تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

در حالت فعل : ✔️ زور گیری - خِفت کردن ✔️ سِماجت ( پافِشاری ) کردن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در زبان پارسی ، خوز ( به گویش لُری: "حوز" یا "هوز" ) یعنی= ریگ، شن، ماسه خوزستان ( یا هوزستان ) یعنی: منطقه و سرزمین ِ ماسه زار ها - ریگ زار ها - ش ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

《خور》 ، بر وزن ِ "نور" ● پای ِ رود ورودی ِ رود به دریا ( عربی: "مَصَب" = محل ِاصابت ) ● شکاف هایی در خشکی که آب دریا، به طور دائم، یا به تناوب ( هن ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

《رو انداز》 یا 《رو کِش》 ● از قبیل : ✔️ انواع "شِنِل" ✔️ انواع "مَلحفه" ( ملافه ) ✔️ انواع "رو میزی" ووو. . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"صفت ِ فاعلی" از مصدر "خواب" ، به معنی ِ ■ خواب آلود [[عامیانه: "خوابالو" ]] - - - - - - - - - مثال : مرد ِ خواب آلو sleeping man گربه ی خواب آلو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با املای sanitise نیز، درست است: ضدعفونی کردن - پاکسازی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

https://fa. m. wikipedia. org/wiki/کنت_دراکولا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Nosferatu واژه ی باستانی رومانیایی به معنی: "خون آشام" vampire است. در اواخر قرن ۱۹ ( و اوایل قرن ۲۰ ) میلادی به واسطه ی داستانهای غربی [[مانند: رما ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این صفت، برای "اشیاء" ( و به ندرت حیوانات" ) به کار می رود، نه "انسان" ها: ● حواس پرت کن ● گیج - نامتعادل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

● نقش بر زمین کردن ● بر زمین زدن ● تَکل کردن ● از جا کندن [[نگارش tacklee نیز درست است]]

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

● نقش بر زمین کردن ● بر زمین زدن ● تَکل کردن ● از جا کندن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف ِ ● پارسی = اندیشیدن ، درنگ کردن ● تازی ( عربی ) = تَأَمُّل ، تَعَمُّق

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آگنی سانسکریت : अग्नि با هجی سانسکریت: [ˈɐgni] 《خدای آتش》 هندو است. و 《خدای نگهبان جهت جنوب شرقی》 او معمولاً در گوشه های جنوب شرقی معابد هندو یافت م ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاه به معنای 《کابوس》 به کار می رود. مانند : Dagr ( یا کابوس ) یک فیلم ترسناک بریتانیایی محصول سال ۲۰۲۴ است به کارگردانی و نویسندگی 《متیو باتلر - هار ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

[[ استاد ِ توانا ]] منظور ، 《کاریزماتیک》 است. استادی که دارای "کاریزما" است.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

[[در اینجا : ]] grace نعمت - موهبت - هدیه ی الهی ■●■ نعمت ِ توانمندی - موهبت ِ قدرت mighty grace

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توانا - توانمند mighty نیرو - زور - اجبار force mighty force نیروی ( توانمندی ِ ) قهری ( جَبری )

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

دوست گرامی، جناب آرش سوتی ( گاف ) دادن در زبان انگلیسی gaffe با هجی ِ "گَف" و در زبان فرانسوی La gaffe با هجی ِ "گاف" است

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

■ میله ی نگهدارنده ی ضلع بالایی بادبان ( های مثلثی و مربعی ) ● بادبانی که به gaff نیاز دارد ( مجهز است ) gaff - headed نامیده می شود [[تصویر پیوست]] ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

■ قسمت ِکوچکی از چیزی بزرگتر ■ بخشی از یک مجموعه ■ دائره ای ( بخشی ) از یک تشکیلات، اداره، یا سازمان، مانند : ✔️دائره ی ( بخش ِ ) حقوقی ✔️دائره ی ( ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. کفش ورزشی ( کتانی ) ■●■●■●■ 2. ورزشی ( صفت ) منسوب به ورزش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. دَلِه= هرزه، چشم چران، پرخور، شکم پرست، شکمو 2. دَلِه= سارق، دزد، دست کج [[مثال: دَلِه دزد = دزد ِآماتور = قالپاق دزد]] 3. دَلِه= نوعی جانور ( ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادبیات عامیانه ( محاوره ) کسی که خِرت و پِرت و آت و آشغال جمع می کند، و همچنین [دله دزد] را نیز pie یا magpie می نامند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. علمی - تخیّلی مُخفّف ِ عبارت ِ science fiction ■●■ 2. سای فای Syfy نام یک شبکه تلویزیونی کابلی ( آمریکایی ) است که برنامه هایی در ژانر [[علمی - تخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

