پیشنهاد‌های علی باقری (٣٦,٣٤٨)

بازدید
٢١,٧٧١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان تنخواه ؛ در سازمان اداری صفویه کلمه �تنخواه � بمعنای مبلغ ترجمه شده ، مثلا تنخواه مواجب را، مبلغ مواجب نوشته اند یا تنخواه امراء را، مبلغ پرداخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان معرفت ؛ شاعر در بیت زیر معرفت را به دستگاه حکومتی تشبیه کرده و از لوازم آن دیوان را آورده است : دیباچه مروت و دیوان معرفت لشکرکش فتوت و سردار ا ...

پیشنهاد
٠

دیوان مکاتبات . رجوع به دیوان انشاء و دیوان رسالت شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان ممالک ( دیوان ایالات حکومتی یا استانهای کشوری ) ؛ در تشکیلات صفویه نظارت امور استانهای مملکت در این دیوان متمرکز میگردید. ( سازمان اداری حکومت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان مظالم ؛ دیوانی که در آن رسیدگی میشود به اعمال ظالمانه حکام و امرا و رجال بزرگ دولت یعنی شخص پادشاه به آن رسیدگی میکند و اول کسی که این دیوان را ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان قیامت ؛دیوان محشر. دیوان جزا. دارالعداله و محکمه که روز قیامت موعود است. ( آنندراج ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان کشور ؛ ( سابقاً دیوان عالی تمیز نامیده می شد ) عالیترین مرجع قضائی ایران که مقر آن در تهران و دارای شعب مختلف است که به دعاوی حقوقی ، جزائی ، ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان لشکر ؛ دیوان عرض. دیوان جیش. دیوان سپاه. دیوان جند. رجوع به دیوان عرض شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- دیوان عرض ؛ دیوان لشکر و سپاه ، دفتری بوده است که اسامی سپاهیان در آن دفتر ضبط میشده است : بدو داد دیوان عرض سپاه بفرمود تا پیش درگاه شاه. فردوسی. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان قدر ؛ دیوان حساب ( قدر و قضا به دیوان محاسبات تشبیه شده است ) : هر براتی که شما راست ز معلوم مراد چون نرانند بدیوان قدر باز دهید. خاقانی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان قضا ؛ دیوان حساب ( تشبیه است بدیوان محاسبات ) : ساقیا عشرت امروز بفردا مفکن یا ز دیوان قضا خط امانی بمن آر. حافظ. - || اداره ٔاجرای احکام شر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان صدقات ؛ دیوان زکات که در عهد خلفا محل و مرکز جمع و توزیع زکات بوده و در بلاد و ولایات دیگر نیز فروعی داشته است و متصدی آن عامل صدقه یا والی الص ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان ضیاع ؛ دیوان املاک خلیفه. ( از دایرة المعارف فارسی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان روحانی ؛ وظایف صدور ( صدرها ) در دوران سلطنت سلاطین صفویه دستخوش تغییراتی شگرف گردید. در زمان شاه طهماسب همواره دو صدر وجود داشت. ولی تفکیک و ت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان زمام ؛ دیوان بازرسی. رجوع به ترکیب دیوان الزمام شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان الزمام ؛ دیوان بازرسی. ( از دائرة المعارف فارسی ) . ابن خلکان در شرح حال ابوالمعالی محمدبن ابوسعد حسن بن محمدبن علی بن حمدون کاتب کافی الکفاة ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان داد ؛دیوان عدالت. دارالعدالة : چه وزن آورد جای انبان باد که میزان عدل است و دیوان داد. سعدی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان رسائل ؛ دیوان انشاء. دیوان مکاتبات. دیوان رسالت. دارالانشاء سلطنتی : وزیران دگر بودند زین پیش همه دیوان به دیوان رسائل. منوچهری. پدرش حسام ال ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان رسالت ؛ دیوان رسائل. دارالانشاء : هرکس که در دیوان رسالت آمدی از محتشم و نامحتشم. . . ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 139 ) . مردم حضرت چون در دیوان رسا ...

پیشنهاد
٠

دیوان دینار دادن ؛ دیوان عطا : سپهدار روزی دهان را بخواند به دیوان دینار دادن نشاند. فردوسی. فرستاد خاقان یلان را بخواند به دیوان دینار دادن نشاند. ...

پیشنهاد
٠

دیوان دائمی بین المللی ؛ دیوان دائمی داوری یا دادگاه جهانی یا دادگاه دادگستری دائمی بین المللی ، دادگاهی که بموجب ماده 14 میثاق جامعه ملل بوجود آمد. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان خاصه [ خالصه ] ؛ دیوان اداره املاک سلطنتی در دوره صفویه و بررسی حسابهای آن که رئیس آن مستوفی خاصه نامیده میشد گویا مقام اخیر تا حدی تابع مستوفی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان خالصه ؛ دستگاه محاسب و مستوفی مالیات پادشاهی. ( ناظم الاطباء ) . دیوان خاصه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان حشر ؛ محکمه عدل الهی در روز رستاخیز : امام الهدی صدر دیوان حشر. سعدی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان حرب ؛ دادگاه نظامی ، محکمه نظامی ، قسمی از محاکم اختصاصی است که طبق قانون دادرسی و کیفر ارتش ایفاء وظیفه میکند. ( فرهنگ حقوقی لنگرودی ) .

