پاسخهای وهسودان مرزبان (١٠)
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
واژه شالوده ،همان شاهلوده است و لوده مالیده لاد و لوده است سرلاد چنان بنه که تابد بنلاد
در رمان، استفاده از کلمه "مرا" درست تر است یا "من را"؟
مرا ن در من افزوده نادرست است در پارسی و همچنین در زبانهای اریان نیز ادم و می میگفتند که در انگلیسی ایم است
مختبین به معنی به امید کسی نشستن مثلا آیا میتونه درست باشه؟ با عرض معذرت ازین بیت که میگه هرکس بر مختبین همسایه نشیند از کیر برخیزد و بر خایه نشیند
چنین واژه در پارسی نیامده و درست نیست و در عربی هم نيامده
آیا به کار بردن عبارت کافی به مقصود از لحاظ معنی و نگارشی صحیح است؟
چنین چیزی در هیچ زبانی نیست یک چیز بی ربط است چگونه واژه کافی و به و مقصود را میتوان در کنار هم گذاشت و معنایی بدهد اگر پاسخ میخواهید نه
منظور از " تازیک " در بیت زیر چیست ؟ به آتش های ترک وخون تازیک به رود سند تا جیحون نشنید .
تازیک/تاجیک/تازی هرسه یک واژه اند چون پارسیک / پارسی یا تاریک/ تاری از انجا که مسلمانی دین عربی بود از سده چهار به بعد ترکان انرا به پارسیان و مسلمانان گفتند واژه تاجیک/تازیک /تازی هر سه به چم یک واژه اند و کسی نیست که نداند تازی یعنی چه
درود بر دوستان عزیز و یاوران همیشگی در پاسخ گویی دوستان در واژه زندیق اگر کسر اول یا فتح اول داشته باشیم تفاوتی خواهد داشت؟
در زبان پارسی از بیخ کسره نبوده مگر بسیار بسیار اندک و انچه اکنون میبینی دبیرانن عربی زده به گمان هرچه عرب گوید درست است بسیاری واژگان را با کسره می گویند-با ...
بهترین جانشین و برابر پارسی (که بسیار روان بوده و در روزمره از آن بهره برده بشه) برای واژه «تاثیر» در چند نمونه و گزاره زیر چیست؟ ۱. تاثیر دوست خوب بر زندگی ما ۲. تاثیرگذاری کشور چین بر اقتصاد جهانی ۳. تاثیرات فرهنگی جنگ بر روی مردم
شگفتا دوستمان میگوید برابر پارسی تاثیر خوبان باز برابر عربی می اورند یکی میگوید اثرگذاری یکی میگوید قدرت نفوذ ما امروز پارسی سخن نمیگوییم کارکرد/رد /پرتو/بازتاب/ انگیزش/برگرایی/برگرش در کرمانجی بندوره در سورانی کاریگری و در پشتو اغیز گویند اغیز همان اگیز /انگیز است
تو زبان کردی خیز به چه معناس ؟ برای فحشه ؟ با ذکر مثال توضیح بدید. ممنونم
خیز/هیز/ایزک /هیزگ/خیزگ/خیزه/هیزه/کیسه بچم خیز/هیز گرمابه وچاه ویا همان دول است که برای ابکشیدن در چاه میانداختند و در گرمابه هم کاربرد دارد زن و مرد نادرست ...
درست گفتید این زبان بلوچی بسیار به پارسی پهلوی نزدیک است با اینهمه بسیاری از مایه های پارسی هخامنشی را نیز دارد مانند پتی که در پارسی پهلوی پت و در پارسی دری په/به شده مه کرپان پتی آ دوین چمان
تسامح یعنی سهیم بودن. اگر تسامح بر وزن تفاعل باشد ریشه آن «س. ه.م» می باشد. پس چرا تسامه نوشته نمی شود؟
تسامح به چم سهیم بودن نیست هيچ جا چنین چیزی نیامده - تسامح از سمح است تسامح به چم بهم نرمی نشان دادن است -- سهیم از سهم و تساهم است و نه تسامح