● پِیامَد ( پِی آمد ) ناگوار و ناخوشایند. ● ( در اصطلاح ) برای اشاره به [[کیفر و مجازات]] نیز کاربُرد دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عرب زبانان، به خودرو ( اتوموبیل ) نیز، "سیاره" می گویند؛؛ به معنی ِ [[متحرک - حرکت کننده]]

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. دوست گرامی، جناب ِ karim hosseni نزدیک ۲۰سال از ویرایش ( تصحیح ) و کاهش ِشمارگان ِ سیاره های سیستم خورشیدی، می گذرد: سیستم خورشیدی، تنها ۸ سیاره د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوبی - سلامت ■●■ درباره بیمار و بیماری : تندرستی - بهبود - درمان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tue = tues = tuesday = سه شنبه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبگرد - ناطور - نگهبان ( مراقب ) شب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیر. . . . جناب ِ rhyzen jack واژه ای که شما نام بردید در زبان انگلیسی می شود: anal یا gay به پاسخ هایی که دیگران نوشته اند، توجه کنید. یا به دیکشن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

oceania قارّه ی اقیانوسیه، شامل کشورهای: استرالیا - زلاند جدید ( نیوزلند ) - تاسمانی - کالدونیای جدید - فیجی. . . و چندین کشور کوچک جزیره ای ■●■●■●■ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازار بزرگ - مال - هایپرمارکت

پیشنهاد
٠

1 - نام ِ یک فیلم سینمایی : عقبگرد ناتمام ( بی پایان ) ■●■●■ 2 - لاک پشت های تمام راه پایین ( به انگلیسی: Turtles All the Way Down ) نام یک رُمان د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیج و مَنگ - خُل و چِل - اُسکُل - مَلَنگ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریانوردی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - دانش ستاره شناسی، نجوم : beetle juice ابط الجوزا ( ید الجوزا ) - شبان شانه - ستاره آلفا در صورت فلکی شکارچی ■●■ 2 - دانش دریایی : منکب الجبار ■●■ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در باشگاه های ورزشی: شمشیرباز - کسی که با دشنه، خنجر به هنرهای رزمی می پردازد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

در باشگاه های ورزشی: شمشیرباز ( ها )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَرگ - خانه ( عمارت ) اربابی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خانه باشکوه و مجلل - کوشک - عمارت - کاخ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قُرُمصاق - دَیوث

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) قلّاده ی حیوانات ● ( اسم معنی ) واحد شمارش حیوانات شکارچی. مثال: چهار قلّاده شیر پنج قلّاده روباه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔️ سوسک ها ✔️ بیتِلز ، نام یک گروه "موسیقی راک" بسیار مشهور در بریتانیا ( لیورپول ) بین سال های ۱۹۵۶ - ۱۹۷۰ شامل ۴ هنرمند [[مشهورترین آنها: "جان لِنو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آپارتمان در سازمان ها، ادارات یا شرکت ها، به بخش ( فضا ) های کوچکی که با 《پارتیشن》 از یکدیگر جدا شده اند نیز گفته می شود. در این ادارات، مجموعه ی چن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نَدیمه - مُلازمه خدمتکار ( پیشکار ) مؤنث

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - فعل : آب بندی کردن - نشت یابی [[اصطلاح رایج=سیل بندی]] ۲ - نام : فُک ( خوک دریایی - شیردریایی ) ■ دو تیره ی اصلی فُک [سیل] : phocidae [[زیست‏ ...

پیشنهاد
٠

نام باستانی ِ اسپانیا . ایبِر iber [یا : ایبِرس] نام سرزمینی از کشور ( شبه جزیره ای ) اسپانیا ( ی کنونی ) است. ایبِریان ها iberians [[یا: ایبِرها ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منطقه ای ( از دریا ) که آبخُست ( جزیره ) های پرتعدادی دارد - مَجمَع الجَزایر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل ) چاپلوسی - تَمَلُّق - پاچه خواری - چرب زبانی - مَدّاحی - بادمجان دورقاب چینی - تعریف وتمجیدکردن خیلی زیاد [[ صفت: subservient ]]

١