پیشنهاد
٠

دیوان حرب عادی ؛ قسمی از دادگاه های نظامی. ( ماده 2 قانون دادرسی و کیفر ارتش ) . ( فرهنگ حقوقی لنگرودی ) .

پیشنهاد
٠

دیوان جزاء عمال دولت ؛ دیوان کیفر کارکنان دولت ، از محاکم جزائی استثنایی است و صلاحیت آن عبارت است از رسیدگی به کلیه جرائم مستخدمان دولت و مملکت و بل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان انشاء ؛ یا دیوان رسائل ، اداره ای که از طرف شاه اسناد رسمی صادر و مکاتبات دولتی را اداره میکرد ( پیش از مغول ) . دیوان انشاء یا رسائل در عهد عب ...

پیشنهاد
٠

- دیوان استیفاء ؛ اداره مالیه و عوائد. قسمتی از تشکیلات درباری و حکومت که بوسیله مستوفیان اداره میشد و بر دخل و خرج مملکت نظارت و رسیدگی داشت. دفتر و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- دیوان اشراف ؛ در تاریخ ایران و اسلام شغل و عنوان صاحب منصب یا امیری که از جانب خلیفه یا سلطان مأمور اطلاع یافتن از جریان امور مملکت و باصطلاح امرو ...

پیشنهاد
٠

دیوان احداث اربعة ؛ عبارت است از دیوان های قتل ، ازاله بکارت ، شکستن دندان وکور کردن. ( تذکرةالملوک چ 2 ص 2 ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان احشام ( دیوان الاحشام ) ؛ راجع است به مستخدمین دربار. ( از دائرة المعارف فارسی ) .

پیشنهاد
٠

چاردیوار خانه روزن شدن ؛ کنایه از خراب شدن و فرو افتادن خانه. ( آنندراج ) : چاردیوار خانه روزن شد بام بنشست و آستان برخاست. افضل الدین خاقانی ( از آ ...

پیشنهاد
٠

چاردیوار ظلمانی ؛ دنیا و قالب انسانی. ( آنندراج ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو شهوت ؛ شیطان هوا و هوس. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو نفس ؛ مراد همان نفس اماره است : از دست دیو نفس کجا برهی تا تو دل از طمع نکنی شسته. ناصرخسرو. گر ز دیو نفس میجویی امان رو نهان شو چون پری از مرد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو آتشی ؛ کنایه از نفس اماره. ( آنندراج ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو هوا ؛ کنایه از شیطان و نفس اماره : بمیدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم ز دیوان هوا کارم چنان آمد که من خواهم. خاقانی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- مملکت دیوها ؛ مقصود ازمملکت دیوها سوادکوه است در زند و اوستا. ( التدوین ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو هفت در ؛ هفت اقلیم. ( ناظم الاطباء ) . اقالیم سبعه. ( برهان ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو هفت سر ؛ کنایه از شب است که بعربی لیل خوانند. ( برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) . شب که هفت ساعت است چه نزد منجمان روز و شب مقسوم به هفتگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو و دد ؛ عفریت و وحش : دلبر پریوش است و رقیبان چو دیو و دد با دیو و دد پری چه کند یا علی مدد. ( شعری فکاهی از زبان درویشان از یادداشت مؤلف ) . ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو رمیده ؛ عفریت جسته از بند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو شبینه ؛کابوس. ( ناظم الاطباء )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیو در حمام ؛ درشت و کریه جثه و چهره. ( یادداشت مؤلف ) .

پیشنهاد
٠

دیو در شیشه بودن ؛ مسخربودن دیو از جانب دعانویسان و در شیشه بودن آن : هرچه بخواهد بده که گنده زبانست دیو رمیده نه کنده داند و نه رش. منجیک. بداندیش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوِ بندی ؛ دیو اسیر و دربند آمده : سخن دیوبندیست در چاه دل به بالای کام و دهانش مهل. سعدی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیودین ؛ شیطان و ابلیس. ( ناظم الاطباء ) . || صورت وهمی. غول. ( ناظم الاطباء ) . موجود افسانه ای که او را با قدی بلند و هیکلی مهیب و درشت تصور کنند. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شراب دیناری ؛ منسوب است به ابن دینارمیافارقی طبیب یا چون دینار در سرخی. ( یادداشت دهخدا ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حریر دیناری ؛ حریر زرد. زرین و طلائی. ( یادداشت دهخدا ) : گفتی بر توده زعفران مهره های عنبرین برنهاده اند و یاحریری دیناری به مداد منقط کرده اند. ( ت ...