تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاطی چیزی یا کاری شدن I told you not to get hands on that case of fraud

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بخدا که. . . I literally didn't know! I'm literally tired I just lirerally woke up

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه سر بیرون زدن از خونه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رو مخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکایت پر کردن ثبت شکایت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایان دادن به پرونده قضایی

پیشنهاد
٠

اقامه دعوی حقوقی کردن علیه کسی در دادگاه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جازدن به خاطر شرایط سخت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Prosodic effectدر ترجمه بین دوزبان موثر است مثلا intonation در عبارت "here you are" میتواند ۳ مفهوم متفاوت ایجاد کند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دم آخری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم زدن یه مشکل! Don't rob it in!!! هی همش نزن!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مست پاتیل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه توک پا رفتن پیش کسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبرجدید و داغ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متوجه منظورت هستم

پیشنهاد
٠

تخم و ترکه همون پدر مادر

پیشنهاد
١

این جهان کوه تست و فعل ما ندا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پررو بودن، روی زیادی داشتن ( معمولا با بار معنایی منفی ) You have got a lot of nerve! خیلی رو داری!!!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در علم ترجمه ، ترجمه با جهت گیری مترجم ونه صرفا براساس معادل طبیعی واژه ها بین دو زبان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پول نیست اوضاع مالی خیطه تنگنای مالی هستش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بذار پخته شه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از خیلی جهات. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه تاسف انگیز، ناجور. .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برآورد کردن دقیق قبل از گفتن یا اقدام کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوراخ سمبه هرچیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با این اوصاف. . Today is a holiday. That being so, we don't have to go to work.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون ممه رو لولو برد

پیشنهاد
٠

دمت رو بذار ررو کولتو دررو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلسرد شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

For Subject ( subject pronoun ) از دیدگاه. . . For I as a human , we should respect each others.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شدیدا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسیب زا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه سری به کاری زدن بعد از مدتی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To cut the mustard

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به وجود هردو جنبه پیچیده و آسان در یک موضوع Business has its own highways and byways

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هسته سخت یا مرکزیتو اصل موضوع در یک مبحث، رشته، علم. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

از روی اجبار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حدو مرز تعیین کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دلتو بزن به دریا

پیشنهاد
٢

تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به مراتب ( بیشتر یا کمتر ) A great deal more than. . . . A great deal less than. . . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چوب لای چرخ گذاشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توکف چیزی بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قوز بالا قوز ( درجنبه منفی ) نورعلی نور ( جنبه مثبت )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در قبال My neighbors behave nice towards me

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Intonation Low - high ( To encourage )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همینه ! خودشه ! ( در context تشویق و تایید و واکنش به نتیجه پس از تلاش مکرر )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

وانمود کردن He looked like he was working but was actually texting