پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٤٦٦)

بازدید
١٠,٨١٩
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ طور ؛ در تفاسیر قرآن کریم و قصص انبیا آمده که چون موسی برای آوردن آتش به کوه طور شد، راهبر و دلیل او به درخت توحید، مرغی کوچک بود که برخی آن را ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ عرشی ؛ استعارت است از روح انسانی : رخت برگیر از این سرای کهن پیش از آن کایدت زمان فراز این خوش آواز مرغ عرشی را بال بگشای تا کند پرواز. سنائی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ صبح خوان ؛ مرغ صبح. مرغ شبخوان ، کنایه از بلبل. ( برهان ) : چه حالت است که گل در سحر نماید روی چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد. حافظ.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ طرب ؛ مرغ مطرب ، کنایه از بلبل است. ( برهان ) : بال فرو کوفت مرغ ، مرغ طرب گشت دل بانگ برآورد کوس ، کوس سفر کوفت خواب. خاقانی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ طرب ؛ مرغ مطرب ، کنایه از بلبل است. ( برهان ) : بال فرو کوفت مرغ ، مرغ طرب گشت دل بانگ برآورد کوس ، کوس سفر کوفت خواب. خاقانی. - || کنایه از م ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ شب و روز ؛ کنایه از ماه و آفتاب. ( برهان ) ( آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ شمر ؛ مرغ آبگیر. مرغ آبی : مرغ شمر را مگر آگاهی است کآفت ماهی درم ماهی است. نظامی ( مخزن الاسرار ص 143 ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ صبح ؛ کنایه از بلبل. ( غیاث ) ( آنندراج ) . مرغ صبح خوان : صبح چون زلف شب براندازد مرغ صبح از طرب سراندازد. خاقانی. - || کنایه از خروس. ( غیاث ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ شب خوان ؛ کنایه از بلبل ، چرا که اکثر در ایام بهار به وقت شب آواز میکند. ( غیاث ) ( از برهان ) : مرغ شبخوان را بشارت ده که اندرراه عشق دوست را با ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ شبخیز ؛ کنایه از بلبل است. ( جهانگیری ) : منم دراجه مرغان شب خیز همه شب مونس مرغ شب آویز. نظامی ( از آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرغ شب ؛ ضُوَع. درخت آویز. شوکی. ( زمخشری ) : [ زحل دلالت دارد بر ] مرغابی و مرغ شب. . . ( التفهیم ) . ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ شب آویز ؛ مرغ شباویز، مرغی است که شبها از یک پای آویزد و حق حق گوید تا وقتی که قطره خونی از گلوی او بچکد. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( از آنندراج ) . ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ شب آهنگ ؛ مرغ شباهنگ ، بلبل. ( جهانگیری ) . مرغ زندخوان : دوش ز یاد رخت آه جگر سوز من شد به هوا پس بسوخت مرغ شباهنگ را. میرخسرو ( از آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ سنگ شکنک ، مرغ سنگ اشکنک ؛ اسم فارسی قطاة است. ( فهرست مخزن الادویه ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ سیاه ؛ شِقرّاق. کاسکینه. ( زمخشری ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرغ سلیمان ؛ هدهد. شانه بسر. شانه سر. شانه سرک. پوپک. پوپش : قافله شب چه شنیدی ز صبح مرغ سلیمان چه خبر از سبا. سعدی. من به سرمنزل عنقا نه به خود بر ...

پیشنهاد
٠

مرغ سنگ اشکنک ؛ مرغ سنگ شکنک. اسم فارسی قطاة است. ( فهرست مخزن الادویة ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ سنگ خوار ؛ مرغ سنگخواره ، قطا. قضفه. کثوه. ( از منتهی الارب ) . رجوع به قطا شود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ سدره ؛ کنایه از جبرئیل است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ سغدی ؛ کنایه از رود و بربط. ( اقبالنامه چ وحید ص 238 ) . چو دیر آمد آواز مرغان بگوش از آن مرغ سغدی برآور خروش. نظامی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ سحر ؛ بلبل. ( غیاث ) . هزارآوا. هزار. عندلیب. هزاردستان : ساقی شب دستکش جام تست مرغ سحر دستخوش نام تست. نظامی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ زیرکسار ؛ مرغی باشد سیاه رنگ و مانند طوطی سخن گوید و آن را سار نیز گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) . و رجوع به مرغ زیرک در همین ترکیبا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ زیرک ؛ مرغ باهوش. مرغ هوشیار : هر چند که مرغ زیرک آمد بر خاتم روزگار نامم. شک نیست که مرغ زیرکم زانک افتاده به پای خود به دامم. مجیر بیلقانی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ زیبا ؛ گاکی که نوعی پرنده است. رجوع به گاکی شود.

