پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٤٦٦)

بازدید
١٠,٨٨٧
پیشنهاد
٠

نه زنگی زنگ نه رومی روم [ عامیانه ، ضرب المثل] میانه رو بودن – متوسط بودن .

پیشنهاد
٠

نه سر پیاز نه ته پیاز [عامیانه ، کنایه ] کاره ای نبودن .

پیشنهاد
٠

نمک پرورده بودن [عامیانه ، کنایه ] مدیون کسی دیگر بودن .

پیشنهاد
٠

نو که آمد به بازار کهنه شود دل آزار[ عامیانه ، ضرب المثل] با آمدن چیز جدید گذشته و قدیمی و دلگیر می شود .

پیشنهاد
١

نشخوار آدمیزاد حرف است [ عامیانه ، ضرب المثل] لذت داشتن حرف زیاد .

پیشنهاد
٠

نخود هر آش بودن [عامیانه ، کنایه ] مداخله در هر کاری کردن .

پیشنهاد

- نان به نرخ روز خوردن [عامیانه ، کنایه ] پای بند بودن به اصول – رفتار خود را با وضع حاضر تطبیق دادن

پیشنهاد
٣

نان کسی را آجر کردن[عامیانه ، کنایه ] موجب ضرر و زیان کسی شدن .

پیشنهاد
١

ناز شست گرفتن [عامیانه ، کنایه ] پاداش و جایزه گرفتن .

پیشنهاد
٢

مهمان مهمان را نمی تواند ببیند صاحبخانه هر دو را [ عامیانه ، ضرب المثل] خسیس بودن صاحب خانه

پیشنهاد
٢

میانشان شکر آب است [عامیانه ، کنایه ] روابط آنها خوب نیست ، اختلاف دارند .

پیشنهاد
١

مویی از خرس کندن غنیمت است [ عامیانه ، ضرب المثل] از آدم خسیس حداقل استفاده هم غنیمت است .

پیشنهاد
٠

موهایش را در آسیاب سفید کرده [ عامیانه ، ضرب المثل] گرچه پیر است اما بی تجربه است .

پیشنهاد
٠

مومن مسجد ندیده[عامیانه ، کنایه ] به شوخی به کسی می گویند که تظاهر به تقدس دارد .

پیشنهاد
٠

مو را از دست کشیدن [عامیانه ، کنایه ] دقت بسیار کردن .

پیشنهاد
٠

- موش مردگی درآوردن [عامیانه ، کنایه ] خود را به ناخوشسی زدن – خود را بیمار جلوه دادن

پیشنهاد
٠

من یک پیراهن بیشتر از تو پاره کردم[ عامیانه ، ضرب المثل] با تجربه تر و سالخورده تر از تو هستم .

پیشنهاد
٠

من می گویم نر است تو می گویی بدوش [ عامیانه ، ضرب المثل] بی جهت اصرار کردن

پیشنهاد
٠

مگر شهر هرت است ؟ [ عامیانه ، ضرب المثل] هر کار ی انجام بدهی آزاد نیستی .

پیشنهاد
١

- مگر کله گنجشک خورده ای ؟ [ عامیانه ، ضرب المثل] بسیار پر حرف هستی .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مشت وسندان : [ عامیانه ، ضرب المثل] جدال ودرگیری ناتوان با توانا – کار دشوار وخطر ناک.

پیشنهاد
٠

مگر آمدی آتش ببری : [عامیانه ، کنایه ] عجله زیاد داشتن

پیشنهاد
٠

مرد سر می دهد اما سِر نمی دهد : [ عامیانه ، ضرب المثل] رازی که به کسی سپرده شد فاش نمی شود .

پیشنهاد
١

مشت نمونه خروار است : [عامیانه ، کنایه ] چیز کم به نشانه فراوان

پیشنهاد
٠

مرغ یک پا دارد : [عامیانه ، کنایه ] از نظرم بر نمی گردم .

