پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
کِرِ هَم ( کل هم. تای هم ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جوجه های یک کلک که شبیه و هم سن و سال هم هستند کر هم گویند.
دورگه گیری : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی می گویند که با نژادی به غیر از نژاد خودش جفت خورده باشد .
جا کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] اصطلاحا به هدایت کردن کبوتران به داخل گنجه را جا کردن گویند .
نر پیر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به نری که از نطفه رفته باشد نر پیرمی گویند .
جاخوش کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتر نر غریبی را که با ماده جلد تن کنند و نر را تو فاق ببندند و نگذارند تا مایه گیر شود و روی بوم بماند و هوس رفتن ...
آبتنی دادن : [ اصطلاح کفتر بازی ] تشتی از آب تمیز تهیه وآن ( دقت کنید که باید آب قابل شرب و تمیز و فاقد هر گونه مواد شوینده باشد و بعد از کثیف شدن به ...
َگل: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران دسته شده توسط کبوتر دار َگل می گویند ونگهدارنده کبوترها را گله دار میگویند
بیرون کردنی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری اطلاق می گردد که نتوانند توقعات صاحبش را برآورده نموده و حد نصاب رکورد لازم را بدست بیاورد .
رودان کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به حرکت درآوردن کبوتران گشنه را با دانه ریختن به جاهی مختلف پشت بام ( روی گنجه و یا کف بام ) گویند که باید با یک صد ...
دان گیری: [ اصطلاح کفتر بازی ] به عمل دان دادن به کبوتران که روزی یک بار می باشد .
چاق دان : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران را طوری تغذیه کنید که حتی قدرت برداشتن یک عدد دان را در یک وعده غذایی نداشته باشند به این صورت که دان را در جل ...
از رو دان رد کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به صورت پیمانه به کبوتران دان دادن را از روی دان رد کردن گویند .
کم دان گرفتن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یعنی طوری کبوتر را تغذیه کنید که گشنه باشد این گشنگی باید به صورتی باشد که دچار بیماری و ضعیفی در کبوتر نشود
گروی بدون پای آب و دان : [ اصطلاح کفتر بازی ] از طرف هر یک از حریفان یک نماینده برای نظارت برآب و دان در منزل هر حریف وجود داشته باشد و به کار دیگر ح ...
گمانه زدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معنی اصطلاح برای بنده روشن نیست . ( ( بازیکن ها گمانه میزدند، تو شاخ میزدند و ناگهان خودشان را ازاوج چنان ول میکرد ...
کبک کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی که می خواهند برای مسابقه آماده کنند در ایام بهار پرهای بالی و دمشان را به یکباره می کشند. به کبوتری که پر با ...
میان تو سنگین: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که در آسمان به علت ارتفاع زیاد سوسو می زنند می گویند به میان تو سنگین رفته اند.
میان تو : [ اصطلاح کفتر بازی ] به منطقه بالاتر از منطقه تنگ بام، میان تو می گویند. به عبارت دیگر، کبوترانی که در ارتفاع متوسط پرواز می کنند می گویند ...
نقشی باز: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرورش دهندگانی که نقش را پرورش می دهند و به صورت دسته جمعی کبوتران را به پرواز در می آورند نقش باز گویند.
و شویی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که هیچ گونه محل و مسکنی نداشته و زندگی را باری به هر جهت می گذراند و نیز در حد بسیار پایینی از مرغوبیت است، و ...
خانه تور: [ اصطلاح کفتر بازی ] مکانی امن برای نگه داری کبوتران کبکی و آفتاب گرفتن کبوتران قلمی در زمستان و در فصولی که مناسب برای پراندن نیست و برای ...
واریز کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران بعد از یک دوره پروازی به طرف پایین سرازیر می شوند که تعدادی از آنها بر بام خود نشسته و تعدادی دیگر مجدداً ب ...
انگشت برداشتن: [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولاً به دلیل اینکه تعداد کبک ها روز به روز در حال افزایش است و تا رسیدن به سن بلوغ رنگ عوض می کنند این کار را ...
خالی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرهای رنگی روی بدن کبوتر خالی گویند و این خالها هر رنگی که باشد کبوتر – را به همان رنگ نسبت می دهیم مثلا اگر رنگ خالهای ...
