پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٤٦٦)
تو فاق بستن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یعنی پرشماره 5، 4، 3 را به صورت زنجیری بستن البته شمارش به صورت بالا باید انجام شود .
گراز پری ( تیز پرواز ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرشی می گویند که کبوتر به فاصله اندکی از بام خیلی تیز به جهات مختلف پرواز کند این کبوتر به صورت عمود ...
کنار در کردن: [ اصطلاح کفتر بازی ] هر کبوتری که به سن بلوغ رسیده پر دهم ( بلند ترین پر کناری ) که بلند ترین شاه پر بالش هست را نیز می اندازد و بدین ت ...
تخت شدن ( تخت ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] رشد کامل بال و دم کبوتر را تخت شدن می گویند .
کبوتر کت گرفته : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که بر اثر بیماری و یا بی احتیاطی کبوتر دار و خواب دادن بی موقع و غیر کارشناسی به کبوتران و یا آب دادن ...
باخت رفتن : [ اصطلاح کفتر بازی ] زمانی که کبوتر جلد شده ای به بوم اصلی اش بعد از به پرواز درآوردن بر نگردد را اصطلاحا می گویند کبوتر باخت رفته و شامل ...
مایه گیر: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که در ارتفاع زیاد پرواز می کنند و در همان بالا به پرواز خود ادامه دهند را مایه گیر شده می گویند. ( به عمل ...
کول : [ اصطلاح کفتر بازی ] به معنای دفعه و بار است و در اصطلاح کبوتر داران هربار که کبوتران به پرواز در آیند می گویند یک کول پریده اند.
قُرص بازی کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتر نمایش هوایی خود ( پشتک زدن ) را به طور کامل و صحیح انجام دهد می گویند قرص بازی می کند باید از فاصله ...
بازی دار: [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی که درآسمان پشتک می زنند را بازی دار گویند.
میل بازی : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران در هنگام بازی به صورت عمودی بازی کنان به سمت بالا حرکت می کنند و بازی می زنند که اصطلاحا به این مدل بازی زدن ...
قوش بازی : [ اصطلاح کفتر بازی ] در زمانی که کبو تران مورد حمله قوش ، قرقی ، شاهین و یا عقاب ، قرار گیرند تو هم می پیچند و حرکاتی عجیب انجام می دهند ک ...
تودهنی : [ اصطلاح کفتر بازی ] جلو گیری کردن از نشستن کبوتربرای ساز شدن و تربیت شدن بعد از پرش را گویند که کاری تخصصی می باشد و در مواقعی موجب خراب شد ...
ساخته شدن: [ اصطلاح کفتر بازی ] وقتی کبوتر توسط پرورش دهنده به آمادگی جسمی برسد می گویند ساخته شده است.
نشان کردن ( مُهرکردن ) : کبوتران پروازی را هنگام پرواز برای شناسایی بیشتر در آسمان یا زمین علامت گذاری می کنند و به این عمل نشان کردن می گویند. معمول ...
قِل و واقِل : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جوجه کبوترانی که از سر شادابی حرکاتی نمایشی در آسمان انجام می دهند می گویند قل و واقل می کنند و ارتفاعشان را تغ ...
زیر طاق : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران و جوجه های مورد نظر ( کبکی های سال آینده ) را برای یک سال مراقبت و مواظبت درون گنجه می کنند این عمل را زیر طاق ...
نما پریدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که در جلوی چشمان پرورش دهنده بپرند را می گویند نما می پرد.
خر خر کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] آمدن کبکی ها در ارتفاع پایین و تنگ بوم پریدن کبوتران را اصطلاحا خر خر کردن می گویند
ساز کردن کبوتر: [ اصطلاح کفتر بازی ] به عمل آماده سازی کبوتران کبکی در روزهای قبل از تیر ماه سازکردن می گویند .
قو زدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران نر در هنگام جفت خوردن و مستی کردن از خودشون صدایی خاص در می آورند که به آن قو زدن گفته می شود .
تو لک رفتن: [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا کبوتر یک بار در سال تمام پر هایش می ریزد و پر نو در می آورد که اصطلاحا به آن دوران ، دوران تو لک رفتن می گوین ...
دم جارو کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران در هنگام جفت خوردن و مستی کردن دم خود را باز کرده و روی زمین می کشند که اصطلاحا دم جا رو کردن می گویند .
کلنگی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران نرو ماده ای گفته می شود که نزدیک به تخم گذاری هستند و نر مانند کلنگ بر سر ماده می زند و دائم دنبالش می کند در ...
