تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

به گا رفت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکی از اساطیر یونان که فرزند زئوس و مایا بوده. در افسانه ها گفته شده ظهر به دنیا اومد و شب همون روز گوسفندای آپولو رو دزدید😂

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کندی، رکود

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به ترتیب

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Offer Vassalization پیشنهاد قیومیت پیشنهاد تابع شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مهارت بقا در حیات وحش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل پارسی: جای گردشگر پسند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یورش بردن به سمت طعمه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسه زن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کینه در دل خود پروراندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهارناپذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیور آلات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدایای الهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توزیع کردن تقسیم کردن پخش کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تزیین کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستور دادن ابلاغ کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفوف نیروها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روانه ساختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزین کردن آراستن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دراز کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انباشته شدن روی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرامبخش تسکین دهنده مرهم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویرانگر، درهم کوبنده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر مذهبی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغوش پروردگار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خردمند، دور اندیش، عاقل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وافادار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

طرف سرش سبکه ( عقل تو کلش نیست )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرف سرش سبکه عقل تو کلش نیست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Self - styled obligations قید و بند های خود ساخته

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قید و بند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقایا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفاصیل حسی/Sensory details توصیفاتی از چیزی در متن که به کارگیری حواس پنجگانه را به دنبال دارد. به طور مثال: "این گل قرمز دارای گلبرک هایی با طعم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نتیجه گیری اخلاقی آخر داستان را در ادبیات انگلیسی moralizing میگویند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادیب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد، کیری، تخمی، مزخرف، زشت و زننده، افتضاح، در مواردی میتونه با واژه nasty مترادف باشه. 1. His dickish behavior towards his colleagues made it di ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بسته به واژه های همراه مفاهیم متفاوتی را ارائه میدهد. کیری مقام: شخص پست و بی ارزش کیری فیس: شخص زشت و بد ریخت اعصاب کیری: عصبانی و اعصاب خورد غذای ...

پیشنهاد
٠

دیگه میخوام باهاش رک باشم، حرف حساب رو نشون کسی دادن، حساب کسی رو کف دستش گذاشتن، 1. I was so frustrated with my coworker's constant interruptions ...

پیشنهاد
٠

از جای دیگری خدمات گرفتن/خرید کردن 1. If you're not satisfied with our services, feel free to take your business elsewhere. 2. We value our custome ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

از بین رفتن جوش وآکنه 1. I started using a new skincare routine that has really helped clear up my acne. 2. Drinking plenty of water and eating a b ...

پیشنهاد
٠

برای خود کار کردن ، کسب و کار خود را تاسیس کردن 1. After years of working for others, I decided to go into business for myself and start my own cons ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه غذا خوردن، با میانه روی غذا خوردن 1. It's important to eat in moderation to maintain a healthy weight and prevent overeating. 2. I always ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خارج از وزن خواندن، ناموزون خواندن ( آهنگ ) 1. I could hear someone in the audience singing off key during the concert, and it was quite distractin ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

همخوانی کردن 1. The crowd began to sing along with the band's hit song, creating a lively and energetic atmosphere in the concert hall. 2. I love t ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موسیقی ساختن/نواختن 1. I love to compose music that reflects my emotions and experiences in life. 2. When I sit down at my piano, inspiration flow ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدون شرط و شروط، بدون محدودیت 1. We agreed to have a casual, no strings attached relationship. 2. I prefer friendships with no strings attached, wh ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش قیمت 1. I couldn't resist buying that designer handbag when I saw it on sale for such a steal. 2. The antique dresser I found at the flea marke ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توافق کردن، قرارداد بستن 1. We are so close to closing the deal with our biggest client, all we need is their signature on the contract. 2. If we c ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی پول پس دادن نیست! درواقع دادن کارت خرید هست که ارزشش برابر با پولسه که طلبکاری از اون مغازه 1. The store made an error in charging me twice ...

پیشنهاد
٠

درکت میکنم، میفهممت 1. I hear what you're saying, but I still think we should go with my idea for the project. 2. I hear what you're saying, but I ...

١