پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٥,٥٦٤)

بازدید
٤,٩٧٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

steal ( an occupied car ) in a violent manner سرقت یک خودرو همراه با سرنشین/سرنشینان آن، با توسل به خشونت. "he allegedly carjacked a vehicle from a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

all future generations of people آیندگان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پارادوکس زمانی، پارادوکس زمان یا پارادوکس سفر زمانی، یک تضاد آشکار یا منطقی می باشند که با ایده سفر در زمان گره خورده اند. در فیزیک، پارادوکسهای زمان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از پرسش هایی است که همیشه دربارهٔ امکان سفر در زمان مطرح بوده است این بوده که اگر کسی به گذشته سفر کند و یکی از عامل های وجود خودش یا عوامل بازگش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to be trying to do something when there is no hope of succeeding تف سر بالا، دست و پا زدن بی خودی، تلاش بیهوده کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکت گازانبری نوعی مانور نظامی می باشد که در آن نیروها از دو سمت آرایش نیروهای دشمن به آن حمله می کنند. این عملیات معمولاً هنگامی که نیروی مقابل در ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

idiom to wait patiently and take no action اصطلاح/ صبوری کردن You sit tight, and I’ll go get help

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to continue to learn about something or find out about something, so that you know the latest things that are happening با همین فرمان برو جلو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

exclamation/informal/British used to express surprise, excitement, or alarm اظهار تعجب، غیررسمی، بریتانیایی/ عجب!!، چه جالب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بَندر آزاد بندری است که کالاهای بازرگانی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به آن وارد یا از آن صادر می گردند، مانند بندر سنگاپور، بندر هنگ کنگ، کیش، قشم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

feeling or expressing remorse at the recognition that one has done wrong صفت، رسمی احساس ندامت و پشیمانی a contrite tone a contrite apology/express ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( especially in Russia ) a very rich business leader with a great deal of political influence یک رییس خیلی پول دار تجاری، با نفوذ خیلی زیاد سیاسی ( ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Priya or Pria ( Sanskrit: प्रिया Priyā female, meaning "dear, beloved" ) is a common given name in India and a given name that is also used in Nepal, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

انگاشته یا تنت، فیلمی در سبک علمی تخیلی اکشن مهیج به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی کریستوفر نولان است. این فیلم یازدهمین فیلم بلند کریستوفر نولان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a principle, belief, or doctrine generally held to be true especially : one held in common by members of an organization, movement, or profession اصو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

small talk, gossip informal conversation about matters that are not important گپ و گفتگو، گفتگوی دوستانه و غیر رسمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

having extensive knowledge especially of current topics and events دانشمند، عالم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

adverb/informal at the most قید، غیر رسمی/ حداکثر "some civil servant earning twenty - eight thousand a year, tops"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آرماگدون ( یونانی باستان: Ἁρμαγεδών، لاتین: Armagedōn ) که ریشه در هَرْ مَگیدو در عبری ( הַר מְגִדּוֹ، در برخی ترجمه های فارسی عهدین: حارمجدون ) دارد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آلیاژ ( فرانسوی: Alliage ) یا هم جوشه، مخلوط یا محلول جامد فلزی متشکل از یک فلز اصلی که آن را فلز پایه می گویند با یک یا چند عنصر فلزی یا غیرفلزی است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در مکانیک آماری، آنتروپی ( به فرانسوی: Entropie ) ( با نماد S ) مفهومی علمی و همچنین یک خاصیت فیزیکی قابل اندازه گیری است که در عادی ترین حالت با حال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حرافی ممنوع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

nyet ( uncountable ) A no; a negative response ( in a Russian context ) نه، پاسخ منفی ( در نوشتار روسی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فریزبی ( به انگلیسی: Frisbee ) یا بشقاب پرنده نوعی وسیله بازی است که از یک صفحه مدوّر لبه دار به قطر ۲۰ الی ۲۵ سانتی متر و جرم 170 گرم درست شده است. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Slang. to bind by marriage vows; unite in marriage; marry عامیانه/ ازدواج کردن، وصلت کردن They got hitched in '79

