ترجمههای learner (١٥٣)
کارش پار وقته ولی تعهدش خیلی زیاده
او عادت به خیلی زیاد سیگار کشیدن دارد در حد دو بسته در روز
یعنی اگه شرایطمون سخت بشه پول ماشین هست
اگر شرایط بحرانی بشه همیشه می تونیم ماشینمون را بفروشیم
وقتی جان با سرعت تمام نزدیک شد صف ترافیک را که جاده را بسته بود دید
این خانه ها در امتداد شاهراه بودند . گذشته string along
او مضطرب بود که اختلاف بین دو مرد را اصلاح کند
من انتظار پذیرائی مجلل نداشتم
او از این فرصت استفاده کرد تا دوباره به ما کم محلی کند . ما را تحویل نگیرد
وقتی تیمش باخت خیلی دلسرد و مایوس شد
مری از اینکه ساعتش را گم کرده خیلی ناامید و مستاصله
کار بیهوده انجام دادن - برای کاری که محکوم به شکست است وقت و انرژی گذاشتن
علفهای هرز بسرعت گیاهان ظریف را خشک می کنند
تیم بسکتبال ما در کوارتر آخر اینقدر احساساتی شد که نتوانست بازی کنه
فیل ها اغلب در اطراف رودخانه تانا در شرق کنیا در تعداد زیاد پیدا می شدند
در تابستان جزیره تعداد زیادی بازدید کننده دارد
متقاضی به دنبال بررسی قضایی برای لغو حکم الزام آور بود
تصحیح :bind - over
وقتی ستاره سابق تنیس پشت سر هم باخت شکستش قطعی شد . Hit the buffers : شکست قطعی
عشق و عاشقی که برمی گردد واقعیت بیرون می رود .
دیگران اهداف دست نیافتنی جستجو میکنند . پدر دور زمین دنبال پیژامه عالی می گردد
مادامی که چیزی کم دارید بدون وقفه مشتاق اون هستید
وقتی اون پول را گم کرد گفت :با شهامت سختی آن را بدون شکایت تحمل می کنم
حقیقت اینه که انگلیس با شهامت در حال تحمل سختی ها بدون شکایت است
اما شما باید با شجاعت ناملایمات و سختی ها را تحمل کنید
تولیدکنندگان اتومبیل با شجاعت، ناملایمات و شرایط سخت را تحمل می کنند
آنها خواستار این شدند که توافقنامه بصورت شفاف نوشته شود
این گلوله ها برای انداختن خرس کافی نبودند
یه خار ( سرسوزن ) تجربه ارزش یه صحرا ( یه عالم ) هشدار و اخطار را داره
یه خار ( سرسوزن ) تجربه ازرزش یه صحرا ( یه عالم ) تجربه بیشتره
از طریق تعدیل و بازنشستگی پیش از موعد کاهش کارکنان حاصل میشه
شجاعت و مهارت او ما را وادار به تحسین می کند
او به سمت صفحه شطرنج برگشت و اسب سفید را برداشت
بعضی از اعضا شورای شهر از تعدیل پرسنل مسن تر حمایت می کنند
نرخ تعدیل پنج درصدی که آژانس با مدیریت حفظ کرده تبود . وعده داده شده که سر به فلک بکشد
جناب شفیعی منظ او کارش را ادامه داد , همش به ساعت نگاه می کرد
اجازه نده ذهنت مدام مَشغول این مردم باشه
Wheel up : take off از زمین بلند شدن چرخ هواپیما پرستار شام را جمع کرد
وقتی به مادرم گفتم ۵۰ دلار میخواهم عصبانی شد و غرغر کرد .
اینجا literally معنای exaggerate یا بزرگنمایی می دهد
او غذا را رد کرد و از گرسنگی مرد. یعنی فوق العاده گرسنه بود ولی غذا را رد کرد
برخلاف انتظار فردریک دوم در نهایت پیروز شد
بدون روزنامه از زمانه عقب می مانیم
او اینقدر تیزهوش بود که ضاربینش را قال بگذاره