پیشنهادهای پروین (١٠٧)
( کسی ) را مجبور به یادگیری چیزی یا قبول نظر یا عقیده کردن
بدیل
نمود پیدا کردن
پیشرفت کردن
شروع سریع کاری
گاهی اوقات به معنی رایج
بعضی اوقات به معنای سود رساندن هست
زودهنگام
آگاهانه
گمنام
رای منفی
رای مثبت یا موافق
در واقع
امکان نداره
متن بازاریابی تلفنی
نسبتا ارزان
برگزاری
ارتقا دادن
قابلیت خواندن سریع متون
قابل تند خوانی
ناراضی
به ارمغان آوردن
to meet someone by chance and not by choice
به دنبال. . . بودن، در جستجوی . . . بودن
1 - try your hardest to succeed or win 2 - complete the task
بازدیدکننده
در حقیقت اینگونه نیست
گنجاندن
خواننده سطحی نگر
تسهیل
کشف، فهمیدن
سرمایه اجتماعی
یادگیری مادام العمر
حائز اهمیت
amoung= بین بیش از دو نفر between= بین دو نفر
مراجعه به
بیوگرافی
ترویج کشاورزی
آموزش کشاورزی
کسب درآمد
آواتار مشتری
موثر، مهم
نارضایتی ( مشتری )
رهبری فکری
رد کردن ( پیشنهاد )
قصد
نمای کلی
تقلا کردن
غیر از این. . .
1 - علت اصلی. . . 2 - مهمترین قسمت یک وضعیت یا زندگی یک شخص است.