هدف این جلسه بررسی این قطعنامه بود.
او به قصد تحصیل در رشته زیست شناسی به دانشگاه رفت.
او پای او را لگد کرد ، اما این کار عمدی نبود.
من حدس زدم که گذاشتن کیف پول او در خانه عمدی بوده است و نه عملی از روی فراموشی.
او به طور تصادفی سم را قورت داد و مرگ آنی بود.
اگرچه اوبه خواب عمیقی فرو رفته بود، اما بلافاصله بیدار شد.
او عادت داشت که از دستوراتش فوراً اطلاعت شود.