تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

( یک وعده از ) خوراک و غذا

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در زمینه ی جواهر شناسی : سنگ ( جواهر ) ِخام و تراش نخورده. مثال: راف ِ الماس - راف ِ زمرد - راف ِیاقوت - و. . .

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان صفت ( adjective ) : تباه شده - ویران - داغان - پوسیده - منهدم

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک مثال : tinder swindler = کلاهبردار ِ قَهّار - متقلّب ِخَفَن ( ( اصطلاحاً= آرسِن لوپَن ) ) [ آتش زننده = tinder ]

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مَصدر to conjure یعنی: زمزمه کردن ِ اوراد ( جمع ِ وِرد = دعا ) conjuring = پافشاری ( یا به قولی، اصرار و التماس ) برای احضار روح ( یا جن گیری )

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درود به دوستان در تکمیل فرمایش دوست گرامی ( رهگذر ) الفبای ِفونِتیک ِصحیح ( نحوه ی دقیق تلفّظ ) : salameh "ثَلَمِه" است. [[تلفّظ ِ واژه ی salame ( ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب ِ ۲ واژه ی medicine ( ( دارو - دانش پزشکی ) ) و technology ( ( فناوری - تکنولوژی ) ) است، که به اختصار medtech نوشته می شود، به معنای: [[فناوری ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

منفور - مُنزَجر کننده ( در اصطلاح عامیانه: تِفلون=نَچَسب )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در "منطقه ی جنگی" ( و همچنین در باره ی "حیات وحش" ) معنی ِ [[کمینگاه]] نیز می دهد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیاری اوقات، از این اصطلاح برای اشاره و کنایه به 《نفهم بودن》 اشخاص، استفاده می شود. تقریباً مترادف با واژه ی پارسی: [[ کلّه شَق ]] توضیح: گروهی "بَ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - انتقاد کردن ، ایراد گرفتن ۲ - بهانه تراشی ( برای انجام ندادن کاری ) ۳ - به طور مبهم و غیرمستقیم: ایراد آوردن ، گیر دادن اما و اگر آوردن ( در کا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ - جویدن ، مَزمَزه ( مَضمَضه ) کردن ۲ - مکیدن ( ( با بُزاق ِدهان، خیساندن، مثلاً: سقز ) ) "ژاژ" را، شتر بخاید و فرو نَبَرد. [[شتر، ژاژ ( گیاهی خار ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۲ سالانه ( بینال ) - یک سال درمیان - رویدادی که هر۲سال یکبار رخ می دهد؛ مثال: نشست های ۲سالانه گالری های ۲سالانه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی ِ stellar = اختر وَش ، ستاره سان ، مانند ستاره ، درخشان و interstellar = در میان ستارگان، استعاره و اشاره است به فضای مابین ستارگان و کهکشان ها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قباله ، قولنامه ( ( مترادف ِ deed در زبان انگلیسی ) )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

■ در لهجه و گویش ِیزدی : [[ گِرِنج = ۱. چین و شِکَن - ۲. گِرِه ، گِرِه زدن]] ۱. اَخم، اَخم کردن، در هم کردن ِسِگِرمِه ها ۲. گِرِنج ِکور = گِرِه کور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[[ آجیده = آج دار ]] آج = ناهمواری ِسطوح ( مانند: سطح سوهان یا تایر یا. . . ) اَشکال ِدیگری از این واژه: [آجیده، آجده، آجوده، آژیده، آژوده، آژده]