پیشنهادهای M.R (٢٢)
اتساع پذیری ( در فیزیولوژی )
صفاق
مثال: Nutritional value of food plants ارزش "غذایی" گیاهان خوراکی.
"نان پیتزا" هم معنی میده
تیر، تیرک مثال: Lamp post : تیر چراغ Fence post : تیر یا پایه ی پرچین
پاره شدن مثال: The ropes broke and the lifts fell to the ground.
تیرچه، تیرآهن ( در ساختمان سازی )
مربوط بودن
اثبات کردن با ارائه مدارک. The debator used numerous documents to back up his statements. مناظره کننده از مدارک زیادی برای اثبات گفته هایش استفاده ...
وابسته بودن، بستگی داشتن مثال: My business is riding on you talking to your sister. شغل من بستگی به صحبت تو با خواهرت داره.
داوطلبانه عرضه کردن مثال: I volunteer two men. من دو مرد رو داوطلبانه عرضه میکنم. ( به عنوان جنگجو )
رضایت دادن مثال: She said she wouldn't bless our marriage اون گفت که به ازدواج ما رضایت نمیده
تایید مثال: You asked for my blessing and I said no. شما از من تایید ( اجازه ) خواستید، و منم گفتم نه.
امتناع کردن نپذیرفتن
معنی استاد هم میتونه بده مثلا: The undeniable king of violin makers استاد مسَلَّم ( غیر قابل انکار ) سازندگان ویولن.
دست انداختن مسخره کردن ریشخند کردن
خشم شدید، غضب.
تجزیه کردن مثال: Bacteria decay dead plants ( و البته bacteria جمع هست )
سیم برق، کابل
Surf the net : جستجو کردن در اینترنت
Measurements such as meters, liters and grams are based on the metric system Measurement: معیار اندازه گیری