پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٤٦٦)

بازدید
١٠,٨٥٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نفس بریدن : بی طاقت شدن ، از نفس افتادن ، بسیار خسته و مانده شدن ( ( کم کم زوزه اش پایین آمد، تا آخر نفسش برید و خواب هم از سر من پرید. ) ) ( صادق چ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیس: [ اصطلاح در تداول عامه ] یعنی کثیف و حال بهمزن ( ( آخر وقتی که در خانه را زده بود من داشتم ریشم را می تراشیدم و برزخ شده بودم که دستپاچه و با ص ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناسور : بد ترکیب ، معیوب ( ( عینک عدسی کلفتی بر چهره ناسور هول انگیز خود می گذاشت. ) ) ( صادق چوبک ، آتما سگ من )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه دادن : تحویل گرفتن، پذیرفتن ، پا دادن، اجازه دادن ( ( من نمی خواستم این سگ را به خانه ی خود راه بدهم. اصلا تصمیم داشتم هیچ جانوری را در خانه نگه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( ( پسرک روی زمین کُنجله شده بود و کف خون آلودی از گوشه دهنش بیرون زده بود وآسفالت خیابان از پیشاب و خونش تر و سرخ شده بود. ) ) ( صادق چوبک ، دزد قال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ( لگدی خواباند تو تهیگاه پسرک که رنگ پسرک سیاه شد و نفسش پس رفت و به تشنج افتاد. "خودشو به شغال مرگی زده. " ) ) ( صادق چوبک ، دزد قالپاق )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چشم وردریده [عامیانه، اصطلاح] چشم بیرون زده. دارای چشم های ترسناک . ( ( مردک لندهور چشم وردریده و یقه چاک بود و ته ریش زبری رو پوست صورتش داغمه بست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بایده: ظرفی مسی ، معمولا برای دوشیدن شیر کار برد داشت . ( ( چن روز پیشم بایده ی خونه ما را بردن. ) ) ( صادق چوبک ، دزد قالپاق ) ما در زبان ترکی با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

امشی: محلول حشره کش ، دارویی از مواد نفتی که آنرا برای دفع حشرات بخصوص مگس با تلمبه بهوا می پاشند . ( ( پسرک ، مثل مگس امشی خورده، میان دایره ای که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لَپَر :به معنی بد قیافه ، بد هیکل . بزی که گوش های پهن و بلند دارد، ، سنگ پهن ، لَپر در زبان ترکی ( به کنایه ) به دختر بد قیافه و دارای هیکل بزرگ و ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کادیلاک:نوعی اتومبیل شخصی به همین نام . ( ( یک کادیلاک لَپرسیاه براقّ، مثل یک خرچسونه میان جمعیت خوابش برده بود و ککش هم نگزیده بود که قالپاقش را ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پا پتی:پا برهنه ، بدون کفش ، در زبان ترکی " آیاق یالین " گفته می شود . ( ( یک توسری سنگین و چند تا کشیده دوباره او را رو زمین پرت کرد. چهره اش با د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پتی: برهنه ، بدون کفش ، در زبان ترکی " آیاق یالین " گفته می شود . ( ( یک توسری سنگین و چند تا کشیده دوباره او را رو زمین پرت کرد. چهره اش با درد گر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اوق زدن : اصل آن عوق می باشد [ ع ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) به دل آشوبه مبتلی شدن . استفراغ کردن . حال تهوع یافتن یا حال استفراغ داشتن . اشکوفه افتادن بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عوق زدن : [ ع ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) به دل آشوبه مبتلی شدن . استفراغ کردن . حال تهوع یافتن یا حال استفراغ داشتن . اشکوفه افتادن بر کسی . || گاهی زنان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اوق زدن : اصل آن عوق می باشد [ ع ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) به دل آشوبه مبتلی شدن . استفراغ کردن . حال تهوع یافتن یا حال استفراغ داشتن . اشکوفه افتادن بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ( مردم دزد را وقتی که داشت قالپاق دومی را از چرخ باز می کرد گرفتند. قالپاق اولی را زیر بغلش قایم کرده بود ) ) ( صادق چوبک ، دزد قالپاق )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برفی شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] اوج گرفتن کبوتر درآسمان به طوری که به اندازه یک دانه برف دیده شود ( ( ناچار از این بام بآن بام راهی شد وسرش تو آسما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر دار : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسی گویند که فقط از کبوتر نگهداری کند و کبوترانش را به پرواز در نیاورد و فقط برای حفظ نسل جوجه کشی کند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوم دار: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسانی گفته می شود که در استخدام کبوتر دار در آمده و نگهداری ، نظافت کبوتران ، لانه آنها و نیز هر آنچه که مربوط به کا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر باز: [ اصطلاح کفتر بازی ] به افرادی که کبوتر را برای پراندن پرورش داده وانرا می پرانند میگویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاکلی کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] نژادی از کبوتر است که بر روی سرش پرهای برجسته ای به مانند شاخ ( کاکل ) می باشد این پرها بر خلاف جهت د یگر پرها روی ...

