پیشنهادهای سینا (٣٥)
در زمینه ی الکتروفورز و زیست شناسی به معنی ردیف ، خط یالاین آنتی بادی مورد نظر است ( در زمینه ی تثبیت ایمنی و الکترو فوری ) IgG protein lane جعبه ( ...
بی اساس ، سست و ضیف ، سست عنصر ، احمقانه Namby - pamby nonsense مزخرفات احمقانه ، چرندیات پوچ و بی اساس
اون ور تر
برای اصرار کردن انجام کاری از یک فرد . ( ( . . . Go on , Madame Pomfery ) ) ( ( خواهش میکنم ( این کار رو بکن ) ، خانم پامفری. . . ) ) آدرس متن ف ...
سر و سامان دادن کارها The doctors told me I likely had six months to live, so I need to start putting my affairs in order now. دکتر بهم گفت احتمالا ...
شاید اینجوری هم معنیش درست باشه It is hear to break the fall ( یک شی نرم ) اینجاس که دست و پای کسی نشکنه
اینم از این
Wild accusations اتهامات بی اساس Wild : بی اساس، ساختگی ، غیر واقع بینانه
تو درد سر افتادن You'll be in for it this time این دفعه تو دردسر می افتی ( این دفعه تو دردسر خواهی افتاد )
کف درست و حسابی برای کسی زدن The give him a round of applause آنها واسش یه کف درست و حسابی زدند .
Wild accusations اتهامات بی اساس
said importantly . . . با غرور خاصی گفت . . .
عجب سعادتی !
bouncing off برخوردن به ، برخورد کردن به
١ - هوشمندانه ۲ - شیک و به روز ، تر و تمیز ۳ - سریعتر و محکم تر
عجیب و غریب Funny looking people انسان های عجیب و غریب
نمادین . معنایش این هست که یک شخص یا شرکت یا . . . در جهان یا کشور یا . . . نماد یک چیز باشد . مثلا گاندی شخصیتی نمادین دارد بدین معنا که هنگامی سخن ...
Best Quran Recitation بهترین تلاوت قرآنی
بازی با کلمات
خانه به دوش
اگر کمکی میکند . . . . ، حداکثر کاری که از دستم بر می آید . . .
وای خدای من
دست به کار شدن، وارد شدن ( آماده انجام کاری شدن )
عقب ماندن
بدتر شدن ، به وضعیت بدتری تبدیل شدن
بررسی کردن ، بادقت نگاه کردن
کیک ذرتی
خیلی بالا ، بالای بالا
با بی مبالاتی حرف زدن
( آدم ) بی مصرف
پست ، دون مایه
یک معنای ادبی داره به معنای غرق در چیزی کردن The sun was rising , washing the house in golden light خورشید دارد بالا می آید و خانه را در نور طلایی غ ...
خون بر گردن داشتن I don't think he would want blood on his hands فکر نمیکنم او دوست داشته باشد خون ( این پسر یا هر کس دیگر به قید قرینه های قبلی در ...
هر لحظه ممکنه . . . Any minute now they see us هرلحظه ممکنه ما رو ببیند
مدرسه ی بازپروری