پیشنهاد‌های محمود اقبالی (٣,٢٣٣)

بازدید
٨٥٦
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتدله. [ م ُ ت َ دِ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث معتدل. رجوع به معتدل شود. - منطقه معتدله ؛ ناحیه ای از کره زمین که آب و هوایی متوسط ( نه گرم و نه سرد ) دا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتدلات. [ م ُ ت َ دِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ معتدله. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . رجوع به معتدله شود. - ایام معتدلات ؛ روزهای خوش و طیب. ( منتهی الا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( منطقة ) منطقة. [ م ِ طَ ق َ ] ( ع اِ ) کمربند و آنچه بدان میان را بندند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . میان بند. ( آنندراج ) . کمربند. مِنطَق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخالف. [ م ُ ل ِ ] ( ع ص ) دشمن. خصم. ( ناظم الاطباء ) . خلاف کننده. ( آنندراج ) : عطات باد چو باران و دل موافق خوید نهیب آتش و جان مخالفان پده باد. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناظر. [ ظِ ] ( ع ص ، اِ ) نظرکننده. ( فرهنگ نظام ) . نگرنده. ( مهذب الاسماء ) . نگرنده. نگاه کننده. ( ناظم الاطباء ) . نگران. که می نگرد. تماشاگر : ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اِ کُ تِ ) [ ع . ] ( اِ. ) مجموعة جانداران و مح یط طبیعی اعم از برکه ، جنگل و کویر که در آن زیست می کنند. منبع. فرهنگ معین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبال. [ زِ ] ( ع اِ ) آنچه مورچه برداشته برد. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( تاج العروس ) . در نسخ قاموس : ما تحمله النحلة بفمها ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبالی. [ زُ ] ( ص نسبی ) نسبت است به یکی از منازل بادیه که زباله اش نامند. ( انساب سمعانی ) . و گاه نیز نسبت است به زبالةبن تمیم برادر عمربن تمیم. اب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دان در فارسی با دان عربی فرق داره دوستان انگار هزار بار بگویم کم گفتم خیلی دقیق و مستند بررسی کنیم تا مشخص شود که �دان� فارسی ( = ظرف، جایگاه ) هیچ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمان در فارسی با زمان عربی فرق داره دوستان انگار هزار بار بگویم کم گفتم؟! پایین اشتباه گفتم - - - ۱. ادعای عربی بودن �زمان� ❌ نادرست. واژهٔ زمان ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعضی ها واژه ها را بدون بررسی دقیق ریشه شناسی به عنوان �جعلی� یا �ترکی� یا �فارسی� معرفی می کنند. بیایید دقیق و مستند بررسی کنیم: - - - ۱. صورت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمان در فارسی با زمان عربی فرق نداره دوستان انگار هزار بار بگویم کم گفتم. به صورت مستند و با منابع معتبر علمی به این جعلیات پاسخ بدهم. - - - ۱ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدبار بنده گفتم از هوش مصنوعی استفاده نمی کنم ادعای بالا در مورد ریشه ی واژه ی �آش� از نظر زبان شناسی نادرست و فاقد اعتبار است. اجازه بدهید مرحله ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایشون پدر دیس لاک آبادیس یک آدم کیه توز هستند چنین متونی که واژه های فارسی - اوستایی - سغدی رو به زور و بدون روش علمی به �ترکیب سازی های ساختگی� نسب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع بندی از منابع معتبر دربارهٔ واژه ی �البته� برایتان می آورم، همراه با نکاتی که شما مطرح کرده اید: - - - 1. ساختار و ریشه شناسی واژه �البته� ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعا ( �کرد = گورده از ترکی� ) رو با استناد به منابع معتبر تاریخی و زبان شناسی بررسی کنم و توضیح بدم چرا این برداشت جعلی و غیرعلمی است: - - - ۱. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بسیار عالی، بیایید با دقت و با استناد به منابع معتبر زبان شناسی به این موضوع بپردازیم. - - - ۱. واژهٔ �آشکار� در فارسی میانه ( پهلوی ) صورت ای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعایی که ( �شام اسبی، شام در تورکی چمن زار و مئشه؛ و آس هم قوم آس که روی هم رفته می شود زمین های سبز قوم آس� ) کاملاً بی پایه و تحریف شده است. اجازه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