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

“please” This is another word that means “please” in Korean is 제발 ( je - bal ) . It is used when pleading or begging for something or making a strong ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Dweeb is a slang term used to describe someone who is considered socially awkward, uncool, or overly studious. It suggests a lack of social skills or ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

to be exactly correct چیزی دقیقاً درست بودن Her comments about our problems hit the bull's - eye

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مولوخ یا مولک یا مولاک ( به عبری: מלך ) ( به یونانی: Μόλοχ ) ( به لاتین: Moloch یا Molech یا Molek ) یکی از خدایان باستانی کنعان است. نام مولوخ چندین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a religion, influenced by traditional African religions, that involves magic and attempts to communicate with spirits and dead people, common in part ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

when all factors are taken into consideration با در نظر گرفتن همه جوانب "on balance, he was pleased with how things had gone"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جلوه های بصری ( به انگلیسی: Visual Effects ) ( مخفف انگلیسی: VFX ) یا جلوه های تصویری[۱] در صنعت ساخت فیلم به اقداماتی برای ایجاد یا دستکاری در نماها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

آژانس امنیت ملی ( به انگلیسی: National Security Agency ) با سرواژه اِن اس اِی یک سازمان اطلاعاتی کشوری در وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا و تحت اختیار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

an emotional problem or inhibition مشکلات احساسی "people with hang - ups about their age" a permanent and unreasonable feeling of anxiety about a pa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

the use or study of computer systems or machines that have some of the qualities that the human brain has, such as the ability to interpret and produ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to spend time on problems that need to be dealt with quickly, instead of working in a calm, planned way رسیدگی و پرداختن به کارهای ضروری و فوری She s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بروت فورس یا حمله جستجوی فراگیر یکی از روش های تست نفوذ که روزانه بسیاری از سرویس ها را تهدید می کند و از حملات مورد استفاده بسیاری از هکر ها است، اگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

cope or manage without undue difficulty از پس کاری بر آمدن "they rub along because their overheads are so low"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

idiom/infml /someone or something that is annoying or difficult to deal with اصطلاح، غیر رسمی/ روی مخ کسی رفتن، موی دماغ کسی شدن مثال؛ My computer ke ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گره بافی یا مَکرَمه ( انگلیسی: Macram�، اصل عربی: مقرَمة ) ( با املای غلط مکرومه هم در فارسی رایج است ) یک نوع از بافتنی است که در آن از فن گره زدن ( ...

پیشنهاد
١

Proverb. old sins have long shadows. Past misdeeds are liable to return to haunt a person ضرب المثل/ گناهان قدیمی عواقب طولانی دارند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

adjective/informal staying aloof from others because one thinks one is superior/ too proud and considering yourself to be very important صفت، غیر رس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تکفیر در ادیان به کُنشِ رسمی و سازمان یافته با دستمایه های انتقادِ مذهبی و برای محروم ساختن، تعلیق یا محدود کردنِ برخی حقوق و عضویتِ یک فرد یا گروه د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنوع عصبی, ( به انگلیسی: Neurodiversity با سرواژه ND ) , اصطلاحی است که اشاره به تنوع در مغز انسان و دیگر اصطلاحات مربوط به شناخت انسان مانند رفتار ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

fall asleep easily, especially without intending to بدون قصد قبلی، به راحتی به خواب رفتن "struggle as she might, she kept dropping off"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رپ کردن به عنوان نوعی تکنیک و رفتار است رَپ ( به انگلیسی: Rap ) نوعی ژانر موسیقی است که در دهه ۱۹۷۰ ( میلادی ) توسط سیاه پوستان آمریکا و آمریکایی های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

noun/informal/British a mad or eccentric person اسم، غیر رسمی، بریتانیایی آدم دیوانه یا غیر معمول و عجیب ******************************************* ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

bring or come to an end پایان دادن، تمام کردن They conclude their study with these words. She concluded her remarks by thanking her supporters. I’ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( intr, adverb; usually imperative ) slang, mainly British to go away; depart عامیانه، عمدتا بریتانیا، فعل لازم، معمولا امری/ بزن به چاک، گم شو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a period of absence from work granted to someone as the result of particular personal circumstances, especially the death of a close relative مرخصی ف ...