پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٤٦٦)
میان تو : [ اصطلاح کفتر بازی ] به منطقه بالاتر از منطقه تنگ بام، میان تو می گویند. به عبارت دیگر، کبوترانی که در ارتفاع متوسط پرواز می کنند می گویند ...
نقشی باز: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرورش دهندگانی که نقش را پرورش می دهند و به صورت دسته جمعی کبوتران را به پرواز در می آورند نقش باز گویند.
و شویی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که هیچ گونه محل و مسکنی نداشته و زندگی را باری به هر جهت می گذراند و نیز در حد بسیار پایینی از مرغوبیت است، و ...
خانه تور: [ اصطلاح کفتر بازی ] مکانی امن برای نگه داری کبوتران کبکی و آفتاب گرفتن کبوتران قلمی در زمستان و در فصولی که مناسب برای پراندن نیست و برای ...
واریز کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران بعد از یک دوره پروازی به طرف پایین سرازیر می شوند که تعدادی از آنها بر بام خود نشسته و تعدادی دیگر مجدداً ب ...
انگشت برداشتن: [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولاً به دلیل اینکه تعداد کبک ها روز به روز در حال افزایش است و تا رسیدن به سن بلوغ رنگ عوض می کنند این کار را ...
خالی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرهای رنگی روی بدن کبوتر خالی گویند و این خالها هر رنگی که باشد کبوتر – را به همان رنگ نسبت می دهیم مثلا اگر رنگ خالهای ...
نقش: [ اصطلاح کفتر بازی ] به طرح و نوع رنگ آمیزی و ترکیب آن روی بدن کبوتر نقش می گویند. .
کبوتر بازی دار : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به کبوترانی گفته می شود که قدرت نمایش و خود نمایی در آسمان را دارند یعنی با انجام پرواز های نمایشی به با ...
بریدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که توانایی لازم را برای پرواز نداشته باشد و زود تر از موعد مقرر بر زمین بشیند و یا نتواند خود را در آسمان ک ...
باخت کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] اگر کبوتری از یک دسته فرار کند و به گروه دیگری ملحق شود، اصطلاحا می گویند کبوتر باخت کرده است.
بند بند شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که بیش از حد در آسمان ملخ بزند تا جایی که امکان دارد از شدت ملخ زدن به زمین یا ساختمان دیگری برخورد کند.
برفی شدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] این اصطلاح در فصل زمستان کاربرد دارد، یعنی زمانی که برف چشمان کبوتر را بزند و کبوتر نتواند لانه خود را تشخیص ده ...
تو بند افتادن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یک کبوتر زمانی که بیش از حد پرواز کند یا ملخ بزند و تا مدت کوتاهی قادر به پرواز نباشد میگویند تو بند افتاده است.
کبوتر پاک : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که رنگ بندی بال و پرش کاملا با معیار های مورد نظر صاحب کبوتر مطابقت داشته باشد.
تو لک رفتن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا این اصطلاح برای پرندگان نیز کاربرد دارد و زمانی که پرنده دچار پرریزی طبیعی می شود گفته می شود.
کبوتر دُم کَل : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که پرهای دمش کوتاه است یا از ریشه کنده شده باشد.
کبوتر چشم تا به تا : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که هر کدام از چشم هایش به یک می باشد و با هم جور نیستند.
رم کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتر در اثر دیدن دشمن مانند سگ و گربه و یا مواجه شدن با سر و صدای زیاد از لانه فرار کند، اصطلاحا گفته می ش ...
کبوتر دُم فاق : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که یک یا چند عدد از پر های دمش کنده شده باشد، دم فاق می گویند.
سو داشتن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که به لانه و صاحب خود وفادار باشد می گویند سو دارد.
سئله دار: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسی که مغازه کبوتر فروشی و پرندگان زینتی دارد، سئله دار گفته می شود.
قرص بازی کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتری نمایش یا بازی خود را در آسمان به صورت کامل انجام دهد گفته می شود.
قلم شدن یا قیچی شدن کبوتر : وقتی پر های قسمت دم یا شاهپر پرنده توسط صاحبش قیچی شود اصطلاحا گفته می شود که کبوتر قلم شده است یا قیچی شده است.
کبوتر ساز شده : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که کاملا توسط صاحبش آماده گشته و قادر به انجام انواع حرکات و نمایش ها است.
کاکل کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گفته می شود که دارای پر هایی در قسمتئ سر خود می باشد و معمولا این پر ها در خلاف جهت و رو به بالا رشد نمود ...
