پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٤٦٦)

بازدید
١٠,٨٧٦
پیشنهاد
٠

تا کور اسلحه کند جنگ تمام شده: [ ضرب المثل، عامیانه ] درباره مردم نا زرنگ و آهسته کار می گویند.

پیشنهاد
٠

از دعای گربه سیاه باران نمی آید ( به دعای گربه سیاه باران نمی بارد ) : [ ضرب المثل، عامیانه ] چون کسی به ناحق زبان به نفرین بگشاید به ریشخند چنین گوی ...

پیشنهاد
٠

از قاطر پرسیدند بابات کیست؟ گفت ننه ام مادیان است: [ ضرب المثل، عامیانه ] در مورد کسانی می گویند که فقدان شخصیت یا اصل و نسب خود را با تفاخر به انتسا ...

پیشنهاد
٠

از قایم کاری کار عیب نمی کند: [ ضرب المثل، عامیانه ] معمولا در ریشخند کسی می گویند که در احتیاط نشان دادن افراط می کند یا به این خاطر دست به اعمالی م ...

پیشنهاد
٩

از نخورده بگیر بده به خورده: [ ضرب المثل، عامیانه ] طمع و حرص افراد دارا بیشتر از مردم نادار است. آنکه طعم چیزی را نچشیده نمی داند از چه محروم است ام ...

پیشنهاد
٠

اسب اسکندر هم گاهی سکندری می رود: [ ضرب المثل، عامیانه ] حتی برای آن ها که به لغزش ناپذیری معروف و مشهور هستند نیز گاهی ممکن است لغزشی پیش آید.

پیشنهاد
٠

خانه گرگ بی استخوان نمی شود: [ ضرب المثل، عامیانه ] برای مواجهه با حقایق و واقعیات آماده باید بود.

پیشنهاد
٠

از دنده چپ پا شدن: [ کنایه، عامیانه ] سخت عبوس و ترشروی و کم حوصله بودن.

پیشنهاد
٢

روز از نو روزی از نو: [ کنایه، عامیانه ] همه چیز را یک بار دیگر از نو تکرار باید کرد.

پیشنهاد
٠

تو بزا تا من بزرگش کنم: [ ضرب المثل، عامیانه ] در مورد امری می گویند که انجام دادن آن مستلزم اقدامی دیگر است که باید قبل تر انجام شود.

پیشنهاد
٠

شیر بی یال و دم و اشکم: [ ضرب المثل، عامیانه ] هر چیز فاقد اجزای اصلی و اساسی. هر چیزی که از آن تنها نامش باقی مانده باشد.

پیشنهاد
٠

تو اسمش را بگذار تا من صداش کنم: [ ضرب المثل، عامیانه ] در مورد امری می گویند که انجام دادن آن مستلزم اقدامی دیگر است که باید قبل تر انجام شود.

پیشنهاد
١

من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس می گویی جوابم؟: [ ضرب المثل، عامیانه ] پاسخی که داده ای به سوال من مربوط نیست.

پیشنهاد
٠

سال ها بگذرد و شنبه به نوروز افتد: [ ضرب المثل، عامیانه ] تصادف و اتفاق خوب چیزی نیست که همه روزه اتفاق بیفتد. مدتی باید بگذرد تا حادثه خوبی رخ دهد.

پیشنهاد
٠

نه خری افتاده نه خیکی دریده: [ کنایه، عامیانه ] حادثه غیرقابل جبرانی رخ نداده و کار از کار نگذشته است. نظیر: نه تغاری شکسته نه ماستی ریخته. شعر از ...

پیشنهاد
٠

امشب همه شب کمچه زدی حلوا کو؟: [ ضرب المثل، عامیانه ] از آن همه تلاش و تقلا چه بهره ای برداشتی؟ نظیر: آن همه چریدی کو دنبه ات؟

پیشنهاد
٠

اکبر ندهد خدای اکبر بدهد: [ ضرب المثل، عامیانه ] روزی دهنده خدا است.

پیشنهاد
٠

اگر شریک خوب بود خدا هم شریک می گرفت: [ ضرب المثل، عامیانه ] در رد پیشنهاد مشارکت می گویند

پیشنهاد
٠

حرف من ریش سفید را قبول نمی کنی عرعر الاغ را قبول می کنی؟: [ ضرب المثل، عامیانه ] :پیرمردی نزد جوانک همسایه که به امانت گرفتن خر او آمده بود سوگند می ...

پیشنهاد
٠

امامزاده تا معجز نکند کسی به زیارتش نمی رود: [ ضرب المثل، عامیانه ] برای آنکه شخص مورد احترام و توجه قرار گیرد باید اثری وجودی از خود نشان دهد.

پیشنهاد
٠

اگر چوپان بخواهد از بز نر هم می دوشد: [ ضرب المثل، عامیانه ] آنچه ناممکن را ممکن می کند خواست قلبی انسان است.

پیشنهاد
٠

امسال برای یکی مان زن بگیر سال دیگه برای داداشم: [ ضرب المثل، عامیانه ] عبارت را معمولا در جواب کسی می آورند که به خیال خود زرنگی کرده با نادان شمردن ...

پیشنهاد
٠

یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد تا عاقل نمی توانند بیرون بیاورند: [ ضرب المثل، عامیانه ] یکی از سر بی فکری و نادانی عملی می کند یا سخنی می گوید ...

پیشنهاد
٠

برف انبار کردن: [ کنایه، عامیانه ] نزد خود به امید حساب های غیرقابل وصول دل خوش داشتن

پیشنهاد
٠

شتر که افتاد جهازش بار قاطر است: [ ضرب المثل، عامیانه ] مردم حقیر اگر از مرگ بزرگان زیان نبینند باری سود نیز نخواهند برد.

