تاریخ
١ سال پیش
متن
There is a danger that many homes will subside because of the drought.
دیدگاه
٠

این خطر وجود داره بعلت خشکسالی خیلی از خونه ها نشست کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our company will be capitalizing the costs of this new venture.
دیدگاه
٠

شرکت ما هزینه های این ریسک جدید را تهیه یا فراهم می کند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
They should be ashamed of trying to capitalize on this tragedy.
دیدگاه
٠

آنها باید از تلاش برای بهره برداری از این فاجعه خجالت بکشند

تاریخ
١ سال پیش
متن
The opposition tried to capitalize on popular discontent over the new law.
دیدگاه
٠

استفاده کنه .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The opposition tried to capitalize on popular discontent over the new law.
دیدگاه
٠

گروه مخالف سعی کرد از نارضایتی مردم نسبت به قانون جدید

تاریخ
١ سال پیش
متن
Both will capitalize on the beautiful assets already in place in Ventura -- the views, the ocean, the clean air.
دیدگاه
٠

ترجمه گوگل منتهی بجای فعل استفاده خواهند کرد درست است .

تاریخ
١ سال پیش
متن
No procurement agency may fish for unlawful interests by offering bribes to the purchaser or by any other unfair means.
دیدگاه
٠

هیچ آژانس تدارکاتی نمی تواند با پیشنهاد رشوه به خریدار یا هر وسیله غیرمنصفانه دیگر ، دنبال منافع غیرقانونی باشد

تاریخ
١ سال پیش
متن
No procurement agency may fish for unlawful interests by offering bribes to the purchaser or by any other unfair means.
دیدگاه
٠

Fish :دنبال گشتن . هیچ آژانس تدارکاتی با پیشنهاد رشوه به خریدار یا هر وسیله غیر قانونی دیگر

تاریخ
١ سال پیش
متن
The counterpart to discrimination against women in society is sexism in sociology.
دیدگاه
٠

( کلمه معادل ) تبعیض جنسیتی در جامعه شناسی همتای تبعیض علیه زنان در جامعه

تاریخ
١ سال پیش
متن
If you do work for that company, it will represent an infringement of your contract with us.
دیدگاه
٠

اگر به کار در آن شرکت بپردازید این نشان دهنده نقض قرارداد شما با ما خواهد بود . Do work : پرداختن به کار

تاریخ
١ سال پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه . Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ع ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
He's not cut out to be a politician.
دیدگاه
٠

او برای سیاستمدار شدن ساخته نشده

تاریخ
١ سال پیش
متن
Where is the justice of political power if it executes the murderer and jails the plunderer, and then itself marches upon neighboring lands, killing thousands and pillaging the very hills?
دیدگاه
٠

اگه قدرت سیاسی روی زمین همسایه ها رژه میره و هزاران نفر را می کشه و تپه های فراوانی را غارت می کنه

تاریخ
١ سال پیش
متن
The army returned loaded down with plunder.
دیدگاه
١

لشکر با بار اموال غارتی برگشت

تاریخ
١ سال پیش
متن
Henry's army returned loaded down with plunder.
دیدگاه
١

ارتش هنری با بار اموال غارتی برگشتند

تاریخ
١ سال پیش
متن
If I had my way it would be opaque Lycra tights every day of the week.
دیدگاه
٠

بهتره بگیم ساق شلواری لایکرا

تاریخ
١ سال پیش
متن
If I had my way it would be opaque Lycra tights every day of the week.
دیدگاه
٠

Have one' s way، اگه به من باشه هر روز هفته ساق لایکرا می پوشم

تاریخ
١ سال پیش
متن
The engine has been sold for scrap.
دیدگاه
١

موتور برای اوراق کردن فروخته شده است

تاریخ
١ سال پیش
متن
There's not a scrap of truth in the claim.
دیدگاه
٠

در این ادعا ذره ای حقیقت وجود نداره

تاریخ
١ سال پیش
متن
We've sold our old car for scrap.
دیدگاه
٠

ما ماشین قدیمی امان را برای اوراق کردن فروختیم

تاریخ
١ سال پیش
متن
There is a complementarity between life and atomic physics.
دیدگاه
٠

زندگی و فیزیک اتمی مکمل یکدیگرند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He loves to catch up on the news after a trip abroad.
دیدگاه
٠

او عاشق اینه که بعد از یه سفر خارجه به اخبار برسه

تاریخ
١ سال پیش
متن
I have to catch up on my sleep.
دیدگاه
٠

باید کمبود خوابم را جبران کنم

تاریخ
١ سال پیش
متن
The foundry was allowed to go to pot in the seventies and Pringle's started purchasing from outside suppliers.
دیدگاه
٠

