پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٠٩٩)
mixing levels: آمیزش سطوح
pair test: آزمون جفتی
pair test: آزمون جفتی
pair test: آزمون جفتی
informant response test آزمون پاسخ سخنگوی بومی
informant response test آزمون پاسخ سخنگوی بومی
informant response test آزمون پاسخ سخنگوی بومی
آرمانی شده: idealized
hierarchical constituency آرایش سلسله مراتبی سازه ها
hierarchical constituency آرایش سلسله مراتبی سازه ها
hierarchical constituency آرایش سلسله مراتبی سازه ها
آبنای/ābnāy/ - ها، اسم. شاخابهٔ باریکی در ساحل دریا، دریاچه یا رود. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
آبلیچ:/āblič/ صفت. [ گفتاری] لهیده، در مورد میوه های آبدار ( زردآلوهای آبلیچ ) ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
قابل گرفتن: به بیماری آبله مبتلا شدن. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
آبله شیری: نوعی آبله خفیف. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
هفت عضو ؛ هفت اندام ، یعنی سر و سینه و شکم و دو دست و دو پا و یا به عقیده برخی دو پهلو و دو پا و دو دست و سر. ( از برهان ) . و رجوع به هفت اندام شود ...
عضوهای رئیسه ؛ اعضایی هستند که مبداء قوه و نیرو باشند و برای بقای شخص لازم می باشند مانند قلب و دماغ و کبد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) : گفتم که عضو ...
عضو یابس ؛ استخوان است. ( فرهنگ علوم عقلی به نقل از اسفار و شفا ) . و رجوع به عضو حار شود.
عضو حار ؛ در اصطلاح فلسفه و پزشکی قدیم ، قلب و دل است. و شیخ الرئیس در بیان اعضای حاره و بارده گوید: نزدیکی به توازن و اعتدال مزاج بواسطه تکافؤ اعضا ...
عضو رطب ؛ کبداست. ( فرهنگ علوم عقلی ، از اسفار و شفا ) . و رجوع به عضو حار شود.
عضو بارد ؛ در اصطلاح فلسفه و پزشکی قدیم ، دماغ و مغز است. ( از فرهنگ علوم عقلی به نقل از اسفار و شفا ) . و رجوع به عضو حار شود.
عضو بسیط ؛ هر یک از دماغ و قلب و کبد است. ( از فرهنگ علوم عقلی به نقل از اسفار ) .
حیوان شناس ؛ عالم به خواص و مضار و منافع حیوانات.
حیوان شناسی ؛ علمی است که در آن از خواص حیوانات و مضار و منافع آنها بحث میکند.
حیوان دوپا ؛ کنایه از آدمی است.
حیوان دوست ؛ دوست دارنده حیوانات.
حیوان دوستی ؛ محبت و علاقه به حیوانات و جانوران.
حیوان خور ؛ خورنده حیوانات. گوشتخوار : هر آنکس کز آن آب حیوان خورد ز حیوان خوران جهان جان برد. نظامی.
حیوان داری ؛ نگاهداری حیوانات.
حیوان بری ؛ که در خشکی زندگی کند. خشکی زی.
علم حیوان ؛ علمی است که از خواص احوال انواع حیوانات و عجائب و شگفتی ها و سودها و زیان های آن بحث و گفت و گو میکند. موضوع این علم جنس حیوان است از بحر ...
حیوان بحری ؛ که در آب زندگی کند. آب زی.
یک لقمه نان ؛ معاش معتدل.
آب کشیده: صفت. خیس شده ( موش آب کشیده ) ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
آبکش کردن: ۱ - به وسیله آبکش آب چیزی را گرفتن ۲ - [ کنایی] مانند آبکش سوراخ سوراخ کردن. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
آب کردنی. صفت. ۱ - مناسب یا قابل ذوب کردن ( این کره آب کردنی است آبش کن بریز روی پلو ) ۲ - [ کنایی] دارای امکان فروختن یا دادن به دیگران ( آب کردنی ه ...
آب فشان /ābfešan/اسم، چشمه آبگرمی که در فاصله های معین از آن بخار و آب گرم می جهد. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر
آب شیرین کن/ābširinkon/ اسم، اسباب، دستگاه یا تاسیسات برای تصفیه آب شور و تبدیل آن به آب شیرین. ( فرهنگ فارسی معاصر )
به نام یافث در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . یافث از فرزندان آدم است که در تورات نامش آمده است . و نوح پانصد ساله بود پس نوح سام ...
به نام حام در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . سام از فرزندان آدم است که در تورات نامش آمده است . و نوح پانصد ساله بود پس نوح سام و ...
به نام سام در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . سام از فرزندان آدم است که در تورات نامش آمده است . و نوح پانصد ساله بود پس نوح سام و ...
به نام نوح در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . نوح در تورات از نسل شیث فررزند آدم است . اجداد او در تورات به این طریق به آدم می رسد ...
به نام لَمک در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . به نام دو نفر به نام لمک در تورات اشاره شده یکی از نسل قائن و دیگری از نسل شیث در ت ...
به نام متوشالَح در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . در تورات متوشالَح فرزند خنوخ ، خنوخ فرزند یارد ، یارد فرزند مهلَلئیل ، مهلَلئیل ...
به نام خنوخ در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . در تورات خنوخ فرزند یارد ، یارد فرزند مهلَلئیل ، مهلَلئیل فرزند قینان، قینان فرزند ا ...
هفته به هفته ؛ هر هفته یک بار : قفلی به در باغ شما بر بنهادم درهای شما هفته به هفته نگشادم. منوچهری.
به نام یارِد در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . در تورات یارد فرزند مهلَلئیل و مهلَلئیل فرزند قینان و قینان فرزند اَنوش و انوش فرزن ...
به نام مهلَلئیل در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . در تورات مهلَلئیل فرزند قینان و قینان فرزند اَنوش و انوش فرزند شیث و شیث فرزند آ ...
به نام قینان در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است . در تورات قینان فرزند اَنوش و انوش فرزند شیث و شیث فرزند آدم است . و اَنوش نود سال ...
در تورات " انوش " فرزند شیث و نوه آدم است . آدم سه پسر به نام های هابیل و قائن و شیث دارد ( در منابع اسلامی از قائن با عنوان قابیل ) یاد شده است. ا ...