جفت دهن جور : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جفتی می گویند که برای جوجه کشی مناسب اند و جوجه ها را به نحواحسنت مراقبت و مواظبت می کنند .
جفت کن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به مکانی گویند که امکانات جفت کردن کبوتران در آن فراهم باشد
جفت کردن ، تن کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتر نر و ماده ای را که بعد ازآماده شدن و از کنار در رفتن در کنار یکدیگر قرار گیرند را تن کردن گویند و در ...
جفت خوردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به عادت کردن یک جفت کبوتر بالغ ، نر و ماده به یکدیگر جفت خوردن می گویند و بعد ازآمیزش آماده تخم گذاری خواهند شد .
جا گرم کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] ماده بعد از جفت شدن و تن خوردن در لانه خود روی کلک خود می خوابد و مشغول جا گرم کردن می شود البته نر نیز به آن در ا ...
تخم برگردون : [ اصطلاح کفتر بازی ] در زمانی که یک جفت جوجه هایش را باز کرد بعضی جفتها حدودا دو هفته بعد تخم می کنند که آن تخم را تخم برگردون می گویند ...
جوجه قلمی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جوجه ای که از جوجگی بدون اینکه پرواز داده شود قلم شود که خود شرایط خاص خودش را دارد .
جوجه گلسرخی : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به جوجه های بزرگ شده در فصل بهار جوجه گل سرخی می گویند .
دون سور ( دون سوز ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جوجه هایی گفته می شود که در دوران جوجگی توسط والدین خوب تغذیه نشده و آب و دان مناسب به آنها داده نمی شو ...
کِرِ هَم ( کل هم. تای هم ) : [ اصطلاح کفتر بازی ] به جوجه های یک کلک که شبیه و هم سن و سال هم هستند کر هم گویند.
دورگه گیری : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی می گویند که با نژادی به غیر از نژاد خودش جفت خورده باشد .
جا کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] اصطلاحا به هدایت کردن کبوتران به داخل گنجه را جا کردن گویند .
نر پیر : [ اصطلاح کفتر بازی ] به نری که از نطفه رفته باشد نر پیرمی گویند .
جاخوش کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتر نر غریبی را که با ماده جلد تن کنند و نر را تو فاق ببندند و نگذارند تا مایه گیر شود و روی بوم بماند و هوس رفتن ...
آبتنی دادن : [ اصطلاح کفتر بازی ] تشتی از آب تمیز تهیه وآن ( دقت کنید که باید آب قابل شرب و تمیز و فاقد هر گونه مواد شوینده باشد و بعد از کثیف شدن به ...
َگل: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتران دسته شده توسط کبوتر دار َگل می گویند ونگهدارنده کبوترها را گله دار میگویند
بیرون کردنی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری اطلاق می گردد که نتوانند توقعات صاحبش را برآورده نموده و حد نصاب رکورد لازم را بدست بیاورد .
رودان کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به حرکت درآوردن کبوتران گشنه را با دانه ریختن به جاهی مختلف پشت بام ( روی گنجه و یا کف بام ) گویند که باید با یک صد ...
دان گیری: [ اصطلاح کفتر بازی ] به عمل دان دادن به کبوتران که روزی یک بار می باشد .
چاق دان : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوتران را طوری تغذیه کنید که حتی قدرت برداشتن یک عدد دان را در یک وعده غذایی نداشته باشند به این صورت که دان را در جل ...
از رو دان رد کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] به صورت پیمانه به کبوتران دان دادن را از روی دان رد کردن گویند .
کم دان گرفتن : [ اصطلاح کفتر بازی ] یعنی طوری کبوتر را تغذیه کنید که گشنه باشد این گشنگی باید به صورتی باشد که دچار بیماری و ضعیفی در کبوتر نشود
گروی بدون پای آب و دان : [ اصطلاح کفتر بازی ] از طرف هر یک از حریفان یک نماینده برای نظارت برآب و دان در منزل هر حریف وجود داشته باشد و به کار دیگر ح ...
گمانه زدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معنی اصطلاح برای بنده روشن نیست . ( ( بازیکن ها گمانه میزدند، تو شاخ میزدند و ناگهان خودشان را ازاوج چنان ول میکرد ...
کبک کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] کبوترانی که می خواهند برای مسابقه آماده کنند در ایام بهار پرهای بالی و دمشان را به یکباره می کشند. به کبوتری که پر با ...
میان تو سنگین: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که در آسمان به علت ارتفاع زیاد سوسو می زنند می گویند به میان تو سنگین رفته اند.