کبوتر هرز : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری گویند که در جاهای دیگری به غیر از بام صاحبش بنشیند.
از تخم افتاده : [ اصطلاح کفتر بازی ] این یک اصطلاح عمومی است و زمانی کاربرد خواهد داشت که کبوتر مورد نظر مسن یا دچار بیماری یا سوء تغذیه شده باشد و ن ...
کبوتر کَت گرفته : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که در اثر پرواز بیش از حد یا بیماری عضلات بال و پرش دچار گرفتگی شده باشد اصطلاحا می گویند که کَتِش گرفت ...
کبوتر گراز پر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که بسیار تیز باشد و خیلی سریع از یک نقطه به نقطه دیگر بپرد بدون اینکه ارتفاع بگیرد یا اینکه سریعا تغییر ج ...
کول : [ اصطلاح کفتر بازی ] در اصطلاح کبوتر بازان هر بار که کبوتر بپرد می گویند یک کول پریده است.
کنار در کردن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتری که به سن بلوغ برسد و برای ازدیاد نسل آماده شود و پر دهم آن نیز که بلند ترین پر در قسمت بالش است کنده ...
کِلک : [ اصطلاح کفتر بازی ] به لانه یا تشتی که کبوتران ماده برای تخم گذاری و جوجه آوری در آن می خوابد کلک می گویند.
کرهم : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که هم سن و سال هستند و در یک دوره جوجه کشی شده اند، کرهم گفته می شود.
جای هرز : [ اصطلاح کفتر بازی ] به هر جای دیگری غیر از خود بام کبوتر جای هرز گفته می شود بشرطی که این مکان ها بالاتر از لانه کبوتر قرار داشته باشند.
گِلِ شور: [ اصطلاح کفتر بازی ] به مخلوطی از خاک رس، ماسه، نمک، ارزن و پودر سیر و آب گفته می شود که برای تامین مواد معدنی و ایجاد اشتها در کبوتر بسیار ...
کبوتر وشویی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که به هیج جا و مکان دیگری تعلق نداشته باشد و هر بار در یک مکانی قرار می گیرد، کبوتر وشویی گفته می شود.
واریز شدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] بعد از اینکه کبوتر به پرواز درآمد و به سمت زمین در حال فرود آمدن باشد اصطلاحا گفته می شود که در حال واریز شدن ...
کبوتر مفلق : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که بین سن جوجگی و بزرگ سالی قرار دارد، کبوتر مفلق گفته می شود.
کبوتر ناجلد: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که هنوز به درستی لانه و بام صاحب خود را نمی شناسد، کبوتر نا جلد گفته می شود.
گنجه بر: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسی که همه کبوتران یک شخص را می خرد، گنجه بر گفته می شود.
کبوتر مایه : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که کاملا جلد شده باشد و نیز برای جفت گیری و تخم گذاری کاملا مناسب باشد کبوتر مایه گفته می شود.
نوک قناری : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی گفته می شود که نوک بسیار کوچک و در حد نوک قناری دارند، این کبوتر ها برای جوجه کشی و پرواز مناسب نیستند و ...
استیل : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به ظاهر کبوتر ها استیل می گویند که برای تشخیص یک کبوتر خوش استیل باید از فرد با تجربه ای کمک گرفت و تشخیص آن کار ...
کبوتر بازکن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به کبوترانی گفته می شود که قدرت نمایش و خود نمایی در آسمان را دارند یعنی با انجام پرواز های نمایشی به بازی ...
کبوتر معلقی : [ اصطلاح کفتر بازی ]کبوتری که در هوا چرخ می زند. ( ( چیزی نگذشت که آسمان صاف پسین تابستان آبله گون شد و هرگوشه اش از انبوه کبوتران نق ...
چهار خانه شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] چهار خانه شدن کبوتران در هنگام پرواز اصطلاحی است که مفهومش برای بنده روشن نیست . ( ( چیزی نگذشت که آسمان صاف پ ...
مزنگ : احتمالا نوعی رقصی بوده که کولی ها انجام می داده اند ، در لرستان مزنگ به معنی مطرب و نام گروهی از کولی هاست. ( ( دائی شکری هم رفت پیش گله کبو ...
بازارچه فیل : اسم یکی از محلات قدیمی شیراز بوده . خانه عبدالحسین تن کس مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، بازارچه فیل، کوچه عطاءالدوله واقع شده و ای ...
( ( زبون بسّه ها توقع هیچم از آدم ندارن. نه چادر میخوان، نه چاقچور میخوان، نه روبنده میخوان، نه النگو وسینه ریز میخوان ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )