پیشنهادهای بهنام (٣٢)
خارش، از نوع خارشی که موقع گزش پشه ایجاد میشود
دکتر محمدشکیبی نژاد نمیشد حالا اینجا دکتر بودنتو به رخمون نکشی بزرگوار
بنده این عبارت رو دقیقا در مورد زندانی شدن یک فرد در یک سلول شنیدم، ینی در مورد زندانی شدن استفاده شد
توی فارسی به رفیقت میگی از سر شوخی ماشینمو فروختم، اونم میگه جدی میگی؟!!!!بعد میگی نههههه ایسگاتو گرفتم، این معنی ایستگاه کردن رو میده
جذب کردن، مثال جذب کردن شاگردان بیشتر در کلاس
یعنی تحولی که در ذهن رخ میدهد در دیدگاه رخ میدهد و یک نقطه عطف ایجاد میکند مثال His epaphany یعنی جرقه ذهنش، تغیر ذهنش، تحول ناگهانی ذهنش، منظور اون ...
وقتی یه چیزی میبینی کشککت میپره مثل یه دریاچه فوق العاده زیبا مترادفش ایناست Speechless یعنی زبون کسی بند اومدن یا Couldnt put it into words یعنی در ...
خانم شقایق کاملا درست گفتن این کلمه معمولا به همراه بیماری میاد، بعنوان مقابله با اون بیماری مبارزه با اون بیماری تاب آوری با اون بیماری مثال: To com ...
Brand new lesson به معنی درس کاملا جدید، در خیلی جاها معنی کاملا میده
بذار فارسی توضیح بدم، مثلا میخای بگی شب آمریکا میشه روز ایران و بلعکس، اون کلمه و بلعکس رو توی انگلیسی اینجوری میگن and the flip ینی و بلعکس، دیگه از ...
معنی �بدون� هم میده مثال : Roaming is to travel with out of fixed destination پرسه زنی ( رومینگ ) ، قدم زدنی هست بدون مقصد مشخص و ثابتی.
به معنی مسافرت بدون هدف یا بعبارتی مسافرت با هدف لذت و خوشی و پرسه زدن، مترادفش میشه roaming و wndering around تفریح با هدف پرسه زنی و خوشگذرونی
تاثیر گذار، مثلا توی جمله به انگلیسی میخای بگی تفاوت زمانی دو کشور خیلی تاثیرات مهمی روی مغز شما میذاره و این تفاوت زمانی خیلی تاثیر گذاره برای اون ک ...
بهبود دادن رابطه دوستی ، تقویت رابطه دوستی، مثلا کاری کنی رابطه منسجم تر بشه بعنوان مثال وقتی دوستت بهت نیاز داره بیشتر از گذشته در دسترس باشی تا راب ...
وقتی هنگام آموزش چیزی استفاده شود به معنای شرح داد جز به جزٔ و ریز به ریز چیزی هست، مثلا میگه میخام مبحث انتگرال در ریاضی رو واسه شما بریک داون کنم ی ...
بیش از حد خنده دار، so so funny
در بعضی جاها معنی جمع آوری کردن میده مثال : Initially we tried to only get together a small amount of money because we are a missionaries اولش ما ...
درجواب دوستمون سعید، معنیش میشه ، من خون میبنم حالم دگرگون میشه بعد مردم همدیگرو میکشن
Sigt of blood یعنی یجور فوبیا داشتن از خون، کسیکه خون میبینه و حالش بد میشه، این ممکنه با هرچیزی بیاد مثلا یک شخص sight of maggots داره یعنی وقتی کرم ...
She was carried off by the epibemic او بر اثر یک بیماری فراگیر فوت کرد ( معنی فوت شدن، ازبین رفتن میده )
عجیبه که اکثرا معنی درستو بیان نکردن، lasting به معنی طول کشیدن، زمان بردن هست یعنی یه چیزی یه پروسه ای انقد زمان برد.
Call out , کاری که همون نمکی و ضایعاتی توی کوچه میکنه، فریاد میزنه که بیا بخر، به اون فریاد زدن میگن calling out
I pled the 5the ینی سکوت میکنم، دوسندارم جواب بدم ( به دلایل قانونی )
چوغولی کردن درباره دیگران، پشت سر شاکی شدن از دیگران، پشت سر بقیه چرت و پرت گفتن
Dont look at your fraking phone به گوشی کوفتیت نگاه نکن برای وقتی بکار میره که یه کارت رو احمقانه نشون بده
پیچوندن چیزی، مثلا پیچوندن کلاس
Release inyestinal gas باد معده را ول دادن
فرار کردن از حصر، رها شدن
وقتی روی چیزی سرمایه گذاری کنی و سودش دقیقا برابر با مایه اولیه شما باشه، و سود صفردرصد باشه
فرض کن یه بچه از روی مبل بیفته ولی روی زمین یه بالش باشه که نذاره سرش به زمین بخوره، این عدم برخورد سر به زمین رو میگن break the fall , ینی افتادن بد ...
برای زمان گرامری استفاده میشه، مثلا بخایم بگیم زمانهای آینده نمیگیم future time, میگیم future tenses
Dady cut me off!!! بابا پول تو جیبیمو قط کرد!!!