پیشنهاد‌های صمد توحیدی(شهرام) (١,٦٠١)

بازدید
٢٠٥
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*این چامهء من آینهء روی شماست هر آنچه نمایی تو زرویش پیداست بنگر به خرد که چشم دارد دل را وین دل که بیابد هر چه را خود آراست شهرام*

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*برخی به سوی باغ اپیکور هستند برخی به کوی آکادمی، پیوستند برخی که به دانشکده ها روی آرند برخی به رواق و مدرسه دل بستند شهرام*

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"درست است "، راست است":صحیح است. o. k : درست. راست .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدخط. خط ناخوانا. خوش خط:خوش نویسان دوره دیده. خود خط:خودنویسی همگانی. ح خط را باید جوری نوشت که هر کلا س دوم دبستان بتواند آن را بخواند، چه نسخه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جو :جویدنی گندم:گاهی و نمی. پسته:پسی و تَهی دانه و پوسته. عدس:از ویا با دست چیدن. نوژی :ریز باقلا:بزرگتر از باقی. . . . . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوخودمانی. بُو خُوم:ادکلن. بویران:بوایران.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" سَبک ":سلیقه.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درهم. قاتی. دَریِک . ترکیب.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رقص: رقصیدن یعنی ( رِقَّه سِیدن ) ( رِقِصِنِ سِخُنیا ) شکستن استخوان ها در هنگام رقصِ رقصنده و صدادادن آنها.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرجانی:شرطی، مرج شرط. مرج بندی شرط بندی. که به روند ناشناس بودنش به مجانی گراییده است. مجاّنی:شرطی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن کدامین، father Mother dog داده است به دست شما یک pen تا بسوزید دفتر اوراق، و به باد دهید خانهء مردم. شهرام.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تِر کیپ: کیپ دیگر. ، پس کُپّی نیز فارسی است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به قَد، کِت هم می گویند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برجهان نیکو تماشاکن پر از غو غاستی * رو به سوی حق تماشا کن نه رودرباستی*هر پدیداری که باشد در روند خود رواست* آن چنانکه بهرهء اوست بی کم و بی کاستی* ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس" لَت " کردن:چهار کُت ( قطعه ) کردن را گویند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" رَوِیه ":ژانر.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدّاره:مانند حمایل ( زیر بالا ) آنچه کسی روی قد وکمر دارد. و آن دارگونه ( آویز ) میباشد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین سالار. آسمان سالار. دریاسالار. کشور سالار. شهر سالار. مرزسالار.

پیشنهاد
٠

" گفته خوانی ":حدیث. گفت خواند. " نوشته خوانی ":روایت، نوشت خواند. در " دانستِ کسان " به کار میرود؛ آورده اند که. . . . . . [" دانستِ کسان ":علم ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاشنی:چَش نِه. چشم نِه. در گذشته بخاری را که می خواستند روشن کنند ، یک اِزگِل جلوی هیزم ها می گذاشتند تا کم کم آتش بگیرند، که تیه ( دیده ) هم میگفتند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" اَبَرجام ":سوپرجام.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*در چام مپیچ وچیستانش چون هست دروغ داستانش. شهرام*

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

" جُدایِه ":امتیاز.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" باشمار ":ها. ( مثبت ) ( باج ) . " بی شمار ":نا. ( منفی ) ( ناج ) . " ناشمار ":خا. ( خاج ) .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*آن جان که تا سفره بدید اشک بریخت. آن اشک که با مهر الهی آمیخت. این رازوری نگر که آیین شماست. آن یار نگر که یار را مُشک ببیخت. شهرام*

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

خُو . خُوه. خُوب. خُوبه که به خواجه گراییده است. لُری و فارسی کُهن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" هُوک. هوکار. هوکاره ":عادت. اعتیاد. احتیاط.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هُوکاره:عادت. اعتیاد. احتیاط به لری. همکار. هُوک.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" کارت فراخوان ":کارت دعوت. برای هر کارورباری.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*ای پدر چامهء پارسی، که سرود نوین را به دست دادی، تا برویند تا ببالند تا بباشند، تا دستاوری باشد که آیین فرزانگی را بنماید، نسلها از پی نسل، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام" دو نوشتهء اندیش " از ارسطو ۱_بررسیگری نخستین. ۲_بررسیگری دومین.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" تاس " را در لری گَد می گویند. گَد بر وزن صَد.

پیشنهاد
٠

هر چیزی زمانی دارد وبا گذشت زمانش زمینه ء آن هم به پایان می رسد ، اگر به کسانی بگویند که با این اسب های بهین با لگام سیمین و کالسکهء زرین زندگی کنید ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

چند سال. چندسالی. چندی سال. سالها. سالیان. برای رویدادها در روز و فصل ها و سالها.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" زندگی و مرگ ":حیات و ممات.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" آن وَر تَر ":اجنبی. پایهء اجنبی جَنب است که فارسی است وبسیاری از بُندار ها وزن و لفظشان هردو فارسی است. اولاتری. آن ورتری.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به " پوشش چاپ " در آمده است: به" کسوت چاپ " در آمده است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

" دَهُم. دَهُمها ":اَعشار. ۳/۵۸/۴/۷

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

من از آبادیسان بس شکر دارم که شعرم را به ایشان می سپارم برادر خواهران من شمایید از این رو من بسی امید وارم اگر شاید، سرودی می فرستم وگر نه واژه گردد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنگرید آنچه را نگرند به هیچ یا فروشند و یاخرند به هیچ لایوتزو ، افلاطون و بیرونی پیش پنداری پایبند به هیچ سیبویه دهخدا و پنج استاد پیش جان بردهء ز گز ...

پیشنهاد
٠

پایه ای پشتوانه ای یابشی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" پایه ای ایران . پشتوانه ای ایران ":مستند ایران.

پیشنهاد
٠

پایه ای ویا پشتوانه ای داستانی: مستند داستانی.

پیشنهاد
٠

" پایه ای سیمایی. پشتوانه ای سیمایی ":مستند تلویزیونی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" پایه ای کردن. پایه ای ساختن. پایه ای نمودن ":مستند کردن. پشتوانه ای نمودن، کردن، نمودن ساختن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" پشتوانهء زندگی ":مستند زندگی. " پایهء زندگی ":مستند زندگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"گمارِش":استخدام. آگهی گمارِش:آگهی استخدام. گماشت. گماشتش:استخدام. آگهی گماشت. آگهی گماشتش. گمارد. گماردش:استخدام.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" کارِه ":استخدام.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نابوده "=نادیده. " نادیده " با " نابود "فرق دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زی. زینامه. زینگاری. زینگاشت. زیخود نگاری. خودزینگاری. خودنگار. خودنمایی. بنده نامه.