تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

field something چیزی را پاسخ دادن/به چیزی رسیدگی کردن 💠 The originals of the Test Sheet T - MX - 07 will be filed in the Pre - Commissioning Dossi ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٨

رسیدگی کردن - پاسخ دادن SYN: answer 💠 The originals of the Test Sheet T - MX - 07 will be filed in the Pre - Commissioning Dossier of the subsys ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مسدود کردن SYN: blank out 💠 After completion of the test the CONTRACTOR shall be responsible for, if possible, the immediate reinstatement of t ...

پیشنهاد
٢

⭐to treat something ( with something ) از چیزی ( با چیزی ) محافظت/نگه داری کردن e. g. After completion of the test the CONTRACTOR shall be respons ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

محافظت کردن ( با استفاده از ماده یا فرآیند شیمیایی ) - نگه داری کردن - ( ماده ای ) زدن ⭐to treat something ( with something ) از چیزی ( با چیزی ) ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٨

VERB محافظت کردن ( با استفاده از ماده یا فرآیند شیمیایی ) - نگه داری کردن - ( ماده ای ) زدن ⭐to treat something ( with something ) از چیزی ( با چی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هر کدام که - هر یک که 💠 Where the MANUFACTURER has not specified specific procedures or on minor items of rotating equipment, the tolerances stat ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

NOUN ماده محافظ - ماده محافظت کننده در برابر فساد و خوردگی و زنگ زدگی و از بین رفتن معمولاً فلزات و تجهیزات فلزی و صنعتی و همچنین مواد غذایی و چوب تو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ ) عملیاتی است که آخرین بخش از دیسیپلین پایپینگ می باشد و مراحل بعدی بیشتر در محدوده تست های مختلف خطوط، پانچ و رفع پانچ می باشد. ۲ ) انجام تمیزکار ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معنای دوستان: در صورتیکه - اگر - چنانچه - در صورت SYN 1 ) in case of 2 ) if 💠 The CONTRACTOR will inform the witnessing Parties when the Test is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ADJECTIVE ۱ ) ( بصورت کتبی ) گواهی دهنده - تائید کننده - تصدیق کننده یک مدرک یا سند ۲ ) رسمی - رسمی کننده 💠 The CONTRACTOR will inform the COMPANY ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رابط شدن - لینک شدن/کردن - حلقه واصل شدن - ارتباط دادن دو یا چند نفر یا ارگان و سازمان برای تبادل اطلاعات SYN: link MEANING: - to be the link betw ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تماس گرفتن ( با ) - در ارتباط بودن - رابطه داشتن - ارتباط برقرار/پیدا کردن 💠 The testing of valves shall be made in accordance with the Technical ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

🗣️لیٖ اِیْز SYN 1 ) collaborate - cooperate - work together 2 ) link ( انگلیس - عامیانه - معمولا با: with ) تماس گرفتن ( با ) - در ارتباط بودن - ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگهداشتن - حفظ کردن - نگه داری کردن ( و گم نکردن و از دست ندادن ) 💠 The CONTRACTOR shall maintain a set of marked - up P&IDs to show the status of ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

VERB شکل دادن - متشکل کردن - بوجود آوردن مثلاً یه مدرک یا سند فنی 💠 The CONTRACTOR must at all times, have all relevant documentation available for ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

NOUN ( UK high street ) ( US main street ) 1 ) a street where the most important stores, banks, and businesses in a town are 2 ) a street where t ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

"crisis" n 🗣️[کراٰی "سِس"] "crises" plural n 🗣️[کراٰی "سیٖز"]

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دفع کردن - پس زدن - پس راندن - عقب نشاندن - دور کردن 💠 US and UK navies repel largest Houthi attack on Red sea shipping

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٨

۱ ) مجموعه تاکتیک ها ( مجموعه ای از پیشنهادها یا روش هایی که برای یک فعالیت، صنعت، شغل خاص و غیره مناسب تلقی می شوند ) 💠 The Houthis are borrowing ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

there, there idiom ( also there now ) - something you say to comfort someone, especially a child e. g. There, there, don't cry. ▪️▪️▪️ there, the ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی نظیر - معرکه - خیلی خوب off the chain idiom US informal - extremely good e. g. I made it with extra cheese and it was off the chain. ▪️▪️▪️ I ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قانون کلی - حالت کلی SYN: in general 1 ) In the general case; without further assumption; without qualification; in all respects. 2 ) As a rule; us ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