این داعا از جنس همون �جعلیات ضدعلمی� هست که معمولاً در شبکه های اجتماعی منتشر میشه و هیچ ارزش زبان شناسی نداره. برای ردّ این ادعاها باید هم از شواهد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

چیزی که این فرد نوشته در واقع یک متن پر از طعنه، کنایه و تحریف تاریخی هست که می خواد بعضی مسائل رو به صورت "خیالی و غیرممکن" جلوه بده، در حالی که بخش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرحله به مرحله، با اتکا به منابع معتبر زبان شناسی، این ادعاها رو بررسی کنم. - - - ۱. واژه �نغمه� در فارسی ریشه: طبق لغت نامه دهخدا، فرهنگ معین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان شناسی تاریخی و واج شناسی مربوط می شود. من سعی می کنم به صورت مستند و با منابع معتبر توضیح بدهم تا جعلیات و برداشت های غلط روشن شوند. - - - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جواب علامه ده" یک مرحله به مرحله و مستند به منابع علمی معتبر، جواب این نوع ادعاها رو بدهم تا معلوم بشه کجا واقعیت هست و کجا تحریف یا خیال پردازی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی کنیم، چون بعضی افراد برای تحریف ریشه های زبانی یا جا زدنِ واژه های فارسی به عنوان �ترکی�، به منابع دست چندم یا لغت نامه های غیرتخصصی استناد می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعاهایی بیشتر بر پایه برداشت های غیرعلمی و تطبیق های سطحی ساخته می شود. بیاییم مرحله به مرحله بررسی کنیم: - - - ۱. ریشهٔ واقعی �دهل� در فارسی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ادعا را علمی بررسی کنیم و با منابع معتبر زبان شناسی پاسخ بدهیم. - - - ۱. بررسی ریشهٔ واژهٔ بیشه در فارسی در لغت نامهٔ دهخدا و فرهنگ معین، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعا را مرحله به مرحله بررسی می کنم و با استناد به منابع معتبر زبان شناسی ترکی جواب می دهم: - - - 1. ساختار واژه �ساğول / sağ ol� این واژه در ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژهٔ �خاله� در زبان فارسی به معنای �خواهر مادر� است و در زبان های ایرانی دیگر مانند کردی، لری، بلوچی و گویش های مختلف فارسی نیز کاربرد دارد. ریشه شن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه �خال� در فارسی و اوستایی ارائه کنیم با اتکا به منابع معتبر. در ادامه تحلیل مرحله به مرحله ارائه می کنم: - - - ۱. واژه �خال� در فارسی معنی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی �عمه� در زبان فارسی به معنی خواهر پدر ( و گاهی به طور عمومی تر به زن بزرگتر فامیل ) است. درباره ریشه ی آن و مستندات، نکات زیر قابل ذکر است: 1 ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صبی. [ ص ِ با ] ( ع مص ) میل کردن بسوی نادانی جوانی و بازی و کودکی. ( منتهی الارب ) . میل بنادانی و جوانی. ( تاج المصادر بیهقی ) . طفلی و کودکی. ( غی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صباغ. [ ص ِ ] ( ع اِ ) ج ِ صبغ. نانخورش. ( منتهی الارب ) . صباغ. [ ص ِ ] ( ع اِ ) رنگ. ( منتهی الارب ) . صباغ. [ ص َب ْ با ] ( ع ص ) صیغه ٔمبالغت ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صباحیه. [ ص َ حی ی َ ] ( ع اِ ) رجوع به جزر. . . شود. صباحیه. [ص ُ حی ی َ ] ( ع ص ، اِ ) سنانهای پهن. ( منتهی الارب ) . صباحیه. [ ص ُب ْ با حی ی َ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صباحی. [ ] ( اِخ ) رجوع به حارث بن عیسی. . . شود. صباحی. [ ص ُ حی ی ] ( ع ص ) دم صباحی ؛ خون سخت سرخ. ( منتهی الارب ) . صباحی. [ ص ُ ] ( اِخ ) وی ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صباحت. [ ص َ ح َ ] ( ع اِمص ) خوب روئی و سفیدی رنگ انسان. ضد ملاحت. ( غیاث اللغات ) . زیبائی. جمال. خوشگلی : در هیچ تاریخ مذکور نیست که کسی را از وزر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( خلطة ) خلطة. [ خ ِ طَ ] ( ع اِ ) عشرت. