تاریخ
٩ ماه پیش
متن
This time they've messed up big time!
دیدگاه
٠

این دفعه اونها خیلی خراب کردند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
It's a part-time program, but it's still a big time commitment.
دیدگاه
٠

کارش پار وقته ولی تعهدش خیلی زیاده

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
And she has a habit: smoking, big time, as in two packs a day.
دیدگاه
٠

او عادت به خیلی زیاد سیگار کشیدن دارد در حد دو بسته در روز

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Shove off and leave me alone!
دیدگاه
٠

راهی شو - برو . و من را تنها بگذار

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
If push comes to shove, we can always sell the car.
دیدگاه
٠

یعنی اگه شرایطمون سخت بشه پول ماشین هست

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
If push comes to shove, we can always sell the car.
دیدگاه
٠

اگر شرایط بحرانی بشه همیشه می تونیم ماشینمون را بفروشیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
As John approached at full tilt he saw a queue of traffic blocking the road.
دیدگاه
١

وقتی جان با سرعت تمام نزدیک شد صف ترافیک را که جاده را بسته بود دید

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
These houses were strung along the thoroughfare.
دیدگاه
٠

این خانه ها در امتداد شاهراه بودند . گذشته string along

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He was anxious to mend the rift between the two men.
دیدگاه
٠

او مضطرب بود که اختلاف بین دو مرد را اصلاح کند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
I didn't expect to be given the red carpet treatment !
دیدگاه
٠

من انتظار پذیرائی مجلل نداشتم

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The minister was given the red carpet treatment.
دیدگاه
٠

از وزیر پذیرائی مجلل شد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He took the opportunity to deliver us another snub.
دیدگاه
٠

او از این فرصت استفاده کرد تا دوباره به ما کم محلی کند . ما را تحویل نگیرد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He was sick as a parrot when his team lost the match.
دیدگاه
٠

وقتی تیمش باخت خیلی دلسرد و مایوس شد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She's inordinately fond of her parrot.
دیدگاه
٠

او به طوطی اش بی اندازه علاقه دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Mary is as sick as a parrot about losing her watch.
دیدگاه
٠

مری از اینکه ساعتش را گم کرده خیلی ناامید و مستاصله

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Draw water with a sieve.
دیدگاه
١

کار بیهوده انجام دادن - برای کاری که محکوم به شکست است وقت و انرژی گذاشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Weeds can quickly choke delicate garden plants.
دیدگاه
٠

علفهای هرز بسرعت گیاهان ظریف را خشک می کنند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Our basketball team began to choke up in the last quarter.
دیدگاه
٠

تیم بسکتبال ما در کوارتر آخر اینقدر احساساتی شد که نتوانست بازی کنه

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Elephants were often to be found in swamp in eastern Kenya around the Tana River.
دیدگاه
٠

فیل ها اغلب در اطراف رودخانه تانا در شرق کنیا در تعداد زیاد پیدا می شدند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
In summer visitors swamp the island.
دیدگاه
٠

در تابستان جزیره تعداد زیادی بازدید کننده دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The applicant sought judicial review to quash the bin - dover order.
دیدگاه
٠

متقاضی به دنبال بررسی قضایی برای لغو حکم الزام آور بود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The applicant sought judicial review to quash the bin - dover order.
دیدگاه
٠

تصحیح :bind - over

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The former tennis star's comeback trail hit the buffers yesterday when she lost in straight sets.
دیدگاه
٠

وقتی ستاره سابق تنیس پشت سر هم باخت شکستش قطعی شد . Hit the buffers : شکست قطعی

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Romance is making a comeback. Reality is out.
دیدگاه
٠

عشق و عاشقی که برمی گردد واقعیت بیرون می رود .

