پیشنهادهای Behshad (٨٥)
پرچم ، درفش. Flag.
نبرد ، جدال. War , Battle , Fight.
گرگ ، جمع:Wolves.
فاش شده ، برملا شده.
بتا ، یک کلمه ی یونانی هست که میشه ب یعنی دومین حرف الفبای یونانی. Beta:The second alphabet of Greek language.
آناناس که تو آلمانی هم آناناس میگن . Pineapple:A kind of equatorial fruit.
ماهی سالمون ، ماهی آزاد.
ماهی تن. گوشت ماهی که تو تن ماهیه همینه.
کالباسی که از گوشت ران خوک به دست میاد که نمک میزنن بهش. Ham:A meat make from the tigh of pig.
صدف ، صدف خوردنی ، گوشت صدف. Mussels:A meat that make from mussels.
میگو ، گوشت میگو. Prawn:A meat that it make from Prawn.
اردک ، گوشت اردک. Duck:A meat that it make from duck.
ماهی، گوشت ماهی. وقتی ing بگیره میشه ماهیگیری. Fish=ماهی ، گوشت ماهی. Fishing=ماهیگیری.
جوجه یا مرغ یا خروس پخته شده. جوجه. ترسو هم میشه. Chicken:A meat that it make from chicken , rooster or hen.
بره ، گوشت گوسفند یا بره. Lamb:A meat that make from lamb or sheep.
گوشت گاو. Beef:A meat that it make from cow.
گوشت خوک. Pork:A meat that it make from pig.
اجباری ، به اجبار. procrustean.
عمو ، برادر پدر ، دایی ، برادر مادر.
رئیس ، ارباب ، مدیر. Head , Manager. Turkish:Patron.
خاموش کردن ، قطع کردن. Turn off:To stop the power.
روشن کردن. Light , Lighten.
Turn , Time. فرصت ، دفعه.
ماهیچه ، عضله. Brawn.
رها کردن تیر. . Fire , Shot
اسلحه ، سلاح ، تفنگ. Rifle.
نا شناس ، نا معلوم.
دوباره ، مجدد. Anew.
بر گشت ، بر گشتن ، باز گشت. Comeback.
در میان ، میان. که با Between خیلی فرق داره چون وقتی از Between استفاده می کنیم که بین دو تا چیز باشه اما Among برای بین بیشتر از ۲ تا چیز استفاده ...
ما بین ، بین.
اسم یک بازی ویدیویی که سال 2018 به بیرون داده شد و الان طرفدار های زیادی پیدا کرده است و معنی Among us یعنی=میان ما ، در میان ما.
مخفف کلمه ی Communications هست که میشه:ارتباطات ، اتاق ارتباطات.
هرز ، به درد نخور . مثال: Junk files=فایل های هرز.
مخفف I don't know. I don't know=نمی دونم. Bılmıyorum.
راه اصلی ، مسئله اصلی ، مسیر اصلی ، جریان اصلی.
شنا کردن ، شناور بودن. Swim:Move in water.
انسانیت ، بشریت. Humanity , Manhood.
خنک ، گوارا ، خوب ، بسیار خوب. Cool=Cold. Cool=Good , Very good.
کارخانه. Workhouse. Factory:A place where that people work in it.
اول ، اولین. First:Before all the others. 1st=first
تاریخچه ، تاریخ. History:All the things that happened in the past.
اختراع ، ابداع. Invent:Make or think of something for the first time.
دستگاه کره سازی. Churn:A machine for making butter by shaking milk or cream.
اخم کردن ، ناراضی بودن. Fret.
خیال ، ذهن ، عقل. Wit , Reason
کامل کردن فرم ، پر کردن فرم. Fill=پر کردن ، کامل کردن.
پهن کردن ، گسترده کردن. Extend.
بازگشت ، برگشت. Hark back:Back.
گواهی ، مدرک. Ducument=سند ، مدرک.