پیشنهادهای Amir (١٣٣)
هم زدن یه مشکل! Don't rob it in!!! هی همش نزن!
مست پاتیل
یه توک پا رفتن پیش کسی
خبرجدید و داغ
متوجه منظورت هستم
تخم و ترکه همون پدر مادر
این جهان کوه تست و فعل ما ندا
پررو بودن، روی زیادی داشتن ( معمولا با بار معنایی منفی ) You have got a lot of nerve! خیلی رو داری!!!
در علم ترجمه ، ترجمه با جهت گیری مترجم ونه صرفا براساس معادل طبیعی واژه ها بین دو زبان
پول نیست اوضاع مالی خیطه تنگنای مالی هستش
بذار پخته شه
از خیلی جهات. . .
اشتباه تاسف انگیز، ناجور. .
برآورد کردن دقیق قبل از گفتن یا اقدام کردن
سوراخ سمبه هرچیزی
با این اوصاف. . Today is a holiday. That being so, we don't have to go to work.
اون ممه رو لولو برد
دمت رو بذار ررو کولتو دررو
دلسرد شدن
For Subject ( subject pronoun ) از دیدگاه. . . For I as a human , we should respect each others.
شدیدا
آسیب زا
یه سری به کاری زدن بعد از مدتی
To cut the mustard
اشاره به وجود هردو جنبه پیچیده و آسان در یک موضوع Business has its own highways and byways
هسته سخت یا مرکزیتو اصل موضوع در یک مبحث، رشته، علم. . .
از روی اجبار
حدو مرز تعیین کردن
دلتو بزن به دریا
تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره
به مراتب ( بیشتر یا کمتر ) A great deal more than. . . . A great deal less than. . . .
چوب لای چرخ گذاشتن
توکف چیزی بودن
قوز بالا قوز ( درجنبه منفی ) نورعلی نور ( جنبه مثبت )
در قبال My neighbors behave nice towards me
Intonation Low - high ( To encourage )
همینه ! خودشه ! ( در context تشویق و تایید و واکنش به نتیجه پس از تلاش مکرر )
وانمود کردن He looked like he was working but was actually texting
متلک انداختن
ظاهر و باطن هرچیزی یا هرکسی لزوما یکسان نیست
شانس بزرگی آوردن
بطور بیش از اندازه بطور اضافی
بنجل
ذهن مشغولی concern/noun/
کسی که علاقه به جمع آوری تمبر دارد
اوراق شدن
خونه تکونی سازمانی