دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٧٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨,٩٥٨
لایک
لایک
١٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٤٤
رتبه
رتبه در بپرس
٢,٢٦٢
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
١

گیله به معنی زنبیل یا سبد است. گیله ی لباسی = سبد لباسی ، سبدی که در آن لباس های کثیف را برای شستن جمع میکنند.

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

این پشیوند های تک واجی مانند ( چ در چموش، پ در پالوده ، س در ؟ ، ش در شکافتن ، خ در خموش ) به جز این چند نمونه اندک واقعا کاربرد گسترده داشته اند؟ چگ ...

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

عامل

تاریخ
٣ روز پیش
دیدگاه
٠

علوم هُناختی

تاریخ
٤ روز پیش
دیدگاه
٠

تله = پَهَند

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

١ رأی
١ پاسخ
٥٦ بازدید

ما به دنبال جمع آوری واژگانی چون تاسیان ، ژیان و  اینها هستیم که به نوعی یک حالت هیجانی را وصیف می کنند! ممنون میشم ما را  یاری کنید.

٦ روز پیش
١ رأی
٠ پاسخ
٢١ بازدید

آیا پسند مانند جهند ،   توَند و رهَند است. و مثلا همان طور که می توان از رهند ، به رهش رسید می توان از پسند نیز به پَسش رسید؟ البته می دانم از پسندیتن می آید.

٣ هفته پیش
١ رأی
٠ پاسخ
٧١ بازدید

برای عاطفه چه برابر فارسی ای را می توانیم بسازیم؟  عاطفه نمی تواند متناسب با واژه های علمی نوین  گسترش پیدا کند. برابر ما باید بتواند در ترگمان واژاک ها (اصطلاحات) زیر  موفق شود بی آنکه ...

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٦١ بازدید

اصل کلمه از  متر  ( سنجیده و متعادل، حساب شده) و  پث (درد و احساس) می آید. پیموده حسی، خودلی و خو هیجشی چطور اند؟

٢ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٢ پاسخ
١٢٠ بازدید

درود بر شما ، لذت در زبان‌های پارسی‌میانه و اوستایی چه بوده است؟ 

١ ماه پیش
٠ رأی

کیفیدن ، کیبیدن  خجوییدن ، خجستن ، خجویش نَندش ،  کامش ، کامستن، گبارش ، گباشتن 

٤ هفته پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٣٠٩ بازدید

برای واژه ی " عصرانه " چه برابر و جایگزین " پارسی " پیشنهاد می کنید ؟ با اینکه این جایگزینی و برابر سازی کار و وظیفه ی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هست مشتاقم تا با شما دوستان در این باره هم اندیشی کنم  نکته:واژه ی پیشنهادی حتما پارسی باشد ! از پیشنهاد برابر های عربی ، انگلیسی فرانسوی و... خودداری فرمایید ...  با سپاس فراوان .

١٠ ماه پیش
٠ رأی

پِسیند به معنی عصر است ،  پِسیندانه ، پسینداک 

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٨٥ بازدید

یک برابر پارسی روان و ساده برای واژه مشکل(اشکال) در گفت و گوی روزمره

١ سال پیش
٠ رأی

دشواره به نگر مناسب می رسد

١ ماه پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٢٣٢ بازدید

اجزای یک جمله رو به پارسی چی میشه؟  مثلا فعل میشه کارواژه ولی بقیه رو نمیدونم .

١١ ماه پیش
٠ رأی

سرواژه = مخفف واج اول چند واژه مثلا 50 همت کاه واژه = مخفف  مثلا نون کاهیده ی اکنون است. نام واژه = اسم کار واژه = فعل گزار واژه (زاب)= صفت زافته  = موصوف سان واژه = قید بن واژه (ستاک ) = مصدر افزوده = مضاف افزونه = مضاف الیه افزون واج = حرف اضافه کنا  (کنش گر) = فاعل کنیده (کنش گیر) = مفعول

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٦١ بازدید

اصل کلمه از  متر  ( سنجیده و متعادل، حساب شده) و  پث (درد و احساس) می آید. پیموده حسی، خودلی و خو هیجشی چطور اند؟

٢ ماه پیش
٠ رأی

آغالیدن ، معنی ، شر به پا کردن و یه جنسی  هم دارد.

٢ ماه پیش