( بیان روش ) طبق 💠 There will be one punch list by subsystem.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در هیچ موردی نبایستی به هیچ وجه نبایستی تحت هیچ شرایطی نبایستی 💠 In no case shall be equipment warranty be invalidated. Therefore, Vendors instruct ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

VERB احضار شدن - به خدمت گرفتن 💠 In no case shall be equipment warranty be invalidated. Therefore, Vendors instructions shall be followed by the ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ADJECTIVE بی اعتبار - نامعتبر 💠 In no case shall be equipment warranty be invalidated . Therefore, Vendors instructions shall be followed by the ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مطابق - در تطابق با 💠 Specific Pre - Commissioning operations, such as cleaning of vessels and piping, or filling of batteries with electrolyte, ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

MEANING: A specification often refers to a set of documented requirements to be satisfied by a material, design, product, or service. A specification ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مشخصات فنی MEANING: A specification often refers to a set of documented requirements to be satisfied by a material, design, product, or service. A ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

NOUN ابزارآلات 💠 EXECUTION Prior to any test being carried out, it shall be the CONTRACTOR's responsibility to verify that all construction work ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بحث ساخت پالایشگاه و سایت های صنعتی مشابه: اجرا - پیاده سازی کار ساخت و ساز EXECUTION Prior to any test being carried out, it shall be the CONTRACTO ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"insert" v, n 🗣️[این "سِرْت"] "insertion" n 🗣️[این "سِرْشِن"] "inserting" v, adj 🗣️[این "سِرْتیٖن"]

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

NOUN ادامه - دنباله - مابعد - بخش بعدی 💠 Where checks lists have an associated continuation sheet, these define all the tag numbers or cable numb ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در سیستم لوله کشی و پایپینگ صنعتی: تثبیت کردن - دوباره نصب کردن - به حالت اولیه برگرداندن e. g. Construction shall re - instate the lines and carry ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

VERB شماره گذاری کردن - شماره زدن 💠 The Check Lists provided in the specification are typical for each type of equipment item, and numbered acco ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

متشکل بودن از - تشکیل شدن از 💠 CONFIRMITY CHECKS CHECK LISTS The CONTRACTOR shall perform conformity checks of equipment items as per Check Lists ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معنای دوستان: دستورالعمل - جزئیات طرح - گزارش فنی 💠 CONFIRMITY CHECKS CHECK LISTS The CONTRACTOR shall perform conformity checks of equipment ite ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هم بعنوان صفت و هم معمولاً بصورت جمع بعنوان اسم کاربرد داره ADJECTIVE مصرفی - مصرف کردنی - تمام شدنی Antonym: inconsumable bought regularly becaus ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

( از سرچشمه های مختلف ) گردآوری کردن - جمع آوری کردن - ( فرهنگ لغات، مطالب کتاب، آمار و اطلاعات و غیره ) تألیف کردن - تدوین کردن - جمع کردن ( اطلاعات ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

NOUN مغایرت - ناهم خوانی 💠 While the Pre - Commissioning checks and tests are being performed, all discrepancies, damaged or missing equipment, m ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ADJECTIVE نظم دهنده - مرتب کننده 💠 The Pre - Commissioning Tests will be limited to: - Electrical: insulation and continuity Tests - Instrum ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

VERB به ترتیب نشان دادن - راهنمایی کردن با - مرتب کردن - ( اشیا یا اندیشه ها و غیره ) آراستن - نظم و ترتیب دادن کنترل کردن - نظم بخشیدن 💠 The Pre - ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

VERB پیش نویس چیزی را اماده کردن - کلیات را بیان کردن - رئوس مطالب را ارائه دادن 💠 Construction shall submit the Test Sheet and sketch to the Commi ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

conscious [adj] خودآگاه unconscious [adj] ناخودآگاه unconsciousness [noun] ناخودآگاهی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

dilute [v, adj] 🗣️["داٰی" لوت] dilution. [n] 🗣️["داٰی" لوشِن] diluted [v, adj] 🗣️["داٰی" لوتِد]

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"militant" n, adj 🗣️[میٖ لیٖ "تِنْت"] "militia" n 🗣️[میٖ لیٖ "شاٰ"] "militarism" n 🗣️[میٖ لیٖ "تِ" ریزِم]

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Granary : انبار غله ( برای انسان ) Granny : مامان بزرگ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Granary : انبار غله ( برای انسان ) Granny : مامان بزرگ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

MEANING: Abbreviation of " thousandth of an inch ". Also known as mil. ⭐⭐⭐ For smaller fractions of an inch, the thou would typically be used, so ...