پیشنهاد
٠

مرغ زرین خایه ؛ مرغی افسانه ای که تخم از زر نهد. مرغ تخم طلائی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ زندخوان ؛ کنایه از بلبل. عندلیب. مرغ شباهنگ. مرغ شبخوان. مرغ شبخیز. ( از جهانگیری ) ( از آنندراج ) : گر مغان را راز مرغان دیدمی دل به مرغ زندخوان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ روز ؛ کنایه از آفتاب عالمتاب است. ( برهان ) ( آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ زر ؛ کنایه از آفتاب عالمتاب است. ( برهان ) ( انجمن آرا ) . - || کنایه از صراحی طلا خصوصاً اگر به صورت مرغابی و امثال آن ساخته باشند. ( از برهان ...

پیشنهاد
٠

مرغ رنگین تاج ؛ کنایه از خروس است به اعتبار گوشت سرخی که بر فرق دارد. ( برهان ) ( آنندراج ) . - || کنایه از دراج. ( برهان ) ( آنندراج ) . تذرو. ( ن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ روح ؛ اضافه تشبیهی است ، روح. جان. روان : مرغ روحش از قفس تن پرواز کرد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ روحانی ؛ در اصطلاح تصوف ولی. مرشد. راهدان.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ دیبا ؛ صورت مرغی که بر دیبا بافند. ( آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ رباینده ؛ مرغ شکاری. رجوع به مرغ شکاری در ردیف خود شود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ ِ دل ؛ اضافه ٔتشبیهی است. دل. ( برهان ) ( آنندراج ) . - || کنایه از عقل است. ( از برهان ) ( از آنندراج ) : مرغ دل از آشیان دیگر است عقل و جان ر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ دوست ؛ نام مرغی سخنگو. ( آنندراج ) : زبان تا در دهان دارم حدیث دوست میگویم چو مرغ دوست تا دم میزنم یا دوست میگویم. سید مرتضی رضی شیرازی ( از آنن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ دانا ؛ مرغ هوشیار. مرغ زیرک : عشق بی چارمیخ تن باشد مرغ دانا قفس شکن باشد. سنائی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ دانا ؛ مرغ هوشیار. مرغ زیرک : عشق بی چارمیخ تن باشد مرغ دانا قفس شکن باشد. سنائی. - || کنایه از طوطی است. - || کنایه از سیمرغ است. - مرغ د ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ دست آموز ؛ مرغی که آموخته شود بر دست که اگر آن را از دست دهند باز بر دست آید. ( آنندراج ) : روان به پای درآید چو مرغ دست آموز. ( از آنندراج ) . ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ خوشخوان ؛ به معنی مرغ چمن است که کنایه از بلبل باشد. ( برهان ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ حرم ؛ مرغ که در حرم ( خانه کعبه یا هر مکان مقدس ) آشیان و اقامتگاه دارد : اگر در خانه خود را قید سازی کجا مرغ حرم را صید سازی. اوحدی ( ده نامه ) ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ چمن زاد ؛ مرغی که مولود او در چمن بوده باشد. مرغی که از ابتدای سر از بیضه برآوردن در باغ باشد. ( از آنندراج ) . مرغ چمن : چرا مینالد این مرغ چمن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ چمن ؛ کنایه از بلبل است که عندلیب باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) : صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت. حافظ.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بی هنگام ؛ مرغ بیگه. مرغ بی وقت. مرغ که در غیر وقت خود خواند. مرغ که بی وقت خواند. خروس بی محل : مرغ بی هنگامی ای بدبخت رو ترک ما گو خون ما اندر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بیگه ؛ مرغ بی وقت. مرغ بی هنگام مرغی که بی وقت بخواند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بیگهی ؛ مرغ بیگه : چون شمع صبحگاهی و چون مرغ بیگهی الا سزای کشتن و گردن زدن نیند. خاقانی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بی وقت ؛ یا مرغ بی وقت خوان ، مرغ بی هنگام. مرغ بیگه. مرغی که بی وقت بخواند : مرغ بی وقتی سرت باید برید عذر احمق را نمی باید شنید. مولوی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بهاری ؛ کنایه از بلبل. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بی پر ؛ مرغ که پر ندارد یا پرش کنده باشند و کنایه از عاجزی اوست در پرواز : رونده بی معرفت ، مرغ بی پر. ( گلستان سعدی ) .

پیشنهاد
٠

مرغ بیضه فولاد ؛ تصویر مرغ که از آهن ساخته بر خود فولاد نصب کنند چرا که بیضه به معنی خود فولادی است. ( غیاث ) ( آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ بپر ؛ در حال پرواز. مرغ که در حال پرواز باشد.