پیشنهادهای fatemeh kazemi (٤٧)
خط قرمزشه
تلنبار کردن
نمیتوانم تحت فشار کارآمد باشم
اختیار دست خود شماست، راحت باشین
جایه کسی را گرفتن
زخم زبان زدن
غرغرو
خلاقانه عمل کردن
be on the brink of collapse:در آستانه ی فروپاشی بودن
واظحیت
محافظه کار هم معنی میده
lost at sea سردرگم و مردد بودن
رو انگشت چرخوندن
مزاحم بودن
سر بار شدن
راجبه
وقتی ک پایه عمل به میان میاد
مهیا کردن اثناد و مدارک
to escape
صدای خفیف
صدای تیز و ناخوشایند
صدایی بلند شد
ایده ی نامطلوب
شغل دلی مثل پرستاری هرچند حقوق کمی داره ولی واسه شخص لذت بخشه
جفت شدن با
نظافت داشتن
مجرم زندان رفته
like fulfilling job شغلی ک ازش لذت میبریم و برامون لذت بخشه
صبور
اوضاع بد رو آروم کردن
اعضا
از همون اول ، از اول ، از ابتدا
سفره ی دل رو باز کردن برای کسی
earn a living
حد وسط
این دیگ اخرشه! ( یه چیزه خوب یا یه چیزه بد )
مچ کسیو هنگام انجام عملی گرفتن ( اغلب کاره بدی )
مگ اینک تو خواب ببینی
بی توجهی به وظیفه
گند زدن از دست دادن فرصت اشتباهی کردن
با دقت چیزیرو بررسی کردن
در هپلوت بودن
دست از مسخره کردنم بردار
با کون افتادن تو عسل پولدار شدن یه شبه
عجوزه
مهه زیادی
خودشیرین