پیشنهادهای جوادرسول نژاد (١٧١)
یک بار برای همیشه
توجیهات
بزن دررو
عروسک گردان
مطابقت
would be assasin would be suicide روی داده اما نافرجام
with all one‘s heartیکی ازمترادفهای این واژه است، ترجمه ی سعید امدادی بجاست
دمدمی
پیش شرطها ، ملزومات
گرایش
کمتر اظهاروجود کردن ، خودکمتری نشان دادن for next decade ، he kept low ، near invisible profile، public appearences were rare.
توریست ، جهانگرد
ضعف
بی چون وچرا
چرخش
مطالبه گر ، قاطع
ناچیز ، قابل چشم پوشی
گاوشیرده
شکست مرحله ای وپیروزی راهبردی ، درحالت برعکس:نبرد را بردن وجنگ را باختن
سودمندی
رابط
هزارتویی
مهیا
درکل ، رویهمرفته
همتا
طرفداران ، خاستگاه
اولویت
گوش به زنگ
گپ زدن
ارمان
ناخرسندی گوینده را میرساند برابر نهاده های “ناسلامتی”، ”مثلا”ازطرف دوستان گویاترند
باور
جایگاه
معادلات
سواره
زیرچیزی زدن
پاییدن
درقالب
انکار
ارتجاعی
خنثی کردن ، جلوگیری کردن
مهاجرستیزی
مهمان ناخواسته بودن
تجدید محکومیت اما نه محاکمه
تعهد، به عهده گرفتن ، پذیرش
اکنده
همدست
وانمود
قطب ، مکه
کم کار