پیشنهادهای دکتر فربد مفاخری (٤٦٩)
آخوند=خاخام= کشیش همگی مبلغان دین هستند و میشه گفت به لحاظ "فرم" یکسان هستند و فقط "محتوا" متفاوت است. به آنها دینیار و عالِم دینی هم گفته میشه
پودمانی چندپارچه چندپارچه ای
استوار گشتن قرار گرفتن برقرار شدن، قرار و ثبات یافتن
فرقه ای در میان یهودیان باستان که مسیح بارها در انجیل به آنها تاخته است. ویژگیهای فریسیان؛ خشکه مذهب ریاکار و اهل تزویر فقط در ظاهر دین دار
پوشیده شده با تخته های چوبین جایی که با تخته های چوبین پوشش داده شده است
راکب و مرکوب راکب یعنی آنکس که سوارِ وسیله یا حیوان میشود مرکوب یعنی آن وسیله یا حیوانی که بر روی آن سوار میشوند
راکب و مرکوب راکب یعنی آنکس که سوارِ وسیله یا حیوان میشود مرکوب یعنی آن وسیله یا حیوانی که بر روی آن سوار میشوند
پشمالو پُرپشم
بزدلان ترسوها
فرهنگ نویس لغت نویس واژه نامه نویس
کنایه به افرادِ متکبر و ممسک
پیشنما فرض بفرمایید شما در یک قاب "یک موضوع اصلی" دارید که تاکیید و تمرکز اصلی روی آن است، حالا آنچه که جلوتر از آن سوژه ی اصلی باشد میشه فورگراند و ...
پیشنما فرض بفرمایید شما در یک قاب "یک موضوع اصلی" دارید که تاکیید و تمرکز اصلی روی آن است، حالا آنچه که جلوتر از آن سوژه ی اصلی باشد میشه فورگراند و ...
عزیزان توجه داشته باشیم که قبل از هیدگر عبارت وانهادگی را نیچه مطرح کرده بود. به این معنا که هیچ نجات دهنده ی غایی وجود ندارد و انسان باید خودش خودش ...
نگهبانِ شب پاسبان در شب به طور تلویحی، به فردی که از جهل و تاریکی نگهبانی می کند نیز گفته میشود
افرادی که از آگاهی و نور ِدانش هراس دارند آنان جرات نابودکردن ارزشهای کهنه را ندارند و مانند شتر باربرِ ارزشهای کهنه و قدیمی هستند
استفان مالارمه شاعر، معلم، مترجم و منتقد فرانسوی ▪︎مالارمه به ادگار آلن پو علاقه بسیار داشت و اثر وی به نام کلاغ ( ۱۸۴۵ ) را در سال ۱۸۷۵ ترجمه و با ...
استفان مالارمه شاعر، معلم، مترجم و منتقد فرانسوی ▪︎مالارمه به ادگار آلن پو علاقه بسیار داشت و اثر وی به نام کلاغ ( ۱۸۴۵ ) را در سال ۱۸۷۵ ترجمه و با ...
زمانبندی ای متفاوت از سرمدیت و زمان تقویمی دهر، روزگار، عصر، زمانه
رشکورز حسود بدسگال
کِشتگاه؛ محل کشت و زراعت، کِشتزار، مزرعه کُشتگاه؛ محل کشتن، کشتارگاه، کشتنگاه، مَسلخ
نَرّاد آنکه نرد بازی کند
تناسب هم آهنگی
تعلیم دادن تعلیم دادن، یاد دادن، آموختن چیزی به کسی
چپاولگر یغماگر غارتگر
مسحور کننده فریبنده
متضاد آن میشود "فراروی" یا پیش رو
متضاد آن میشود "فراپشت"
حیله گرانه، شیادانه رندانه، زیرکانه
کاربافک حشره ای که کارش "بافتن" است
نابودگر ویرانگر آدم کش
کوس و کرنای دُهل و شیپور طبل و شیپور
موش کور نوعی موش گنده که بسیار بدبوی و کریه منظر است و روز ها بیرون نیاید
گورزاد در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد، او را در گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند و نی یا لوله ای از درون گور به بیرون می ...
فلاخن قلاب سنگ
درو کننده آنکه علف و غله را درو کند
چند سالی میشه که برخی از حکام جبار و خودشیفته به جای "کرنش" از عبارت زیر استفاده میشه؛ نرمش قهرمانانه
ایستادن بازایسادن توقف در حرکت از حرکت امتناع کردن
من باعثش نبودم من مسببش نبودم
من هرگز نمی توانم آن را رها کنم هرگز نمی تونم ترکش کنم هرگز نمیتونم ولش کنم
طولانی قطور مفصل و جامع دراز
کانتی مطلبی یا مفهومی که توسط کانت مطرح شده
حسی، حسّیانی آنچه بواسطه ی "حس" دریافت شود
تلفظ ؛ مَغاک
عقب تر به عقب نگریستن به عقب جستن
بیسکوئیت با طرح قلب کوکی با طرح قلب
فقط به این دلیل گفتم که. . . . تنها برای این گفتم که. . . . فقط واسه این گفتمش که. . .
هولناک وحشتناک
سومین سومی
حمله ور مهاجم کرار