پیشنهاد‌های علی باقری (٣٦,٣٤٨)

بازدید
٢١,٧٧١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیبه دیناری ؛ دیبایی برنگ دینار و زرگون. ( یادداشت دهخدا ) : زرد طلایی. دیبای زرد طلائی : و آن ترنج ایدرچون دیبه دیناری که بمالی و بمالند و بنگذاری. ...

پیشنهاد
٠

روی چون دینار ؛ کنایه از چهره زرد است : گر خبر از درد من نیست ترا کن درنگ تا بتوگوید درست روی چو دینار من. اوحدی.

پیشنهاد
٠

گونه دینار گرفتن رخسار ؛ برنگ دینار درآمدن آن. بلون دینار شدن رخ و چهره. بگونه دینار زرد شدن روی : امروز همی بینمتان بار گرفته رخسارکتان گونه دینار گ ...

پیشنهاد
٠

دینار یوگسلاوی ؛ معادل است با یک صد باره و ارزش هر یک لیره استرلینگ برابر است با 840 دینار یوگسلاوی و هریک دلار آمریکائی برابر است با 300 دینار یوگسل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار معاویة ؛ پاره ای از مآخذ از جمله مقریزی گوید: معاویةبن ابی سفیان نخستین کسی بود که در اسلام سکه دیناری را که عکس او بر روی آن نقش بسته بود ضرب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار ناصری ؛ دیناری است که بدستور الناصر فرج زده شد. ( النقودالعربیة ص 271، 157 ) . رجوع به دینار افرنتی شود.

پیشنهاد
٠

دینار نیشابوری ؛ وزن آن نزدیک چهار گرم بوده و قیمت آن چنانکه ناصرخسرو در سفرنامه آورده سه دینار و نیم آن مساوی سه دینار مغربی بوده است. ( از یادداشت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار هرقلی ؛ دیناری از طلای ناب با تصویری زیبا و پیوسته روی و چهره زیبا را بدان تشبیه میکرده اند. ( از اساس البلاغة، النقود الاسلامیة کرملی مقریزی ص ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار قیصری ؛ منسوب به قیصر روم ، و قیصر لقب تمام شاهان روم است. ( از النقودالعربیة ص 23 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار کسروی ؛ منسوب به کسری ( معرب خسرو ) لقب پادشاهان ساسانی در زبان عربی است. ( از النقودالعربیة ص 31 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار مرسل ؛ دیناری بوده است رایج به بغداد معادل ده درهم. ( از صبح الاعشی ج 4 ص 422 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار کویتی ؛ پول رایج و معادل 1000 فلس و از سال 1961 م. بجای روپیه هندی متداول گشت و ارزش آن برابربا یک لیره استرلینگ است. ( القاموس السیاسی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار عوال ؛ دیناری بوده است به بغداد معادل دوازده درهم. ( از صبح الاعشی ج 4 ص 422 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار شرعی ؛ اسم است برای مثقالی از مسکوک. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) . مرحوم مجلسی در رساله اوزان ومقادیر ص 132 و نیز صاحب حدائق و صاحب وسائل الشیعه گ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار طبریه ؛ معادل چهار دانگ ( دانق ) یک مثقال بوده است بوزن. ( یادداشت دهخدا ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار عراقی ؛ معادل با 1000 فلس یا 20 درهم و برابر است با یک لیره استرلینگ. ( القاموس السیاسی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینارسرخ ؛ زرسرخ : چو ملک کر شود و نشنود ندای ملک دو چیز خواهد دینار سرخ و تیغ کبود. منجیک ترمذی. چنانکه حکایت کنند که گزی در گزی بیک دینار سرخ بر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار سنگ ؛ وزنی معادل دیناری. ( یادداشت دهخدا ) : بسرشند و بنادق کنند هریک یکدینار سنگ. . . سلاخه پاک کرد و شسته دویست و شصت دینار سنگ. . . آن پولاد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار رومی ؛ پول طلای رومی که از مستملکات روم به ایران وارد میشد آئوری نام داشت و وزن آن ازچهار گرم و نیم تا 8 گرم و دو عشر بوده و وقتی که 4گرم و نیم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار سالمی ؛ درسال 803 هَ. ق. بدستور امیر یلبغا سالمی دستور ضرب دینار را صادر کرد و بنام دینارالسالمی معروف گشت. ( از النقود العربیة ص 71 ) .

پیشنهاد
٠

دینار خراسانی ؛ دینار رایج در توران که معادل چهار درهم بوده است. ( از صبح الاعشی ج 4 ص 445 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار رایج ؛ دینار رایج در ایران که معادل شش درهم بوده است. ( از صبح الاعشی ص 445 ج 4 ) .

پیشنهاد
٠

دینارالهبیریة ؛ دیناری که در عهدبنی امیة بدستور عمربن هبیرة زده شود. ( از النقود العربیة ص 161 ) .

