hermes

/ˈhɜːrmiz//ˈhɜːmiz/

(اسطوره ی یونان) هرمس (پیک خدایان و خدای علوم و سوداگری و سخنوری که کفش های بالدار داشت و رومی ها به او می گفتند: mercury)، هرمس در اساطیر یونان خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in Greek mythology, the messenger of the gods and the god of travelers, invention, commerce, and eloquence; Mercury.

جمله های نمونه

1. Hermes found the two sitting side by side, Persephone shrinking away, reluctant because she longed for her mother.
[ترجمه گوگل]هرمس آن دو را دید که در کنار هم نشسته بودند، پرسفونه در حال دور شدن، بی میلی چون اشتیاق مادرش را داشت
[ترجمه ترگمان]هرمس این دو کنار را کنار کشید و Persephone را کنار کشید، بی میل نبود به این دلیل که دلش برای مادرش تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hermes cantered slowly but Tessa, Nora's filly, was close to a gallop.
[ترجمه گوگل]هرمس به آرامی حرکت کرد، اما تسا، پری نورا، نزدیک به یک تازی بود
[ترجمه ترگمان]Hermes به آرامی و اما تسا، مادیان نو را به چهار نعل نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hermes or Ermenegildo Zegna were dotted with cigarette burns.
[ترجمه گوگل]هرمس یا Ermenegildo Zegna پر از سوختگی سیگار بود
[ترجمه ترگمان]Hermes یا Ermenegildo Zegna با سوختگی های ناشی از سیگار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The wisdom of Hermes Trismegistus was inscribed on emerald tablets.
[ترجمه گوگل]حکمت Hermes Trismegistus بر روی لوح های زمرد حک شده بود
[ترجمه ترگمان]حکمت هرمس Trismegistus بر روی لوح زمرد حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Caduceus of Hermes, symbol of the medical profession.
[ترجمه گوگل]Caduceus of Hermes، نماد حرفه پزشکی
[ترجمه ترگمان]نشانه حرفه پزشکی هرمس، نشانه حرفه پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Or so predicts Hermes, one of the City's most powerful institutions with more than £50 billion to spend.
[ترجمه گوگل]یا هرمس، یکی از قدرتمندترین مؤسسات شهر با بیش از 50 میلیارد پوند برای خرج کردن، پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]یا این طور پیش بینی می کند که هرمس، یکی از قدرتمندترین موسسات شهر با بیش از ۵۰ میلیارد پوند برای خرج کردن، پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hermes warned him that if he persisted in his stubborn silence, he should suffer still more terrible things.
[ترجمه گوگل]هرمس به او هشدار داد که اگر در سکوت سرسختانه خود پافشاری کند، باید رنج های وحشتناک تری را متحمل شود
[ترجمه ترگمان]Hermes به او هشدار داد که اگر در سکوت لجوجانه پافشاری کند، او باید چیزهای وحشتناک بیشتری را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So Hermes them messenger brought her to Epimetheus, brother of Prometheus.
[ترجمه گوگل]پس رسول هرمس او را نزد اپیمته، برادر پرومتئوس آورد
[ترجمه ترگمان]بنابراین Hermes او را به Epimetheus و برادر پرو مته آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hermes is the son of Zeus and Maia who is one of the Pleiades.
[ترجمه گوگل]هرمس پسر زئوس و مایا است که یکی از پلیادها است
[ترجمه ترگمان]هرمس پسر زئوس و Maia است که یکی از هفت خوشه پروین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Finally, as Hermes was telling his story, Argus began to sleep.
[ترجمه گوگل]سرانجام وقتی هرمس داشت داستانش را تعریف می کرد، آرگوس شروع به خواب کرد
[ترجمه ترگمان]بالاخره، وقتی Hermes داشت داستانش را تعریف می کرد، ارگوس شروع به خواب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. HERMES believes that the customers'needs are vitally important.
[ترجمه گوگل]هرمس معتقد است که نیازهای مشتریان بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]هرمس بر این باور است که نیازهای مشتریان حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hermes as an inventor of fire is a parallel of the Titan, Prometheus.
[ترجمه گوگل]هرمس به عنوان مخترع آتش، مشابه تیتان، پرومتئوس است
[ترجمه ترگمان]هرمس به عنوان مخترع آتش به موازات تیتان، پرومتئوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In due time Hermes was appointed messenger of Zeus and the gods.
[ترجمه گوگل]در زمان معین هرمس به عنوان فرستاده زئوس و خدایان منصوب شد
[ترجمه ترگمان]در زمان مقتضی، Hermes به عنوان پیک زئوس و خدایان منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Argus asked Hermes to play his pipes again.
[ترجمه گوگل]آرگوس از هرمس خواست تا دوباره پیپ هایش را بزند
[ترجمه ترگمان]ارگوس از Hermes خواست که دوباره pipes را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hermes thought for a while, and at last began to tell him a long story.
[ترجمه گوگل]هرمس مدتی فکر کرد و سرانجام شروع به گفتن داستانی طولانی کرد
[ترجمه ترگمان]او مدتی فکر کرد و سرانجام داستان درازی را برایش تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] هرمس، نام سیارکی که در دهم اکتبر سال 1937 م. از فاصلهای بسیار نزدیک به زمین (حدود 800 کیلومتری آن) عبور نمود.

انگلیسی به انگلیسی

• messenger of the gods (greek mythology)

پیشنهاد کاربران

بپرس