پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٦٤٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کِرِ هَم ( کل هم. تای هم ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جوجه های یک کلک که شبیه و هم سن و سال هم هستند کر هم گویند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورگه گیری : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی می گویند که با نژادی به غیر از نژاد خودش جفت خورده باشد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جا کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] اصطلاحا به هدایت کردن کبوتران به داخل گنجه را جا کردن گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نر پیر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به نری که از نطفه رفته باشد نر پیرمی گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاخوش کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتر نر غریبی را که با ماده جلد تن کنند و نر را تو فاق ببندند و نگذارند تا مایه گیر شود و روی بوم بماند و هوس رفتن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبتنی دادن : [ اصطلاح کفتر بازی ] تشتی از آب تمیز تهیه وآن ( دقت کنید که باید آب قابل شرب و تمیز و فاقد هر گونه مواد شوینده باشد و بعد از کثیف شدن به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

َگل: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران دسته شده توسط کبوتر دار َگل می گویند ونگهدارنده کبوترها را گله دار میگویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیرون کردنی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری اطلاق می گردد که نتوانند توقعات صاحبش را برآورده نموده و حد نصاب رکورد لازم را بدست بیاورد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رودان کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به حرکت درآوردن کبوتران گشنه را با دانه ریختن به جاهی مختلف پشت بام ( روی گنجه و یا کف بام ) گویند که باید با یک صد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دان گیری: [ اصطلاح کفتر بازی ] به عمل دان دادن به کبوتران که روزی یک بار می باشد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاق دان : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران را طوری تغذیه کنید که حتی قدرت برداشتن یک عدد دان را در یک وعده غذایی نداشته باشند به این صورت که دان را در جل ...

پیشنهاد
٠

از رو دان رد کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به صورت پیمانه به کبوتران دان دادن را از روی دان رد کردن گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کم دان گرفتن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یعنی طوری کبوتر را تغذیه کنید که گشنه باشد این گشنگی باید به صورتی باشد که دچار بیماری و ضعیفی در کبوتر نشود

پیشنهاد
٠

گروی بدون پای آب و دان : [ اصطلاح کفتر بازی ] از طرف هر یک از حریفان یک نماینده برای نظارت برآب و دان در منزل هر حریف وجود داشته باشد و به کار دیگر ح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گمانه زدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معنی اصطلاح برای بنده روشن نیست . ( ( بازیکن ها گمانه میزدند، تو شاخ میزدند و ناگهان خودشان را ازاوج چنان ول میکرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبک کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی که می خواهند برای مسابقه آماده کنند در ایام بهار پرهای بالی و دمشان را به یکباره می کشند. به کبوتری که پر با ...

پیشنهاد
٠

میان تو سنگین: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که در آسمان به علت ارتفاع زیاد سوسو می زنند می گویند به میان تو سنگین رفته اند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

میان تو : [ اصطلاح کفتر بازی ] به منطقه بالاتر از منطقه تنگ بام، میان تو می گویند. به عبارت دیگر، کبوترانی که در ارتفاع متوسط پرواز می کنند می گویند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقشی باز: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرورش دهندگانی که نقش را پرورش می دهند و به صورت دسته جمعی کبوتران را به پرواز در می آورند نقش باز گویند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

و شویی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که هیچ گونه محل و مسکنی نداشته و زندگی را باری به هر جهت می گذراند و نیز در حد بسیار پایینی از مرغوبیت است، و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه تور: [ اصطلاح کفتر بازی ] مکانی امن برای نگه داری کبوتران کبکی و آفتاب گرفتن کبوتران قلمی در زمستان و در فصولی که مناسب برای پراندن نیست و برای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واریز کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران بعد از یک دوره پروازی به طرف پایین سرازیر می شوند که تعدادی از آنها بر بام خود نشسته و تعدادی دیگر مجدداً ب ...

پیشنهاد
٠

انگشت برداشتن: [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولاً به دلیل اینکه تعداد کبک ها روز به روز در حال افزایش است و تا رسیدن به سن بلوغ رنگ عوض می کنند این کار را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خالی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرهای رنگی روی بدن کبوتر خالی گویند و این خالها هر رنگی که باشد کبوتر – را به همان رنگ نسبت می دهیم مثلا اگر رنگ خالهای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

نقش: [ اصطلاح کفتر بازی ] به طرح و نوع رنگ آمیزی و ترکیب آن روی بدن کبوتر نقش می گویند. .

