پیشنهادهای Amin (٦٤)
فرق disbeliever با nonbeliever اینه که اولی علاوه بر اینکه خودش بی اعتقاده بقیه رو هم دعوت به بی اعتقادی میکنه و کنش گری داره ولی دومی سرش تو کون خود ...
نام شعری از Matthew Arnold شاعر قرن نوزدهمی
معادل پشمام ریخت در فارسی
در فارسی باستان آخشیجان گفته میشده
یکی از اساطیر یونان که فرزند زئوس و مایا بوده. در افسانه ها گفته شده ظهر به دنیا اومد و شب همون روز گوسفندای آپولو رو دزدید😂
کندی، رکود
به ترتیب
Offer Vassalization پیشنهاد قیومیت پیشنهاد تابع شدن
مهارت بقا در حیات وحش
معادل پارسی: جای گردشگر پسند
یورش بردن به سمت طعمه
پرسه زن
کینه در دل خود پروراندن
مهارناپذیر
زیور آلات
هدایای الهی
توزیع کردن تقسیم کردن پخش کردن
تزیین کردن
دستور دادن ابلاغ کردن
صفوف نیروها
روانه ساختن
مزین کردن آراستن
دراز کردن
انباشته شدن روی
آرامبخش تسکین دهنده مرهم
ویرانگر، درهم کوبنده
غیر مذهبی
خردمند، دور اندیش، عاقل
آغوش پروردگار
وافادار
طرف سرش سبکه ( عقل تو کلش نیست )
طرف سرش سبکه عقل تو کلش نیست
Self - styled obligations قید و بند های خود ساخته
قید و بند
بقایا
تفاصیل حسی/Sensory details توصیفاتی از چیزی در متن که به کارگیری حواس پنجگانه را به دنبال دارد. به طور مثال: "این گل قرمز دارای گلبرک هایی با طعم ...
نتیجه گیری اخلاقی آخر داستان را در ادبیات انگلیسی moralizing میگویند
ادیب
بد، کیری، تخمی، مزخرف، زشت و زننده، افتضاح، در مواردی میتونه با واژه nasty مترادف باشه. 1. His dickish behavior towards his colleagues made it di ...
بسته به واژه های همراه مفاهیم متفاوتی را ارائه میدهد. کیری مقام: شخص پست و بی ارزش کیری فیس: شخص زشت و بد ریخت اعصاب کیری: عصبانی و اعصاب خورد غذای ...
دیگه میخوام باهاش رک باشم، حرف حساب رو نشون کسی دادن، حساب کسی رو کف دستش گذاشتن، 1. I was so frustrated with my coworker's constant interruptions ...
از جای دیگری خدمات گرفتن/خرید کردن 1. If you're not satisfied with our services, feel free to take your business elsewhere. 2. We value our custome ...
از بین رفتن جوش وآکنه 1. I started using a new skincare routine that has really helped clear up my acne. 2. Drinking plenty of water and eating a b ...
برای خود کار کردن ، کسب و کار خود را تاسیس کردن 1. After years of working for others, I decided to go into business for myself and start my own cons ...
به اندازه غذا خوردن، با میانه روی غذا خوردن 1. It's important to eat in moderation to maintain a healthy weight and prevent overeating. 2. I always ...
خارج از وزن خواندن، ناموزون خواندن ( آهنگ ) 1. I could hear someone in the audience singing off key during the concert, and it was quite distractin ...
همخوانی کردن 1. The crowd began to sing along with the band's hit song, creating a lively and energetic atmosphere in the concert hall. 2. I love t ...
موسیقی ساختن/نواختن 1. I love to compose music that reflects my emotions and experiences in life. 2. When I sit down at my piano, inspiration flow ...
بدون شرط و شروط، بدون محدودیت 1. We agreed to have a casual, no strings attached relationship. 2. I prefer friendships with no strings attached, wh ...
خوش قیمت 1. I couldn't resist buying that designer handbag when I saw it on sale for such a steal. 2. The antique dresser I found at the flea marke ...