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( ازلسان العرب ) . || ( ص ) آمیزنده با مردم. ( منتهی الارب ) . یقال : امرا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلطی. [ خ ِ ل ِ طی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به خلط. ( ناظم الاطباء ) . منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاطس. [ طِ ] ( ع ص ) عطسه دهنده. || آهوئی که پیش آید ترا. || ( اِ ) صبح. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاطفت. [ طِ ف َ ] ( ع اِمص ) عاطفة. عاطفه. مهربانی. مهر : پادشاه باید خدمتگذاران را از عاطفت و کرامت خویش چندان محروم نگرداند که بیکبارگی برمند و نوم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاطر. [ طِ ] ( ع ص ) دوست دارنده عطر. عطردوست. ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . ج ، عُطُر. || بوی خوش دهنده. بوی خوش دارنده. ( غیاث ال ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاطل. [ طِ ] ( ع ص ) بیکاره. بیهوده. تهی. فارغ : آن دیگر که از پیرایه خردی عاطل نبود. ( کلیله و دمنه ) . چون سریر دولت از منصب شاهی خالی و عاطل ماند. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درباره واژه �قاصدک� و ریشه آن ارائه کنم - - - واژه �قاصدک� معنی: �قاصدک� به گیاهی کوچک و علفی اطلاق می شود که میوه های آن به شکل توپک های سبک و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاطف. [ طِ ] ( ع ص ) مهربانی کننده. || برگرداننده. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) . || آهو که گردن کج کند وقت نشستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . | ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاعد. [ ع ِ ] ( ع ص ) جالس. نشسته. ( غیاث ) . نشیننده. مقابل قائم : گر به خدمت قائمی خواهی منم ور نمی خواهی به حسرت قاعدی. سعدی. || آنکه بجنگ نشده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( قاعدة ) قاعدة. [ ع ِ دَ ] ( ع ص ) تأنیث قاعد. رجوع به قاعد شود. || ( اِ ) اصل. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) . بنیاد. ( آنندراج ) ( زمخشری ) . بنیاد دی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاع. ( ع اِ ) زمین پست هموار دور از کوه و از پشته. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) . زمین راست و هموار. ( ترجمان علامه جرجانی ص 77 ) . کویر. ( نصاب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رمق. [ رَ ] ( ع مص ) نگریستن به کسی. ( تاج المصادر بیهقی ) . نگریستن یا به نگاه سبک نگریستن کسی را. ( از منتهی الارب ) . نگریستن کسی را به نگاه سبک. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثمره. [ ث َ م َ رَ ] ( ع اِ ) میوه. بار : مدحت تو شرف دهد ثمره خدمت تو سعادت آرد بار. مسعودسعد. نکته حکمتش ثمره ای از شجره طوبی و بذله سخنش شکوفه ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن. [ م ُ م َ ءِن ن ] ( ع ص ) آرامنده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . ساکن. ( اقرب الموارد ) ( محیط المحیط ) . آرمیده و سکون گیرنده : من کفربا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واثق. [ ث ِ ] ( ع ص ) اعتماددارنده. ( تاج العروس ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . مطمئن : به همّت بلند و عقل کامل برزویه واثق گشتند. ( کلیله و دمنه ) ...