پیشنهاد
٠

مثل خر در گل ماندن : [عامیانه ، کنایه ] عاجز و ناتوان و درمانده شدن .

پیشنهاد
٠

موش به سوراخ نمی رفت جارو به دمبش بست : [ عامیانه ، ضرب المثل] طرف خودش پذیرفته نبود معرف دیگری شد .

پیشنهاد

مرغ همسایه غاز است : [عامیانه ، کنایه ] چیزی که دیگران دارند با ارزش تر است .

پیشنهاد
٠

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است : [ عامیانه ، ضرب المثل] روی آوردن به کار خود هیچ موقع دیر نیست .

پیشنهاد
٠

ماست خود را کیسه کردن : [عامیانه ، کنایه ] ترسیدن.

پیشنهاد
١

مثل اینکه مال باباش و خوردم : [عامیانه ، کنایه ] به مناسبت دشمنی با کسی گفته می شود .

پیشنهاد
٦

مار گزیده از ریسمان سیاه وسفید می ترسد : [ عامیانه ، ضرب المثل] آدم صدمه دیده همیشه می ترسد.

پیشنهاد
٠

مار را در آستین خود پروراندن : [عامیانه ، کنایه ] چیز بد را یاری دادن .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لنگه کفش کهنه در بیابان نعمت است : [ عامیانه ، ضرب المثل] چیز بی ارزش و ناقابل در شرایط نیاز مفید واقع می شود .

پیشنهاد
٠

لنگه کفش کهنه در بیابان نعمت است : [ عامیانه ، ضرب المثل] چیز بی ارزش و ناقابل در شرایط نیاز مفید واقع می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوش بریدن کسی : [عامیانه ، کنایه ] کلاه برداری کردن از کسی .

پیشنهاد
٠

لفت دادن کاری : [عامیانه ، کنایه ] به درازا کشانیدن کارو با تشریفات زیاد به آن پرداختن .

پیشنهاد
٢

گاو پیشانی سفید : [عامیانه ، کنایه ] همه کس و همه جا او را می شناسند . گاو پیشانی سفیده:بسیار مشهور و سرشناس است. گاو پیشانی سفید ؛ سخت مشهور، آن ...

پیشنهاد
١

گل سر سبد بودن : [عامیانه ، کنایه ] برگزیده گروه بودن – ممتاز جمع شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گردن کج کردن : [عامیانه ، کنایه ] خود را کوچک کردن , عاجزانه چیزی از کسی خواستن .

پیشنهاد
٥

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی : [ عامیانه ، ضرب المثل] کارها با صبر وبردباری انجام می شود .

پیشنهاد
٢

گاوش زائیده : [عامیانه ، کنایه ] مشکلی برایش پیش آمده است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیسه برای چیزی دوختن : [عامیانه ، کنایه ] طمع داشتن به چیزی .

پیشنهاد
٠

کیسه برای چیزی دوختن : [عامیانه ، کنایه ] طمع داشتن به چیزی .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاه شرعی بافتن : [عامیانه ، کنایه ] عمل غیر مشروعی را با حیله وتزویر شرعی جلوه دادن .

پیشنهاد
٣

کار کردن خر وخوردن یابو : [ عامیانه ، ضرب المثل] کار را کس دیگر می کند نتیجه را کس دیگر می برد . کار خر و خوردن یابو:این مثل در موردی گفته می شود ک ...

پیشنهاد
٣

کل اگر طبیب بود سر خود دوا نمودی : [ عامیانه ، ضرب المثل] مهارت نداشتن در کاری .

پیشنهاد
٠

کف دستم را بو نکرده بودم : [عامیانه ، کنایه ] از غیب نمی دانستم .

پیشنهاد
١

کس نخوارد پشت من جز ناخن انگشت من : [ عامیانه ، ضرب المثل] کسی برای دیگری کاری انجام نمی دهد .

پیشنهاد

کار حضرت فیل است : [ عامیانه ، ضرب المثل] کاری بسیار سخت ودشوار است