ادامه :و پریگلز شروع به خرید از تهیه کنندگان خارجی کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
The foundry was allowed to go to pot in the seventies and Pringle's started purchasing from outside suppliers.
دیدگاه
٠

کارخانه ریخته گری در دهه هفتاد از بین رفت

تاریخ
١ سال پیش
متن
His voice came down the line as clear as a bell.
دیدگاه
٠

صدایش مثل زنگ واضح و کامل بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
Even the big shot has to carry his wife's purse.
دیدگاه
٠

بقول پیران خردمند حتی رئیس جمهور هم به حرف زنش گوش میده

تاریخ
١ سال پیش
متن
A ration book for certain items of food, clothing coupons, driving licence.
دیدگاه
٠

یک دفترچه جیره بندی برای کوپن اقلام خاص غذا و لباس ، گواهینامه رانندگی

تاریخ
١ سال پیش
متن
They are trying to get an interim interdict to stop construction of the road.
دیدگاه
٠

انها در تلاشند تا یک حکم منع موقت بگیرند تا ساخت جاده را متوقف کنند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه باز بماند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه

تاریخ
١ سال پیش
متن
He hammered the wedge into the crack in the stone.
دیدگاه
٠

او گوه را در شکاف سنگ کوبید

تاریخ
١ سال پیش
متن
He is a fool that makes a wedge of his fist.
دیدگاه
٠

او احمقیه که از مشتش گوه درست می کنه . یعنی مشتش را مثل گوه به بقیه میزنه - کتک کاری می کنه

تاریخ
١ سال پیش
متن
The children nursed their allowance so it lasted the whole vacation.
دیدگاه
٠

بچه ها پول توجیبی اشان را کم کم مصرف کردند بطوری که تمام تعطیلات طول کشید

تاریخ
١ سال پیش
متن
She nursed her drink for an hour.
دیدگاه
٠

او کم کم نوشیدنی اش را برای یک ساعت نوشید

تاریخ
١ سال پیش
متن
the firm's bread-and-butter housing contracts
دیدگاه
٠

قراردادهای مسکن نان و آبدار شرکت

تاریخ
١ سال پیش
متن
The Amazon basin is in Brazil.
دیدگاه
٠

حوضه رود آمازون در برزیل است

تاریخ
١ سال پیش
متن
The phone was ringing off the hook here all weekend.
دیدگاه
٠

آخر هفته تلفن مرتب در حال زنگ زدن بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
The phone has been ringing off the hook with offers of help.
دیدگاه
٠

تلفن با ( به دلیل ) پیشنهادهای کمک مرتب در حال زنگ زدن بوده

تاریخ
١ سال پیش
متن
I find gentle persuasion is the best tack.
دیدگاه
٠

من فکر می کنم نرم ترغیب کردن بهترین رویه است . مثلا بجای دستور دادن

تاریخ
١ سال پیش
متن
With a little statistical sleight of hand they could make things look all right.
دیدگاه
٠

با کمی تردستی آماری یا دستکاری آمار آنها می توانند کارها را بهتر نشون بدهند . دروغ سه نوعه دروغ، دروغ شاخدار و آمار

تاریخ
١ سال پیش
متن
He also hob-nobs with the great and the good.
دیدگاه
٠

او همچنین با افراد برجسته می گرده

تاریخ
١ سال پیش
متن
She used to hobnob with the rich.
دیدگاه
٠

او عادت داره با پولدارها بگرده

تاریخ
١ سال پیش
متن
There are two pints in a quart and four quarts in a gallon.
دیدگاه
٠

هر کورت معادل دو پینت و هر گالن معادل چهار کورت ( لیتر ) است

تاریخ
١ سال پیش
متن
It will hold another quart.
دیدگاه
٠

یه کورت دیگه جا می گیره

تاریخ
١ سال پیش
متن
A quart is so called because it is a quarter of a gallon.
دیدگاه
٠

به این علت یک چهارم نامیده میشه که یک چهارم گالن چهار لیتریه .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Pick up a quart of milk or a loaf of bread.
دیدگاه
٠

یه لیتر شیر یا یه قرص نان بردارید

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our neighbours have just done a loft conversion .
دیدگاه
٠

همسایگان ما اخیرا اتاق زیرشیروانی را تیدیل به خواب کرده اند

تاریخ
١ سال پیش
متن
I can never condone coin-throwing or racial abuse.
دیدگاه
٠

من نمی توانم از شیر تا خط کردن یا سوئ استفاده نژادی چشم پوشی کنم ؟