پیشنهاد
٠

کبوتر نقش ونقشی باز[ اصطلاح کفتر بازی ]: به طرح و نوع رنگ آمیزی و ترکیب آن روی بدن کبوتر نقش می گویند ( مثل پر پا. کاکلی. سینه فر. پشت طاووسی. جکسون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

موچ پا ( موش پا ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی گویند که در ساق پاها یشان پر روییده باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سینه فری : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی هستند که در جلوی سینه شان پرها به صورت فر می باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوک قناری : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی هستند که جثه ای مانند کبوتر ولی نوکهای بسیار ریز که نژادی خاص می باشند برای جوجه کشی و پرواز مناسب نیستند د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت فری : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی هستند که پرهای روی کتهاشون فر می باشد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیده کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران بلند کشیده با تیزه های کشیده و پا های بلند و زمخت دمی بلند گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرد کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران کوتاه با استیل خاص و سینه پهن و دم کوتاه سر و توک جمع گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر حمال: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که روی تخم کبوتران دیگر بخوابد وجوجه کبوتر دیگری را بزرگ کند گویند .

پیشنهاد
٠

کبوتر پنجه دار : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران بسیار خوب و پرشی را شامل می شود که زمانی که برای نشستن از بلندی به پایین می آیند هی مدام پنجه می کنند ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتربند شده: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که از زیاد بازی کردن و پشتک زدن ، دیگر قادر به پرواز نباشند ودر مواقعی حتی آنقدر شدت دارد که در کوچه و ...

پیشنهاد
٠

کبوتر پشت دری: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتر و یا کبوترانی گفته می شود که قدرت پروازی خیلی پایینی دارند و فقط برای جلد کردن و غریب گیری انواع دیگری ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش سو: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران بلند پروازی که بسیار زود به لانه عادت نموده و لانه را سریعا شناسایی می نمایند خوش سو می گویند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذات کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] اصل و ریشه و شناسنامه کبوتر که برهوش ، ساعت پرش آن تاثیر مستقیم دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرومی ها : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتر شامل 10 شاه پر اصلی می باشد وبه ما سوای آن شاه پرها حرومی نیز می گویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیخ کول ها ( رو پر ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرهای روی شاه پرهای اصلی بیخ کول گویند که در زمان کبک کردن باید کشیده شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه پَرها : [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرهای اصلی کبوتر که تعداد آن 10 عدد می باشد گویند و از بیرون به سمت داخل باید شمرده شود به ترتیب و با فاصله ای خا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَس کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به محلی که ازآنجا پر دم رویده باشد را پس کبوتر گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیخ دُم ها : [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرهای روییده شده در زیر و روی دم کبوتر بیخ دم می گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَر شیر: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پری می گویند که هنوز انتهای ساقه آن خشک نشده باشد و خون در آن موجود باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَر کور شده : [ اصطلاح کفتر بازی ] به پر شیری که کشیده شود و جای آن پری دیگر روییده نشود را پر کور شده گویند البته در مواقعی بعضی از کبوتران بعد از ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر َپر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که پس از کشیدن پرهایشان و رشد مجدد آن قبل از رسیدن کامل پرها به اندازه ای که بتواند پرواز کنند می گویند سر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پِر دادن ( تکاندن ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به عمل زدن زیر کبوتران پشت دری برای جلب توجه کردن ِپر دادن گفته می شد ( در زمانی که کبوتر غریب روی خانه می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر ِپر ( زیر پایی ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که در زیر پای دیگر کبوتران ِپر بخورند را زیر ِپر گویند که برای جلد جوجه بسیار امری ضروری می ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چند پری : [ اصطلاح کفتر بازی ] از کجا می شه فهمید جوجه چند پری از جایی که وقتی بال کبوتر را که باز کنید جای تیزه خالی و در حال رشد را ببینید پر چندم ...

پیشنهاد
٠

کبوتران ساز شده : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی هستند که به موقع کبک شده و به پرواز در آمده و الان آماده برای پرش نهایی در روز گرو می باشد که می گوین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو فاق کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یعنی پرشماره 5، 4، 3 کبوتر را چیدن البته به سمت داخل نه بیرون ( بال کبوتر را را که باز کنید به بلندترین پر بالش تی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمل پر بستن: [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی که هنوز لانه را به درستی نمی شناسند و نبایستی پرواز کنند ، پرهایشان را به وسیله نخی محکم زنجیری بسته می شو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غلط انداز : [ اصطلاح کفتر بازی ] پرهایی که دور از چشم پرورش دهنده در بال های کبوتران رشد کرده باشد و موجب شود پرنده بی اختیار به پرواز درآید و در موا ...