پیشنهاد
٠

دینارالیوسفیة ؛ از بهترین دینارها که در دوران بنی امیه زده شد این دینار را یوسف بن عمر از حکام عراق در عهد یزیدبن عبدالملک سکه کرده است. ( از النقود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار جیشی [ منسوب به جیش = سپاه ] ؛ قلشقندی درباره دینارهای مصر گوید: اما دینار جیشی اسم بی مسمایی است و این نام را متصدیان دیوان سپاه بکار می بردند ...

پیشنهاد
٠

دینارالمیالة ؛ یعنی دیناری که وزن آن کامل است و نقصی ندارد و آن را الوازنة نیز می گفتند. ( از النقودالعربیةصص 47 - 156 ) .

پیشنهاد
٠

دینارالوازنة ؛ دینارالمیالة، دیناری است که بدستور عبدالملک بن مروان زده شده. ( از النقودالعربی صص 34 - 156 - 162 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار احمر ؛ تعبیر نایافت بودن دینار را در مصربدین شرح که در پایان دولت فاطمیان و فتح مصر بدست صلاح الدین یوسف بن ایوب در سال 569 هَ. ق. امور نقدی مر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینار اردنی ؛ معادل با 1000 فلس و ارزش آن برابر است با یک لیره استرلینگ. ( القاموس السیاسی ) .

پیشنهاد
٠

دینار أفرنتی ؛ دیناری که در دوران اسلامی در مصر رایج بوده است و آن را از فرانسه و روم می آورده اند و وزن هر کدام 19/5 قیراط مصری بوده و در یک روی آن ...

پیشنهاد
٠

دینار احمدیة یا احمدی ؛ منسوب به احمدبن طولون بمصر. ( از النقودالعربیة صص 54 - 143 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- بی دین ؛ که پیرو دینی نباشد. لامذهب : ترا باچنین علم و ادب که هست با بیدینی حجت نماند. ( گلستان ) .

پیشنهاد
٠

دیمی بار آمدن و یا دیمی بار آمده بودن ؛ بی مربی ماندن و از آنرو ادب و رسم و راه ندانستن. بی مربی بزرگ شده بودن. ( یادداشت مؤلف ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرخ دیم ؛ با روی فرخ. خجسته روی : کی بود کی [ که ] بازبینم باز آن همایون لقا و فرخ دیم. مسعودسعد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنگردیم ؛ جغدروی : نیست در قصر شهان شاهین وار هست بر کنگره ها کنگردیم. خاقانی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احمددیم ؛ به صورت احمد. به شمائل احمد : عیسوی دم باد و احمددیم و چشم حادثات در شکر خواب عروسان از دم و از دیم او. خاقانی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رومی دیم ؛ به چهره رومیان : عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم. فرخی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگرباره ؛ دفعه دوم : و به بغداد جو را بجوشانند و آب او بپالایند و با روغن کنجد دیگرباره بجوشانند تا آب برود و روغن بماند. ( نوروزنامه ) . رجوع به با ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک بدیگر ؛ بهم : همه از رای خود موجود گشتند ببستند آخشیجان یک بدیگر. ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 150 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک ز دیگر ؛از یکدیگر جدا : بهار جوانی زمستان پیری نبرند چون روز و شب یک ز دیگر. ناصرخسرو.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر کس ؛ دگر کس. کس دیگر. دیگری. غیر. جز من. جزما. غیر از من. غیر از ما : مگر خود درنگم نباشد بسی بباید سپردن بدیگر کسی. فردوسی. زیان کسان سود دیگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کس دیگر ؛دیگری : و جز این سه ، کس دیگر نیارستی نشستن. ( فارسنامه ابن البلخی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماز دیگر ؛ نماز عصر : میان دو نماز پیشین و دیگر به خانها بازشدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 361 ) . رجوع به نماز دیگر شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگرسان ؛ بسان دیگر. بشکل دیگر. با قیافه و حالت دیگر : که دگرگون شدند و دیگرسان به نهاد و به خوی و گونه و رنگ. فرخی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر شب ؛ شب دیگر. شب بعد. ( یادداشت مؤلف ) : و خوارزمشاه را تیری رسید و ناتوان شد و دیگر شب را فرمان یافت. ( تاریخ بیهقی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر سرای ؛ سرای دیگر. کنایه از عالم آخرت : مگر آنکه گفتند خاکست جای ندانم چگونه ست دیگر سرای. فردوسی. اگر چشم داری به دیگر سرای بنزدنبی و وصی گیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگرسال ؛ سال آینده. عام قابل. سال دیگر. سال بعد. عال مقبل. ( یادداشت مؤلف ) : دیگر سال امیر به بلخ رفت که اینجا مهمان بود. ( تاریخ بیهقی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سال دیگر ؛ سال قابل. سال که آید: سال دیگر گر بمانی قطب دین حیدر شوی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر انگشت ؛ انگشت دیگر، انگشتی که میان انگشت کوچک و انگشت میانگین است. سبابة. مسبحة. ( یادداشت مؤلف ) : [ و شاخ دوم باسلیق اندر دست ] بر پشت دست می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر روز ؛ فردا. روز دیگر. روز بعد. روز بعد از امروز. غد. فرداروز. ( ناظم الاطباء ) : شاه دیگر روز باغ آراست خوب تختها بنهادو برگسترد بوب. رودکی.