پیشنهادهای دکتر فربد مفاخری (٥١٥)
توهم جنبشی
بی شکل
کانل کنندگی
تعدد مثلا وقتی قراره درباره ی تعددِ چیزها صحبت کنیم به کار میره
دستگاه حرکتی
دستگاه حسی
ادراک شناسی علمِ مطالعه ی پدیده های حسی
تو دستی اصطلاح فیلسوفِ برجسته قرن ۲۰ اُم، مارتین هایدگر در مقابل واژه ی؛ فرادستی Present at hand
فرادستی اصطلاح فیلسوفِ برجسته ی قرن ۲۰اُم مارتین هایدگر، در برابرِ واژه ی ؛ تودستی Ready to hand
بی تقلایی بی زحمتی نا تلاشگری
بی عاطفگی بی احساسی
جامعه نژندی اصطلاحی که ون دِر برگ عنوان کرد؛ به این معنا که تمام مشکلات روانشناختی محصول تغییرات فرهنگی و اجتماعی است، ، و عنوان کرد که مشکلِ بیمار ...
ایده های نفی افکارِ نفی مثلا بیماری که میگه من مغز ندارم یا میگه من معده ندارم، دچار افکار نفی میباشد
همسان گردی
تاملاتِ نابهنگام نام کتابی از نیچه
کلوین گرا فردی که تابعِ آموزه های جان کلوین است
در خود فرورفته ( روانشناسی )
برجسته نمایی
جان گرایانه
پدیدارشناسیِ قومی مردم پدیدارشناسی
واقعیت سنجی آزمون واقعیت یکی از ارزیابی های روانپزشکی میباشد
احساس اقیانوسی این اصطلاح را فروید مطرح کرده است
مکان درخشان از اصطلاحاتِ مینکفسکی در مبحثِ مکانمندی
مکان تاریک مکان تیره این اصطلاح را مینکفسکی مطرح کرد، ، یکی از اشکالِ مکان میزان شده در مبحثِ مکانمندی میباشد
مکان روشن این اصطلاح را مینکفسکی مطرح کرد، ، یکی از اشکالِ مکان میزان شده در مبحثِ مکانمندی میباشد
مکان جهت دار
مکات میزان شده
هم جور
پیش گرا فردی که نگاهش به آینده است یا به عبارتی آینده نگر است
پس گرا فردی که گذشته نگر است
اکنونی سازی
سرگرمیهای بیرونی تفریحات بیرونی مثل والیبال ساحلی و شنا در دریا و کوهنوردی و غیره
مکان رازورزانه
زمان منسجم
فرازمانمندی
نو فرجام گرایان
علائمِ برآشوبنده علائم مختل کننده
تجربیاتِ رویاگونه رویاى روز
آشفتگی ذهنی آشفتگی روانی
تقلیل برگذرنده تقلیل متعالی یکی از اصولِ بنیانگذارِ پدیدارشناسیِ فلسفی؛ ادموند هوسرل
تقلیل ماهوی یکی از اصولِ بنیانگذارِ پدیدارشناسیِ فلسفی؛ ادموند هوسرل
بی ارادگی فقدان اراده
آماسِ مخ
در متون فلسفی؛ سابجکت میشه؛ فاعلِ شناسایی ( سوژه ) آبجکت میشه؛ موضوعِ شناسایی، مفعولِ موردِ مطالعه ( ابژه ) در روانکاوی ؛ ابژه میشه فرد محبوب ( یا ...
گاهی بهترین ترجمه برای این واژه درون نگری است
مارپیچ رو به پایین
بی ثباتی هیجانی ناپایداری هیجانی
دلواپسی های غائی دغدغه های غایی دغدغه های نهایی
rude and crude گستاخ و ناپخته این دو صفت در جایی برای یک جوانِ اوباش به کار رفته بود، ، ، اینجا ذکر کردم چون در کنار هم بودنش یادگیری رو برای واژه ی ...