نقش: [ اصطلاح کفتر بازی ] به طرح و نوع رنگ آمیزی و ترکیب آن روی بدن کبوتر نقش می گویند. .
کبوتر بازی دار : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به کبوترانی گفته می شود که قدرت نمایش و خود نمایی در آسمان را دارند یعنی با انجام پرواز های نمایشی به با ...
بریدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که توانایی لازم را برای پرواز نداشته باشد و زود تر از موعد مقرر بر زمین بشیند و یا نتواند خود را در آسمان ک ...
باخت کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] اگر کبوتری از یک دسته فرار کند و به گروه دیگری ملحق شود، اصطلاحا می گویند کبوتر باخت کرده است.
بند بند شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که بیش از حد در آسمان ملخ بزند تا جایی که امکان دارد از شدت ملخ زدن به زمین یا ساختمان دیگری برخورد کند.
برفی شدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] این اصطلاح در فصل زمستان کاربرد دارد، یعنی زمانی که برف چشمان کبوتر را بزند و کبوتر نتواند لانه خود را تشخیص ده ...
تو بند افتادن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یک کبوتر زمانی که بیش از حد پرواز کند یا ملخ بزند و تا مدت کوتاهی قادر به پرواز نباشد میگویند تو بند افتاده است.
کبوتر پاک : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که رنگ بندی بال و پرش کاملا با معیار های مورد نظر صاحب کبوتر مطابقت داشته باشد.
تو لک رفتن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا این اصطلاح برای پرندگان نیز کاربرد دارد و زمانی که پرنده دچار پرریزی طبیعی می شود گفته می شود.
کبوتر دُم کَل : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که پرهای دمش کوتاه است یا از ریشه کنده شده باشد.
کبوتر چشم تا به تا : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که هر کدام از چشم هایش به یک می باشد و با هم جور نیستند.
رم کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتر در اثر دیدن دشمن مانند سگ و گربه و یا مواجه شدن با سر و صدای زیاد از لانه فرار کند، اصطلاحا گفته می ش ...
کبوتر دُم فاق : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که یک یا چند عدد از پر های دمش کنده شده باشد، دم فاق می گویند.
سو داشتن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که به لانه و صاحب خود وفادار باشد می گویند سو دارد.
سئله دار: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسی که مغازه کبوتر فروشی و پرندگان زینتی دارد، سئله دار گفته می شود.
قرص بازی کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتری نمایش یا بازی خود را در آسمان به صورت کامل انجام دهد گفته می شود.
قلم شدن یا قیچی شدن کبوتر : وقتی پر های قسمت دم یا شاهپر پرنده توسط صاحبش قیچی شود اصطلاحا گفته می شود که کبوتر قلم شده است یا قیچی شده است.
کبوتر ساز شده : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که کاملا توسط صاحبش آماده گشته و قادر به انجام انواع حرکات و نمایش ها است.
کاکل کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که دارای پر هایی در قسمتئ سر خود می باشد و معمولا این پر ها در خلاف جهت و رو به بالا رشد نمود ...
کبوتر هرز : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گویند که در جاهای دیگری به غیر از بام صاحبش بنشیند.
از تخم افتاده : [ اصطلاح کفتر بازی ] این یک اصطلاح عمومی است و زمانی کاربرد خواهد داشت که کبوتر مورد نظر مسن یا دچار بیماری یا سوء تغذیه شده باشد و ن ...
کبوتر کَت گرفته : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که در اثر پرواز بیش از حد یا بیماری عضلات بال و پرش دچار گرفتگی شده باشد اصطلاحا می گویند که کَتِش گرفت ...
کبوتر گراز پر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که بسیار تیز باشد و خیلی سریع از یک نقطه به نقطه دیگر بپرد بدون اینکه ارتفاع بگیرد یا اینکه سریعا تغییر ج ...
کول : [ اصطلاح کفتر بازی ] در اصطلاح کبوتر بازان هر بار که کبوتر بپرد می گویند یک کول پریده است.
کِلک : [ اصطلاح کفتر بازی ] به لانه یا تشتی که کبوتران ماده برای تخم گذاری و جوجه آوری در آن می خوابد کلک می گویند.
کنار در کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که به سن بلوغ برسد و برای ازدیاد نسل آماده شود و پر دهم آن نیز که بلند ترین پر در قسمت بالش است کنده ...