پیشنهاد
٠

از چنگ دزد در آوردن و به چنگ رمال انداختن: [ ضرب المثل، عامیانه ] یکی را از بدی رهانیدن و به بدتری دچار کردن.

پیشنهاد
٠

چشمش به دبه روغن افتاد زاییدنش گرفت: [ ضرب المثل، عامیانه ] به محض آگاهی از وجود چیزی برای استفاده از آن دندان تیز کردن.

پیشنهاد
٢

گذر پوست به دباغخانه می افتد: [ کنایه، عامیانه ] مثلی است که به تهدید یا تنبیه می گویند یعنی سرانجام تو نیز روزی گرفتار خواهی شد.

پیشنهاد
٠

اگر از درد بی گوشتی بمیرم کلاغ از روی قبرستان نگیرم: [ ضرب المثل، عامیانه ] در بلند طبعی و عالی همتی خویش این مثل را می آورند و شاید آن را به قیاس ای ...

پیشنهاد
٠

شاخ بز چنگال میش قبله به پیش الله اکبر: [ ضرب المثل، عامیانه ] در حالت کنایی به نماز و عبادت ظاهرسازانه و فاقد اعتقاد و ایمان گفته می شود.

پیشنهاد
٠

امتحان را گربه نخورده: [ ضرب المثل، عامیانه ] می توان همه چیز را ابتدا آزمود.

پیشنهاد
٠

حالا امامزاده ای که خودمان ساختیم دارد به کمرمان می زند: [ ضرب المثل، عامیانه ] کسی که دست پرورده خود ماست اکنون به دشمنی با ما برخاسته.

پیشنهاد
٠

برای یک شپش لحاف را بیرون انداختن : [ کنایه، عامیانه ] اسرافی نا لازم و ابلهانه

پیشنهاد
٠

دندانی را که درد می کند باید کند انداخت دور : [ ضرب المثل، عامیانه ]موجودی را، به هر اندازه که وجودش عزیز باشد، چون سبب آزار شخص شود، باید ترک کرد.

پیشنهاد
٠

پارسال سوخته امسال جراحتش می آید : [ ضرب المثل، عامیانه ] هنگامی عکس العمل نشان می دهد که از اصل قضیه مدت ها گذشته است.

پیشنهاد
٠

اگر قدش چهار انگشت بلندتر بود ادعای خدایی می کرد : [ ضرب المثل، عامیانه ]اگر ادعاهای بزرگ نمی کند به جهت فراهم نبودن علل و اسباب کار است نه به سبب بی ...

پیشنهاد
٠

اندک دان بسیار گو است : [ ضرب المثل، عامیانه ]بسیارگویی و پر حرفی نشانه کم دانشی است.

پیشنهاد
٠

بر سر اولاد آدم هر چه آید بگذرد : [ ضرب المثل، عامیانه ]بر سختی ها باید صبر کرد.

پیشنهاد
٠

این حرف ها برای حسنک نان نمی شود : [ ضرب المثل، عامیانه ]از این سخنان نتیجه ای به درد بخور به دست نمی آید.

پیشنهاد
٠

اول می کشند بعد می شمارند : [ ضرب المثل، عامیانه ]روباهی وحشت زده می گریخت. پرسیدند: از چه می گریزی؟ گفت: روباه هایی که سه تخم داشته باشند می کشند. ...

پیشنهاد
٠

اول آخور را ببند بعد گاو را بدزد : [ ضرب المثل، عامیانه ]قبل از اقدام به هر کاری باید به آماده کردن زمینه و فراهم آوردن اسباب آن پرداخت.

پیشنهاد
٠

اسب و خر را که یک جا ببندند اگر هم بو نشوند همخو می شوند! : [ ضرب المثل، عامیانه ]یعنی مجالست و همنشینی موثر است.

پیشنهاد
٠

خر به چوب و ترکه اسب نمی شود ( خر به زدن اسب نمی شود ) : [ ضرب المثل، عامیانه ]کودک را اگر استعداد فراگیری نباشد، تنبیه بدنی او را ابله تر خواهد کرد.

پیشنهاد
٠

از پای لنگ چه سیر و از دست گرسنه چه خیر؟: [ ضرب المثل، عامیانه ]از آن که اسباب فراهم ندارد توقع انجام کار نباید داشت.

پیشنهاد

از این شاخه به اون شاخه پریدن : [ کنایه، عامیانه ]مثل کسانی است که در موقع محکوم شدن در بحث به مسئله دیگری گریز می زنند.

پیشنهاد
٠

آدم گرسنه خواب نان سنگک می بینه : [ ضرب المثل، عامیانه ]یعنی هر کس در خیال چیزیست که ندارد.

پیشنهاد
٠

اول رفیق دوم طریق : [ ضرب المثل، عامیانه ]پیش از اقدام به هر کاری باید همراه و هم قدم پیدا کرد.

پیشنهاد
٠

این رشته سر دراز دارد : [ ضرب المثل، عامیانه ]این ماجرا به این زودی ها پایان نخواهد پذیرفت. این امر به درازا خواهد کشید.

پیشنهاد
١

این در به این پاشنه نمی ماند ( در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد ) : [ ضرب المثل، عامیانه ] وضع همیشه بر این قرار نخواهد ماند.

پیشنهاد
٠

این جا پشه را تو هوا نعل می کنند : [ ضرب المثل، عامیانه ]چون کارت به این مقام افتاد حساب کار خود را داشته باش که اینجا کار سخت و راه دشوار است.