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Others sought the Holy Grail, Dad stalked the earth in pursuit of the perfect pyjama.
دیدگاه
٠

دیگران اهداف دست نیافتنی جستجو میکنند . پدر دور زمین دنبال پیژامه عالی می گردد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
As long as you lack something, you yearn for it without cease.
دیدگاه
٠

مادامی که چیزی کم دارید بدون وقفه مشتاق اون هستید

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
When he lost that money he said he would have to take it on the chin .
دیدگاه
٠

وقتی اون پول را گم کرد گفت :با شهامت سختی آن را بدون شکایت تحمل می کنم

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The truth is that Britain is simply going take it on the chin for a while.
دیدگاه
٠

حقیقت اینه که انگلیس با شهامت در حال تحمل سختی ها بدون شکایت است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
But you've got to take it on the chin.
دیدگاه
٠

اما شما باید با شجاعت ناملایمات و سختی ها را تحمل کنید

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The car's manufacturers are taking it on the chin.
دیدگاه
٠

تولیدکنندگان اتومبیل با شجاعت، ناملایمات و شرایط سخت را تحمل می کنند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
They demanded that the agreement be written in black and white.
دیدگاه
٠

آنها خواستار این شدند که توافقنامه بصورت شفاف نوشته شود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
These shots were not sufficient to fetch the bear down.
دیدگاه
٠

این گلوله ها برای انداختن خرس کافی نبودند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
One thorn of experience is worth a whole wilderness of warning.
دیدگاه
٠

یه خار ( سرسوزن ) تجربه ارزش یه صحرا ( یه عالم ) هشدار و اخطار را داره

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
One thorn of experience is worth a whole wilderness of warning.
دیدگاه
٠

یه خار ( سرسوزن ) تجربه ازرزش یه صحرا ( یه عالم ) تجربه بیشتره

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Staff reductions could be achieved through attrition and early retirements.
دیدگاه
١

از طریق تعدیل و بازنشستگی پیش از موعد کاهش کارکنان حاصل میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
His courage and skill compel our admiration.
دیدگاه
١

شجاعت و مهارت او ما را وادار به تحسین می کند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He turned back to the chessboard and picked up the white knight again.
دیدگاه
٠

او به سمت صفحه شطرنج برگشت و اسب سفید را برداشت

تاریخ
١ سال پیش
متن
Some City Council members favor saving money through attrition of older officers.
دیدگاه
١

بعضی از اعضا شورای شهر از تعدیل پرسنل مسن تر حمایت می کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
The 05 percent attrition rate the agency had managed to maintain promised to go straight through the roof.
دیدگاه
١

نرخ تعدیل پنج درصدی که آژانس با مدیریت حفظ کرده تبود . وعده داده شده که سر به فلک بکشد

تاریخ
١ سال پیش
متن
She continued working, all the while keeping an eye on the clock.
دیدگاه
٠

جناب شفیعی منظ او کارش را ادامه داد , همش به ساعت نگاه می کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Don't let these people live rent free in your head.
دیدگاه
٠

اجازه نده ذهنت مدام مَشغول این مردم باشه

تاریخ
١ سال پیش
متن
The nurse wheeled the dinner up.
دیدگاه
٠

Wheel up : take off از زمین بلند شدن چرخ هواپیما پرستار شام را جمع کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Mom went off when I told her I needed fifty dollars for the trip.
دیدگاه
٠

وقتی به مادرم گفتم ۵۰ دلار میخواهم عصبانی شد و غرغر کرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
What time do you go off duty?
دیدگاه
٠

Off duty : مرخص شدن چه موقع مرخص می شوی ؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

اینجا literally معنای exaggerate یا بزرگنمایی می دهد

تاریخ
١ سال پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

او غذا را رد کرد و از گرسنگی مرد. یعنی فوق العاده گرسنه بود ولی غذا را رد کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Against all the odds, Frederick II was ultimately victorious.
دیدگاه
٠

برخلاف انتظار فردریک دوم در نهایت پیروز شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Well, she would play it by ear.
دیدگاه
٠

خب اون درجا تصمیم می گیره

تاریخ
١ سال پیش
متن
Without newspaper, we would get behind the times.
دیدگاه
٠

بدون روزنامه از زمانه عقب می مانیم

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was sharp-witted enough to dodge her attacker.
دیدگاه
٠

او اینقدر تیزهوش بود که ضاربینش را قال بگذاره