پیشنهادهای دکتر فربد مفاخری (٥١٥)
گاهی میشه: اوج خوشحالی مثال The high point of the weekend came when, , , اوج خوشحالی در آخر هفته زمانی پیش اومد که. . . . .
در خیلی از متن ها، معادلش به فارسی میشه؛ به طرزِ عجیبی به طورِ عجیبی
مخمصه دودلی و تردید در برابر دریافتِ همزمانِ دو پیام متضاد معمولا یکی از این دو پیام آشکار و به صورتِ کلامی، و پیام دیگر به صورت ضمنی و ناآشکار ( زب ...
انسان رشد یافته
دنیای خیالی دنیای تخیلی
پیش گویی خودبرآورانه سه نکته داره؛ فرد انتظار داره اتفاقِ خاصی بیوفته، بعدش، طوری رفتار میکنه که پیشگویی اَش تحقق پیدا کنه. . . فرد به آنچه انجام ...
انبساطِ خاطر جنسی کیف جنسی
مسئولیت گریزی اجتناب از مسئولیت
بزرگواران توجه بفرمایید: Be to = have to Be of = have
بنیانگذار ( چیزی را بنیان نهادن ) تشکیل دهنده شکل دهنده
در ذات خویش
ماهیت دوگانه ی هستی انسان انسان هم در دنیا وجود دارد و هم دنیایش را خودش میسازد و معنا میدهد، ،
جدایی ناپذیر
مجازات کننده
مجازات کردن
بی تفاوتی کائنات بی تفاوتی کیهانی
در یک موقعیت به یادماندنی. . . .
خاستگاه اصلی منبع اصلی
دیگریِ غالب یعنی فرد دیگری که در رابطه، تسلط و کنترل را بدست گیرد، ، ، افراد وابسته و افراد مازوخیست به دنبال چنین افرادی میگردند
حضور همه جایی
هویت زدایی
امکان ممکن از قول کیرکگور زندگی یعنی، بتوانیم هر امکانی رو به صورت ممکن تصور کنیم، ، ما آزادیم و انتخابهای آزادانه داریم و میتوانیم هر امکانی را ممکن ...
تجربه ی ناگهانی
شخصیت نابسنده یعنی فردی که به لحاظ هویتی مشکل دارد، ، ، این فرد هویت مستقل و مجزایی ندارد بنابراین هویتش کامل نیست یا نابسنده و ناکافی است
رابطه ی همزیستانه نوعی رابطه ی غلط در ازدواج یا دوستی، ، ، که طی آن هیچ یک از طرفین، خود را به عنوان یک کل مستقل تجربه نمی کند، هر یک نیازمندِ چیزی ا ...
زندگی های نازیسته زندکی های نزیسته
نزیسته یا نازیسته مثال: Unlived lives زندگیهای نازیسته، زندگیهای نزیسته
گاهی بهترین ترجمه برای این واژه میشه: کسالت بار ملال آور مثال: The ostensibly prosaic fact of the inevitability of death. . واقعیتِ آشکارا ملال آ ...
بزرگواران این واژه در متون مختلف " مبدل پوشی" ترجمه شده است
فاقد ذهنیت روانشناختی فردی که از آنچه که در دنیای ذهنی و درونی اش جریان دارد، آگاهی و دانش ندارد، ، ، به عبارتی به تجربیاتِ درونی اش مانند افکار و اح ...
ایجادِ درد مثال؛ The urge to inflict pain on oneself اشتیاق و میلِ به ایجاد درد در خود که در افراد مازوخیست وجود داره
خود پنهانگری این فرد خویشتنِ خود رو در روابط پنهان میکند و چیزی از خواسته ها و احساساتِ واقعی خودش بیان نمیکند، تا از سوی دیگری طرد نشود، ، ، گویی که ...
فزون پرورده مثلا؛ Hypertrophic belief باور فزون پرورده، ، ، ، یعنی باوری که فرد زیادی بهش پر و بال داده و پرورشش داده
میشه این واژه رو پیش رفتن یا ادامه دادن ترجمه کرد اما به این نکته توجه بفرمایید که؛ این فعل دارای ۲ عملِ همزمان است؛ اقدام کردن و ادامه دادن
آرزوی دیدار
ontogeny recapitulates phylogeny رشد فردیِ هر انسان تکرارِ رشد گونه انسان در طول تکامل است. این موضوع به نظریه بازپدیدآیی معروف است
رشد فردی تکرارِ رشد گونه ی انسانی است به عبارتی: آنتوژنی، فیلوژنی را تکرار میکند این امر به نظریه بازپدیدآیی معروف است
نجات دهنده ی غایی
سندرم شکست خوردن از موفقیت
گاهی بهتره ترجمه بشه: مظهر مثال: runaway of the emergent مظهر لگام گسیختگی
لگام گسیخته لجام گسیخته
تمهیدات ساز و کارها
خودمداری خود محوری که به انواع مختلف متجلی میشه؛ من با بقیه فرق میکنم، من استثنا هستم، دیگران مثل من فکر میکنن، دیدگاهِ دیگران نسبت به موضوعات، مشابه ...
اگر برای انسان به کار بره میتوتید ابن واژه را "طینت" ترجمه کنید، ، مثلا It is difficult to go against biological grain and. . . . سخت است که بر خلا ...
غریزه ی پرورش دهنده این غریزه موجب میشه انسان از فرزندانش مراقبت کند و آنها را پرورش دهد
کودکان معصوم بچه های بیگناه بچه های معصوم
در روانشناسی: جسمی سازی طی آن فشار ها یا ناراحتی های روانی به علائم جسمی تبدیل میشود
سورن کیرکگارد ( فیلسوف دانمارکی ) یا سورن کیر کگور پدر اگزیستانسیالیسم بسیاری اندیشه ها و آثارِ کیر کگور را نقطه ی آغازِ مکتبِ فلسفیِ رسمیِ اگزیستا ...
شکنندگی وجود شکنندگیِ هستی هستی و نیستی در هم آمیخته اند، ، ، و هر لحظه هستی می تواند به نیستی بدل شود
اضطراب مرگ اضطرابی ناشی از رویاییِ جدی با مرگ و نابود شدن و هیچ شدن