تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خارش، از نوع خارشی که موقع گزش پشه ایجاد میشود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

دکتر محمدشکیبی نژاد نمیشد حالا اینجا دکتر بودنتو به رخمون نکشی بزرگوار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بنده این عبارت رو دقیقا در مورد زندانی شدن یک فرد در یک سلول شنیدم، ینی در مورد زندانی شدن استفاده شد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توی فارسی به رفیقت میگی از سر شوخی ماشینمو فروختم، اونم میگه جدی میگی؟!!!!بعد میگی نههههه ایسگاتو گرفتم، این معنی ایستگاه کردن رو میده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جذب کردن، مثال جذب کردن شاگردان بیشتر در کلاس

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی تحولی که در ذهن رخ میدهد در دیدگاه رخ میدهد و یک نقطه عطف ایجاد میکند مثال His epaphany یعنی جرقه ذهنش، تغیر ذهنش، تحول ناگهانی ذهنش، منظور اون ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وقتی یه چیزی میبینی کشککت میپره مثل یه دریاچه فوق العاده زیبا مترادفش ایناست Speechless یعنی زبون کسی بند اومدن یا Couldnt put it into words یعنی در ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

خانم شقایق کاملا درست گفتن این کلمه معمولا به همراه بیماری میاد، بعنوان مقابله با اون بیماری مبارزه با اون بیماری تاب آوری با اون بیماری مثال: To com ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Brand new lesson به معنی درس کاملا جدید، در خیلی جاها معنی کاملا میده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

بذار فارسی توضیح بدم، مثلا میخای بگی شب آمریکا میشه روز ایران و بلعکس، اون کلمه و بلعکس رو توی انگلیسی اینجوری میگن and the flip ینی و بلعکس، دیگه از ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معنی �بدون� هم میده مثال : Roaming is to travel with out of fixed destination پرسه زنی ( رومینگ ) ، قدم زدنی هست بدون مقصد مشخص و ثابتی.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به معنی مسافرت بدون هدف یا بعبارتی مسافرت با هدف لذت و خوشی و پرسه زدن، مترادفش میشه roaming و wndering around تفریح با هدف پرسه زنی و خوشگذرونی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر گذار، مثلا توی جمله به انگلیسی میخای بگی تفاوت زمانی دو کشور خیلی تاثیرات مهمی روی مغز شما میذاره و این تفاوت زمانی خیلی تاثیر گذاره برای اون ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهبود دادن رابطه دوستی ، تقویت رابطه دوستی، مثلا کاری کنی رابطه منسجم تر بشه بعنوان مثال وقتی دوستت بهت نیاز داره بیشتر از گذشته در دسترس باشی تا راب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

وقتی هنگام آموزش چیزی استفاده شود به معنای شرح داد جز به جزٔ و ریز به ریز چیزی هست، مثلا میگه میخام مبحث انتگرال در ریاضی رو واسه شما بریک داون کنم ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد خنده دار، so so funny

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در بعضی جاها معنی جمع آوری کردن میده مثال : Initially we tried to only get together a small amount of money because we are a missionaries اولش ما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درجواب دوستمون سعید، معنیش میشه ، من خون میبنم حالم دگرگون میشه بعد مردم همدیگرو میکشن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sigt of blood یعنی یجور فوبیا داشتن از خون، کسیکه خون میبینه و حالش بد میشه، این ممکنه با هرچیزی بیاد مثلا یک شخص sight of maggots داره یعنی وقتی کرم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She was carried off by the epibemic او بر اثر یک بیماری فراگیر فوت کرد ( معنی فوت شدن، ازبین رفتن میده )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجیبه که اکثرا معنی درستو بیان نکردن، lasting به معنی طول کشیدن، زمان بردن هست یعنی یه چیزی یه پروسه ای انقد زمان برد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Call out , کاری که همون نمکی و ضایعاتی توی کوچه میکنه، فریاد میزنه که بیا بخر، به اون فریاد زدن میگن calling out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I pled the 5the ینی سکوت میکنم، دوسندارم جواب بدم ( به دلایل قانونی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چوغولی کردن درباره دیگران، پشت سر شاکی شدن از دیگران، پشت سر بقیه چرت و پرت گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Dont look at your fraking phone به گوشی کوفتیت نگاه نکن برای وقتی بکار میره که یه کارت رو احمقانه نشون بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیچوندن چیزی، مثلا پیچوندن کلاس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Release inyestinal gas باد معده را ول دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرار کردن از حصر، رها شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی روی چیزی سرمایه گذاری کنی و سودش دقیقا برابر با مایه اولیه شما باشه، و سود صفردرصد باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرض کن یه بچه از روی مبل بیفته ولی روی زمین یه بالش باشه که نذاره سرش به زمین بخوره، این عدم برخورد سر به زمین رو میگن break the fall , ینی افتادن بد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای زمان گرامری استفاده میشه، مثلا بخایم بگیم زمانهای آینده نمیگیم future time, میگیم future tenses

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Dady cut me off!!! بابا پول تو جیبیمو قط کرد!!!