پیشنهاد
٠

کبوتر بازی دار : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به کبوترانی گفته می شود که قدرت نمایش و خود نمایی در آسمان را دارند یعنی با انجام پرواز های نمایشی به با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بریدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که توانایی لازم را برای پرواز نداشته باشد و زود تر از موعد مقرر بر زمین بشیند و یا نتواند خود را در آسمان ک ...

پیشنهاد
٠

باخت کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] اگر کبوتری از یک دسته فرار کند و به گروه دیگری ملحق شود، اصطلاحا می گویند کبوتر باخت کرده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بند بند شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که بیش از حد در آسمان ملخ بزند تا جایی که امکان دارد از شدت ملخ زدن به زمین یا ساختمان دیگری برخورد کند.

پیشنهاد
٠

برفی شدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] این اصطلاح در فصل زمستان کاربرد دارد، یعنی زمانی که برف چشمان کبوتر را بزند و کبوتر نتواند لانه خود را تشخیص ده ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تو بند افتادن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یک کبوتر زمانی که بیش از حد پرواز کند یا ملخ بزند و تا مدت کوتاهی قادر به پرواز نباشد میگویند تو بند افتاده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر پاک : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که رنگ بندی بال و پرش کاملا با معیار های مورد نظر صاحب کبوتر مطابقت داشته باشد.

پیشنهاد
٠

تو لک رفتن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا این اصطلاح برای پرندگان نیز کاربرد دارد و زمانی که پرنده دچار پرریزی طبیعی می شود گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر دُم کَل : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که پرهای دمش کوتاه است یا از ریشه کنده شده باشد.

پیشنهاد
١

کبوتر چشم تا به تا : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که هر کدام از چشم هایش به یک می باشد و با هم جور نیستند.

پیشنهاد
٠

رم کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتر در اثر دیدن دشمن مانند سگ و گربه و یا مواجه شدن با سر و صدای زیاد از لانه فرار کند، اصطلاحا گفته می ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر دُم فاق : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که یک یا چند عدد از پر های دمش کنده شده باشد، دم فاق می گویند.

پیشنهاد
٠

سو داشتن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که به لانه و صاحب خود وفادار باشد می گویند سو دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سئله دار: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسی که مغازه کبوتر فروشی و پرندگان زینتی دارد، سئله دار گفته می شود.

پیشنهاد
٠

قرص بازی کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتری نمایش یا بازی خود را در آسمان به صورت کامل انجام دهد گفته می شود.

پیشنهاد
٠

قلم شدن یا قیچی شدن کبوتر : وقتی پر های قسمت دم یا شاهپر پرنده توسط صاحبش قیچی شود اصطلاحا گفته می شود که کبوتر قلم شده است یا قیچی شده است.

پیشنهاد
٠

کبوتر ساز شده : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که کاملا توسط صاحبش آماده گشته و قادر به انجام انواع حرکات و نمایش ها است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاکل کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که دارای پر هایی در قسمتئ سر خود می باشد و معمولا این پر ها در خلاف جهت و رو به بالا رشد نمود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر هرز : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گویند که در جاهای دیگری به غیر از بام صاحبش بنشیند.

پیشنهاد
٠

از تخم افتاده : [ اصطلاح کفتر بازی ] این یک اصطلاح عمومی است و زمانی کاربرد خواهد داشت که کبوتر مورد نظر مسن یا دچار بیماری یا سوء تغذیه شده باشد و ن ...

پیشنهاد
٠

کبوتر کَت گرفته : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که در اثر پرواز بیش از حد یا بیماری عضلات بال و پرش دچار گرفتگی شده باشد اصطلاحا می گویند که کَتِش گرفت ...

پیشنهاد
٠

کبوتر گراز پر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که بسیار تیز باشد و خیلی سریع از یک نقطه به نقطه دیگر بپرد بدون اینکه ارتفاع بگیرد یا اینکه سریعا تغییر ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کول : [ اصطلاح کفتر بازی ] در اصطلاح کبوتر بازان هر بار که کبوتر بپرد می گویند یک کول پریده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کِلک : [ اصطلاح کفتر بازی ] به لانه یا تشتی که کبوتران ماده برای تخم گذاری و جوجه آوری در آن می خوابد کلک می گویند.

پیشنهاد
٠

کنار در کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که به سن بلوغ برسد و برای ازدیاد نسل آماده شود و پر دهم آن نیز که بلند ترین پر در قسمت بالش است کنده ...